علی خوش قامت
- جمعه, ۵ مرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۱۹ ب.ظ
#نقد_شعر_کلاسیک
نقد شماره ۱۱
با آنکه زغم برده زتن تاب و توانم
نامش همه دم گشته مرا ورد زبانم
یادش همه دم مونس شبهای دلم بود
با آنکه نگیرد زمن آن یار نشانم
مانند نسیمی بوزم بر همه آفاق
تا بلکه خبر گیرم از آن دلبر جانم
از دست غمت نوگل من میشوم آزاد
تا از تو سخن یا خبر آید به میانم
من بسته به آن مهر تو گشتم همه اوقات
با عشق تو سبزم تو نباشی چو خزانم
تنها هنرم در دو جهان عشق تو باشد
جز این نه بخواهم نه نگارا بتوانم
ای آنکه مزین زتو شد خلوت این دل
یک لحظه مرا از غم هجرت برهانم
#سیدعلی خوش قامت
maryam rad:
#نقد_شعر_کلاسیک
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.
آنچه از نقد لغوی اثر برخورد می آید این است که شاعر در انتخاب کلمات و همچنین جایگزینی آنها، ترکیب سازی و استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان فارسی دقت لازم را بکار نگرفته. اگرچه تمام کلمات در جهت مضمون انتخاب شده در کنار. یکدیگر چیده شده اند و روایت اثر را بوجود آورده اند. اما هیچگونه خلاقیتی در چیدمان و واژه سازی اثر و یا حتی در نوع بیان روایت دیده نمی شود.
زبان دچار دوگانگی ست البته بخشی از این دو گانگی در گرو ساخت وزن می باشد.
ترکیب سازی های موجود در اثر ( ورد زبانم، مونس شبهای دلم، دلبر جانم، دست غمت و....) قدری بیشتر پیرایه هستند و این بی پیرایه بودن از فصاحت اثر کم خواهد کرد.
آنچه از نقد فنی اثر بر می آید این است که اثر ارائه شده در قالب غزل سنتی یا عام است، بامضمون عاشقانه، بر وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف سروده شده که قافیه ها در آن می توانست بهتر اتفاق بیوفتد.
به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات که سبب ساخت توصیفات ساده و بی پیرایه شده است عامل بوجود آمدن اثری دور از خلاقیت هستند. که هیچ کشف و شهود در آن نیست.
تصاویر ارائه شده در اثر بیشتر انتزاعی هستند
( از دست غمت نوگل من می شوم آزاد
تا از تو سخن یا خبر آید به میانم.)
تنها هنرمندان در دو.جهان عشق تو باشد
جز این نه بخواهم نه نگارا بتوانم)
مانند نسیمی بوزم بر همه آفاق
تا بلکه خبر گیرم از آن دلبر جانم)
به لحاظ composition. این اثر ( با آنکه ز غم برده زتن تاب و توانم
نامش همه دم گشته مرا ورد زبانم)
شروع خوبی برای یک اثر کلاسیک نیست، درواقع در همین یک بیت, شاعر تمام آنچه که در روایت است برای مخاطب مشخص کرده است.
پایان بندی این اثر در مقایسه با شروع آن بهتر اتفاق افتاده.
به لحاظ بررسی موسیقیایی این اثر از موسیقی بیرونی که در گروه وزن است بهره گرفته و موسیقی کناری به واسطه قافیه تاثیرات خوبی را در اثر دارد. از موسیقی درونی هم بی بهره نیست.
درواقع شاعر بیشترین انرژی را در این اثر در بخش موسیقی گذاشته. نقطه قوت اثر بخش موسقیایی آن است.
در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم
با تشکر
مریم راد " واژه "
#نقد_شعر_کلاسیک
@ashenayeeshgh
http://nasrenovin.blog.ir
- ۹۷/۰۵/۰۵