شهر آشوب
- پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۸ ب.ظ
#نقد_شعر_سپید
پشیمانی از سلول،سلول
انسان ضجه میکشد.
آرزو دردوردست این
تصویرسایه مرگ دارد.
وقت رفتن ازچنگال زندگی
جایی که میان بد وبد هبوط
میکنیم،
وفریادهادرلجن دنیامیپوسد
وهمچیزفلسفه ای بدون سانسور
که میتراود وبنظرشهدیست...
شکوه
#شهر_آشوب
#نقد_شعر_سپید
🍀بنام خداوند مهر 🍀
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود ،بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد .
☑️ قبل از اینکه بخواهم به نقد بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم. اولا: شعر، ثبت احساس در یک لحظه از زمان گذرا، در جوار اندیشه و تخیل است که با کلمات جاری شده و می تواند حاوی عاطفه و احساس و افکار مشخصی باشد که نشان دهنده دغدغه و خط مشئ شاعر و یا آنچه تحت عنوان رسالت شاعر می شناسیم ،باشد . بنابراین می توان معتقد بود که افرینش شعر یا به صورت جوشش است و یا به صورت جوشش توام با کوشش که به واسطه کلمات جاری شده و هدفی را دنبال می کند .
دوماً: دال و مدلول ها در انسجام روایی یک اثر نقش دارند .و تعیین کننده هستند. پراکندگی در عدم درک روایی نقش دارد و عدم درک. روایی ناشی از مضمون سازی نادرست است . سوماً: زیبایی شناسی متناسب با مضمون و محتوا در کنار ساختار اثر عامل ارزش و اعتبار اثر می شود .یعنی مجموعه عواملی در ایجاد شعر خوب نقش دارد . با ذکر این چند نکته به نقد اثر می پردازم.
✅به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب ،چیدمان و جایگزینی لغات ،استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، ترکیب سازی و نهایتا کاربرد زبان در حالت کلی می توانست موفق تر عمل کند.
استفاده ( انتخاب ) کلماتی که هیچ نقشی در پیشبرد اهداف صاحب اثر ندارند و یا بی هدف رها شده اند می تواند انسجام و درک روایی را دچار خلل کند . مثلا ( آرزو در دور دست این /تصویر سایه مرگ دارد ) کدام تصویر ؟؟؟ ( اشاره به دال و مدلول نادرست )
شاعر وظیفه دارد کلمات را به خدمت خود آورد تا بتواند از آن اثری خلق کند متناسب با انچه در ذهن دارد ،پس باید از دایره لغات بهره کافی و لازم را ببرد . بنابراین ( خصوصا در شعر سپید ) هیچ کامه ای بی هدف رها نمی شود زیرا به منظوری در کنار هم چیده شده اند . این چیدمان و جایگزینی نشان دهنده توانایی بکار گرفتن یا کاربرد کلمات توسط شاعر است که توانایی او. را ثابت می کند .
زبان در اثر ارائه شده یکدستی لازم را دارد و از دوگانگی های فاحش به دور است .
✅به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده گویای یک اثر سپید است زیرا استفاده از زبان هنجار با توجه به حذف حلقه های زنجیره روایی در کل اثر مشهود است . درواقع ایجاد فاصله در حلقه های زنجیره ی روایی اثر که با استفاده از گزاره های موجود ایجاد شده ،تاییدی ست بر ساختار شعر سپید و وجه تمایز ان با نثر های ادبی و شاعرانه .
از طرف دیگر segmentation بر مبتای نفس گیری نسبی یا دم و بازدم ( متناسب با جنبه موسیقیایی ) اتفاق افتاده یعنی صورت گفتار و صورت نوشتار اثر تقریبا برابر است بنابراین جنبه موسیقیایی آن متناسب است .
✅به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده به یک کلاژ تبدیل شده که هر کدام از قسمت های آن حاوی یک بخش است و یک مفهوم را ارائه می کند اما در نهایت ارتباط عمودی لازم روی محور جانشینی که عامل انسجام روایی و همچنین درک روایی موجود در اثر می باشد ،قابل رویت نیست . بنابراین عدم انسجام روایی عامل پراکندگی معنایی و محتوایی در اثر شده است که زیبایی را به مخاطره انداخته.
_ تصاویر ارائه شده در اثر انقدر انتزاعی هستند که ذهن مخاطب در هاله ای از ابهام باقی می ماند . این ابهامات به قدری ست که سبب عدم همزاد پنداری مخاطب می شود .
✅به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد (پشیمانی از سلول سلول/ انسان ضجه می زند //ارزو در دور دست این تصویر /سایه مرگ دارد)
عناصر موجود در شروع این اثر ان ارتباط لازم را ندارند درواقع ارتباط افقی لازم روی محور همنشینی دچار گسستگی ست . ( پشیمانی که یک پدیده ای ذهنی ست و عدم ارتباط آن با یاخته ها یا سلول ها و سپس انسانی که ضجه می زند ) در قسمت های بعدی هم به همین صورت است.
در پایان بندی هم تکرار همین عدم ارتباط افقی ( ترادویدن در فلسفه بدون سانسور و بعد شهد شدن ؟ ) انقدر تصاویر انتزاعی و دور از ذهن است که معنا و مضمون سازی را به مخاطره انداخته .
✅به لحاظ بررسی موسیقیایی با توجه به اینکه segmentstion و بکارگیری فاصله در حلقه های زنجیره ی گفتار می توان گفت که موسیقی اثر یک موسیقی درونی ست و متناسب با ظرفیت دم و بازدم تا اندازه سبب شده که صورت گفتار و نوشتار اثر به هم نزدیک باشد و خوانش درست اتفاق بیوفتد.
در پایان از صاحب اثر تشکر می کنم و برای ایشان ارزوی موفقیت دارم.
با تشکر
#مریم_راد_واژه
#واژه
@ashenayeeshgh
پشیمانی از سلول،سلول
انسان ضجه میکشد.
آرزو دردوردست این
تصویرسایه مرگ دارد.
وقت رفتن ازچنگال زندگی
جایی که میان بد وبد هبوط
میکنیم،
وفریادهادرلجن دنیامیپوسد
وهمچیزفلسفه ای بدون سانسور
که میتراود وبنظرشهدیست...
شکوه
#شهر_آشوب
#نقد_شعر_سپید
🍀بنام خداوند مهر 🍀
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود ،بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد .
☑️ قبل از اینکه بخواهم به نقد بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم. اولا: شعر، ثبت احساس در یک لحظه از زمان گذرا، در جوار اندیشه و تخیل است که با کلمات جاری شده و می تواند حاوی عاطفه و احساس و افکار مشخصی باشد که نشان دهنده دغدغه و خط مشئ شاعر و یا آنچه تحت عنوان رسالت شاعر می شناسیم ،باشد . بنابراین می توان معتقد بود که افرینش شعر یا به صورت جوشش است و یا به صورت جوشش توام با کوشش که به واسطه کلمات جاری شده و هدفی را دنبال می کند .
دوماً: دال و مدلول ها در انسجام روایی یک اثر نقش دارند .و تعیین کننده هستند. پراکندگی در عدم درک روایی نقش دارد و عدم درک. روایی ناشی از مضمون سازی نادرست است . سوماً: زیبایی شناسی متناسب با مضمون و محتوا در کنار ساختار اثر عامل ارزش و اعتبار اثر می شود .یعنی مجموعه عواملی در ایجاد شعر خوب نقش دارد . با ذکر این چند نکته به نقد اثر می پردازم.
✅به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب ،چیدمان و جایگزینی لغات ،استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، ترکیب سازی و نهایتا کاربرد زبان در حالت کلی می توانست موفق تر عمل کند.
استفاده ( انتخاب ) کلماتی که هیچ نقشی در پیشبرد اهداف صاحب اثر ندارند و یا بی هدف رها شده اند می تواند انسجام و درک روایی را دچار خلل کند . مثلا ( آرزو در دور دست این /تصویر سایه مرگ دارد ) کدام تصویر ؟؟؟ ( اشاره به دال و مدلول نادرست )
شاعر وظیفه دارد کلمات را به خدمت خود آورد تا بتواند از آن اثری خلق کند متناسب با انچه در ذهن دارد ،پس باید از دایره لغات بهره کافی و لازم را ببرد . بنابراین ( خصوصا در شعر سپید ) هیچ کامه ای بی هدف رها نمی شود زیرا به منظوری در کنار هم چیده شده اند . این چیدمان و جایگزینی نشان دهنده توانایی بکار گرفتن یا کاربرد کلمات توسط شاعر است که توانایی او. را ثابت می کند .
زبان در اثر ارائه شده یکدستی لازم را دارد و از دوگانگی های فاحش به دور است .
✅به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده گویای یک اثر سپید است زیرا استفاده از زبان هنجار با توجه به حذف حلقه های زنجیره روایی در کل اثر مشهود است . درواقع ایجاد فاصله در حلقه های زنجیره ی روایی اثر که با استفاده از گزاره های موجود ایجاد شده ،تاییدی ست بر ساختار شعر سپید و وجه تمایز ان با نثر های ادبی و شاعرانه .
از طرف دیگر segmentation بر مبتای نفس گیری نسبی یا دم و بازدم ( متناسب با جنبه موسیقیایی ) اتفاق افتاده یعنی صورت گفتار و صورت نوشتار اثر تقریبا برابر است بنابراین جنبه موسیقیایی آن متناسب است .
✅به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده به یک کلاژ تبدیل شده که هر کدام از قسمت های آن حاوی یک بخش است و یک مفهوم را ارائه می کند اما در نهایت ارتباط عمودی لازم روی محور جانشینی که عامل انسجام روایی و همچنین درک روایی موجود در اثر می باشد ،قابل رویت نیست . بنابراین عدم انسجام روایی عامل پراکندگی معنایی و محتوایی در اثر شده است که زیبایی را به مخاطره انداخته.
_ تصاویر ارائه شده در اثر انقدر انتزاعی هستند که ذهن مخاطب در هاله ای از ابهام باقی می ماند . این ابهامات به قدری ست که سبب عدم همزاد پنداری مخاطب می شود .
✅به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد (پشیمانی از سلول سلول/ انسان ضجه می زند //ارزو در دور دست این تصویر /سایه مرگ دارد)
عناصر موجود در شروع این اثر ان ارتباط لازم را ندارند درواقع ارتباط افقی لازم روی محور همنشینی دچار گسستگی ست . ( پشیمانی که یک پدیده ای ذهنی ست و عدم ارتباط آن با یاخته ها یا سلول ها و سپس انسانی که ضجه می زند ) در قسمت های بعدی هم به همین صورت است.
در پایان بندی هم تکرار همین عدم ارتباط افقی ( ترادویدن در فلسفه بدون سانسور و بعد شهد شدن ؟ ) انقدر تصاویر انتزاعی و دور از ذهن است که معنا و مضمون سازی را به مخاطره انداخته .
✅به لحاظ بررسی موسیقیایی با توجه به اینکه segmentstion و بکارگیری فاصله در حلقه های زنجیره ی گفتار می توان گفت که موسیقی اثر یک موسیقی درونی ست و متناسب با ظرفیت دم و بازدم تا اندازه سبب شده که صورت گفتار و نوشتار اثر به هم نزدیک باشد و خوانش درست اتفاق بیوفتد.
در پایان از صاحب اثر تشکر می کنم و برای ایشان ارزوی موفقیت دارم.
با تشکر
#مریم_راد_واژه
#واژه
@ashenayeeshgh
- ۹۸/۰۴/۰۶