نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۹ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

لورا فرضی

maryam rad:

#نقد 


دوباره پر شدم از های و هوی خاطره ها

زمان بی تو نشستن کنار پنجره ها


شبی دراز و سپید از هجوم برف و تگرگ 

نشسته بغض سیاهی به عمق حنجره ها


به شوق حس حضورت نگاه پر دردم 

کشیده پای تمنا به کل منظره ها


چگونه می رسم امشب به صبح در یلدا

در ازدحام خیالت میان دلهره ها


سکوت میکنم و میروم به مردابی

که پرشوم از، اضطراب زنجره ها


میان ماندن و رفتن نمانده تردیدی

حضور سبز تو اینجاست بین خاطره ها


#لورا_فرضی 

maryam rad:

#نقد_شعر 

بنام خداوند عشق و مهر 


از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد بررسی خواهم کرد.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی، کاربرد زبان (در حالت کلی)  موفق بوده.  

زبان یکدسته لازم را در خود دارد و نشان دهنده آشنایی شاعر با زبان معاصر، در حفظ و استفاده از آن می باشد.  

کاربرد قواعد و قوانین دستور زبان با ایجاد ناهنجاری درست و اصولی در زبان ( ناهنجاری نحوی با استفاده از جابجایی ارکان جمله)  مطابق با انتظاری که از شعر داریم می باشد.  

ترکیب سازی ها متناسب با فضای روایی اثر، با توجه به وزن و انتخاب صحیح کلمات می باشد ( هجوم برف و تگرک، شوق حس حضورت،  اضطراب زنجره ها،  های و هوی خاطره ها و.....)  

در واقع شاعر در این اثر کلمات را به خدمت خود آورده تا به تفسیر و توضیح موضوع مورد نظر بپردازد و اهداف خود را بیان کند.  


🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل کوتاه است و بر وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن. بحر مجتث  مثمن محذوف سروده شده،  قافیه به جنبه موسیقیایی آسیبی نرسانده و قابل چشم پوشی ست.   


🔸به لحاظ بررسی ساختار روایت، اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت ( مقدمه، تنه، نتیجه گیری)  را در خود دارا می باشد.  در این اثر، شاعر از یک مقدمه نسبتاً بلند در مقایسه با تنه روایت بهره گرفته و سپس به نتیجه گیری رسیده.  اما مقدمه نسبتاً بلند اثر، سبب شده که قدری ارتباط عمودی ابیات،  روی محور جانشینی، کمرنگ تر  به نظر برسد، اما به حدی  نیست که عامل گسستگی  شود و به ساختار روایت اثر آسیب برساند.  ساده تر عرض کنم چون انسجام معنایی را به مخاطره نیانداخته، ایرادی بر آن وارد نیست.  

🔸به لحاظ نقد زیبایی شناسی، اثر ارائه شده، با استفاده از تشبیهاتی که در کل اثر وجود دارد، به زیبایی کمک کرده.  

( شبی دراز و سپید از هجوم برف و تگرک 

نشسته بغض سیاهی به عمق حنجره ها)  

یا ( به شوق حس حضورت نگاه پر دردم 

کشیده پای تمنا به کل منظره ها)  

_ تصاویر ارائه شده در اثر عینی و انتزاعی  هستند و به زیبایی اثر کمک کرده.

  ( چگونه می رسم امشب به صبح در یلدا 

در ازدحام خیالت میان دلهره ها) 

(سکوت می کنم و میروم به مردابی 

که پر شوم از اضطراب زنجره ها)  و...   

_شاعر در اثر ارائه شده از لایه های زبانی به خوبی بهره گرفته و زبان عاطفی اثر را تقویت بخشیده.  همین مسئله عامل زیبایی، تاثیر بیشتر در مخاطب و آشنایی زدایی Defamiliarization شده است.  

(شبی دراز و سپید از هجوم برف و تگرک 

نشسته بغض سیاهی به عمق حنجره ها)  

🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده با بیت

 ( دوباره پر شدم از های و هوی خاطره ها 

زمان بی تو نشستن کنار پنجره ها 

شبی دراز و سپید از هجوم برف و تگرک 

نشسته بغض سیاهی به عمق حنجره ها

به شوق حس حضورت نگاه پر دردم 

کشیده پای تمنا به کل منظره ها  ) 

 شروع خوبی برای این غزل است.  می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده کند به زیبایی و ساختار روایی اثر کمک شایانی کرده است. ناگفته نماند این مقدمه قدری طولانی ست.   

در پایان بندی هم شاعر. با استفاده از زبان عاطفی به بیان اهداف خود پرداخته و زنگ پایان کار را به صدا در آورده.  

( میان ماندن و رفتن نمانده تردیدی 

حضور سبز تو  اینجاست بین خاطره ها)  

درواقع نتیجه گیری با در نظر گرفتن موضوع، در این اثر مناسب است.  

🔸به لحاظ موسیقیایی با توجه به اینکه اثر ارائه شده در بحر مجتث  سروده شده از موسیقی بیرونی و همچنین به سبب وجود قافیه از موسیقی کناری بهره خوبی گرفته.  در حالت کلی اثر ارائه شده دارای موسیقی سیال و روانی ست و بخشی از این سیال بودن در گرو ی  ایجاد ناهنجاری مجاز است که سبب شده اثر ارائه شده از موسیقی درونی هم بهره خوبی بگیرد   و به زیبایی اثر افزوده است.  


ناگفته نماند که خلاقیتی در بررسی روایی و جنبه های زیبایی شناسی دیده نمی شود. 

🔸به لحاظ نقد محتوایی اثر ارائه شده یک غزل عاشقانه است و شاعر از موتیف عشق به خوبی بهره گرفته و با توجه به زبان عاطفی خوبی که در خود جای داده به یک اثر رمانتیسم تبدیل شده.  

در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshg

شمعی در تاریکی

به چشمانت قسم خوردم 

به هم پیچیدو غریدی 

و زخمی کهنه سر وا کرد 

دلی لرزید و سقفی در غمی ویرانه را دیدی 

و شمعی مثل باران 

چه غمگین کرد زاری 

مثالی از چکیدنْ قطره ای در یک بیابان 

که در گیجی کمی گم بود.  


سراسر در غمی تاریک 

غمی نمناک 

به هر جا رفت اما هق هقی تن پوش راهش بود.  

گناهش را فقط تاریکی تاری 

شبی در بی کسی فهمید.  


#مریم_راد "واژه "

#واژه 

#شعر_نیمایی

🆔@ashenayeeshgh

مهیا گل کوهی

#نقد


او 

هر چه شعر بود را

از گردن چوب لباسی اتاقش می آویخت

اتاقش بوی نای کتاب

بوی نای بیماری ناشناخته ای می داد


از او باید ترسید

او یاد می داد که واژه ها را یاد بگیری

کتاب را خوب بخوانی


از او باید ترسید

او از عهد دقیانوس یک مومیایی زنده را

به سرزمین تاکستان پیر آورده بود


من او را شکافتم

من کاشف شدم 

او هرگز نخواهد دانست 

که از پهلوگرفتگی اش در شفق

چندیست که گذشته است


من او را

او مرا

ما هم را

در سکوت کتابخانه ای بی شرم 

لای کتابی کهنه 

بدور انداخته ایم


ما مچاله های افکار پوچیم

راهیان رو به دیوانگی لحظه ها


بغض راهی میشود

تا در گلوگاه تنگ گلو 

خانه کند

و او این را هرگز نمی دانست

نمی داند

#مهیا_ گل_کوهی 


بنام خداوند مهر و مهربانی 


#نقد_شعر_سپید.  

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده، گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد بررسی خواهم کرد.  


▪️قبل از اینکه به نقد بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  در،شعر سپید اولین قدم اثبات شعریت در اثر می باشد.  یک  تعریف ساده از شعرکه  می تواند:

(( ثبت احساس در گذر ثانیه ای از زمان، در جوار اندیشه و تخیل باشد  که با کلمات جاری شده و در آن، صاحب اثر، با در نظر گرفتن چارچوب لازم به خلق زیبایی پرداخته، قطعاً خلق زیبایی با در نظر گرفتن چارچوب لازم بدون در نظر گرفتن معنا و مضمون امکان پذیر نیست. )) 


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی،  کاربرد زبان ( در حالت کلی)  موفق نبوده.  

ترکیب سازی هایی مثل مومیایی زنده،  سرزمین تاکستان پیر،  پهلوگرفتگی در شفق،  گلوگاه تنگ گلو و.....  نه تنها به زیبایی اثر، چیزی نمی افزاید، بلکه سبب آسیب به مضمون و محتوای اثر نیز شده است.  این قبیل کلمات. به مثابه کلمات عاریه است که به  این اثر راه پیدا کرده، زیرا بافت این کلمات با بافت کلی اثر همخوانی ندارد. 

 

یکی از مسائل مهم و مطرح در شعر سپید بافت کلمات است که علاوه بر زیبایی می تواند نشان دهنده تفکر شاعر باشد.  

از طرف دیگر همین  بافت کلمات، اثر ارائه شده را دچار دوگانگی زبانی کرده و نشان دهنده عدم دقت کافی شاعر در انتخاب لغات است.  


🔸 به لحاظ نقد فنی، با توجه به عدم اثبات شعریت در اثر، استفاده از حلقه های زنجیره روایی، در آن  نشان دهنده ساختار داستان هستند.  

بنابراین اثر ارائه شده یک داستان است.  


متاسفانه در بررسی روایی ساختار روایی و منطق روایی اثر نیز دچار پراکندگی ست. 


بحث پراکندگی در اثر روی محور جانشینی، سبب پراکندگی در مضمون و محتوای اثر نیز شده است. 


 می تواند حاصل پراکندگی ذهنی شاعر باشد.  


این اثر نتوانسته تحت  چهارچوب درست، ساخته و پرداخته شود.  بیش از این پتانسیل نقد را در خود ندارد.  

برای صاحب اثر آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.  


با تشکر 

مریم راد " واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshgh

بهروز رزمجویی (راز)

maryam rad:

#نقد_شعر_سپید 

‍ ‍ زنها همیشه دخترکی گوشه روسری شان 

گره زده اند 

با موهایش خرگوشی می بافند 

و تمام گذشته را پی اش لی لی می کنند

با دامنی گلدار 

و شمار و بیشمار گل 

پشت هر گل خاطره ای پنهان کرده اند 

گاهی با گوشه چشم آبش می دهند 

گاهی هم می خشکد 

زنها همیشه بدنبال شاعر خیاطی می گردند

تا با خطوط شعرش عروسک تنهایشان را 

کوک بزنند 

دخترکانی با بلوزی صورتی 

ودامنی چین چین 

آینه در دست می گردند

نفرین روانه آسیابان بیچاره می کنند

که چرا اشتباهی موهایش را سپید کرده اند. 

#بهروز _رزمجویی (راز)

maryam rad:

بنام خداوند مهر 

#نقد_شعر_سپید 

▪️از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

📎قبل از نقد لازم می دانم به چند نکته مهم اشاره کنم.  نخست، آن انتظاری که از یک شعر داریم، متفاوت از انتظاری ست که از قالب دیگر یا گونه های دیگر ادبی داریم.  پس در یک شعر، در ابتدایی ترین تعریف خود  ، باید شعریت را در خود اثبات کند.  (تا بتوان به اثری لفظ شعر را داد) . دوم :برای رسیدن به شعریت در یک اثر، مطابق با تعاریف موجود در شعر، عناصری مثل تخیل و اندیشه،  با در نظر گرفتن جنبه های زیبایی شناسی، بسیار حائز اهمیت است.  سومین مرحله :رسیدن به ساختار درست، مطابق با شعر سپید می باشد.  و آخرین مرحله ایجاد محتوا متناسب با موضوع اثر، که در آن شاعر بتواند رسالت شاعری خود را به جای آورد. 

 

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی و همچنین کاربرد زبان (در حالت کلی)  نتوانسته آنطور که باید موفق عمل کند.  


استفاده از کلماتی مثل (دخترکان، روانه،  پی اش و. ..) با بافت شعر در حالت کلی همخوانی ندارد.  عدم همخوانی کلمات در بافت شعر سبب می شود، یکدستی زبان در بافت کلمات دچار خلل شود.  ناگفته نماند که گاهی اوقات ناهمگونی کلمات سبب زیبایی می شود به شرطی که فضا سازی لازم در اثر، متناسب با بافت کلمات اتفاق بیوفتد. (مثل اشعار شاملو)   

از طرف دیگر همین بافت کلمات در آثاری شبیه به اثر ارائه شده، سبب تغییر در ساختار اثر می شوند. و قالب اثر آسیب می رساند.   


🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده با توجه به ترتیب عناصر جمله (استفاده از زبان هنجار) 

که سبب شکل گیری حلقه های زنجیره ی روایی اثر شده است، دچار خلل شده.  زیرا هیچ فاصله ای در حلقه های زنجیره ی روایی اثر دیده نمی شود، این حلقه های زنجیره ی روایی کاملاً محکم و منسجم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و روایت اثر را به مخاطب منتقل می کنند.  نتیجه آن، تشکیل ساختار یا structure نثر به زبانی شاعرانه است.  که امروزه به آن دلنوشته هم می گویند.  

لازم به ذکر است که دلنوشته با توجه به ساختاری که در خود جای داده باید به شیوه نثر ادبی نوشته شود و نمی تواند جایگزین شعر باشد. ساختار نثر بسیار قرص و محکم خود را حفظ می کند.  


‍ ‍(  زنها همیشه دخترکی گوشه روسری شان گره زده اند، با موهایش خرگوشی می بافند 

و تمام گذشته را پی اش لی لی می کنند. با دامنی گلدار و شمار و بیشمار گل، پشت هر گل خاطره ای پنهان کرده اند، گاهی با گوشه چشم آبش می دهند، گاهی هم می خشکد. 

زنها همیشه بدنبال شاعر خیاطی می گردند،تا با خطوط شعرش عروسک تنهایشان را کوک بزنند. دخترکانی با بلوزی صورتی ودامنی چین چین، آینه در دست می گردند،نفرین روانه آسیابان بیچاره می کنند،که چرا اشتباهی موهایش را سپید کرده اند.) 


از طرف دیگر در این اثر segmentation یا تقطیع یا پلکانی نوشتن برای مبنای ویژگی های آوایی و موسیقایی اتفاق نیوفتاده و در اثر یا به صورت دلبخواهی ست. و یا بر مبنای ویژگی های دستوری ست.  این مسئله خود دلیل دیگری بر نثر بودن اثر است.  


بنابراین باز توجه به دلایل مطرح شده در بالا اثر ارائه شده یک نثر ادبی به زبان شاعرانه است که در قرن ششم هجری به اوج خود رسیده.  ( وقتی قالبی با فرمی چند قرن در ادبیات فارسی زنده است و زندگی می کند، با پلکانی نوشتن، قادر به تغییر نام و فرم و یا قالب آن نیستیم. )  



#واژه 

@ashenayeeshgh 

ادامه دارد 👇👇👇

P:1


#نقد

ادامه نقد 👆👆👆

P:2


🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده، در یک نگاه کلی، با در نظر گرفتن محتوا و موضوع اثر، زبان عاطفی نسبتاً خوبی را در خود جای داده. اما نتوانسته از لایه های زبانی به خوبی بهره بگیرد.  در واقع زبان در اثر ارائه شده، رفتاری را با خود در اثر حمل می کند که خاصه نثر است و تمام اتفاقات زبانی در آن در سطح قرار گرفته اند. این مسئله، خود دلیل دیگری بر عدم اثبات شعریت اثر است. 


چیزی که ذهن مخاطب و منتقد را، به خود مشغول می دارد، استفاده از موتیف "زن" در کل اثر است.  

صاحب اثر از موتیف بهره خوبی گرفته اما با توجه به حرکتی که در ساختار اثر در آن اتفاق افتاده. نتوانسته این موتیف را  به ثمر برساند.  


🔸به لحاظ بررسی روایی، اثر ارائه شده. با 

( زنها همیشه دخترکی گوشه روسری شان گره زده اند)  

شروع بسیار خوبی برای یک روایت و یک اثر سپید می تواند باشد. اما در ادامه اثر ارائه شده نتوانسته موفق باشد و در ساختار خود دچار تزلزل شده)  


🔸اثر ارائه شده حاوی تصاویر عینی و انتزاعی ست، این تصاویر در گرو زبان عاطفی اثر است.  

ناگفته نماند که تصاویر در شعر سپید از اهمیت خاصی برخوردارند،اما این تصاویر هم در اثر ارائه شده، نتوانستند ساختار شعر سپید را شکل دهند. 

(تا با خطوط شعرش عروسک تنهایی شان را کوک بز ند)  

یا 

( پشت هر گل خاطره ای پنهان کرده اند 

گاهی با گوشه چشم آبش می دهند 

گاهی هم می خشکد) 


🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده با اندک نگاه فمینیستی با توجه به موضوع به بیان روایت پرداخته.  

اما سوالی که ذهن مخاطب را به خود مشغول می دارد این است، هدف صاحب اثر از،بیان حالات و توصیفات چه بوده؟  

پاسخگویی به این سوال رسالت صاحب اثر را نمایان می سازد و متاسفانه صاحب اثر رسالت خود را به جای نیاورده.  


در پایان برای صاحب اثر آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه "

#واژه 

@ashenayeeshgh

مهدی رجایی فرد 2

#نقد 

اندیشه نمیشود کــه کاری نکنی

جز مرثیه ، غیرِ گریه زاری نکنی


مشکی بسُرایی و عــزا بنویسی

بــا زندگی ات نامه نگاری نکنی


یکمرتبه شد سر به شرابی بزنی؟

شد قافیه ای که زهرماری نکنی؟


کی گلایه از فلاکتت فقری کشت؟

جز خون به دل حساب جاری نکنی


سوگند بخور که بعداز این غم نخوری

بر خوان امید  روزه داری نکنی 


حیف است نشسته ، حرکتی ننویسی

از جـــــــــا نپری و  انفجاری نکنی


جان ارزش هضم ذلت اصلا دارد؟

با مرده چه فرق اگر قماری نکنی؟


از بیم ســتم که بر عزیزت برود

دولا شده ای؟ شترسواری نکنی


بیداد حرامزاده ی بی داد است

ای لال شوی  اگـــر هواری نکنی


هر مـــرگ طبیعی خفقان میزاید

میمیری اگــــــر که انتحاری نکنی 


آرامشمان بسته به ناآرامی ست

موجی شده ای که بیقراری نکنی؟


با سرعت نور اگر تکانی نخوری

شبچنبره زاده را فــراری نکنی


باید کـــه به دریا بزنی دل را ، یا

غیر از وزغ مرده شــکاری نکنی


لعنت به شعور اگر  شرارش نکنم

نفرین به شراره ای که ساری نکنی


#مهدی رجایی فرد 

maryam rad:

بنام خداوند مهر 

▪️از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی و همچنین کاربرد زبان (در حالت کلی)  متناسب است.  

زبان در اثر ارائه شده یکدستی لازم را در خود دارا می باشد.  استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان در این اثر به سبب استفاده از،ردیف فعلی سبب شده زبان اثر به زبان هنجار تبدیل شود و از این جهت موسیقی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده.  انتخاب کلمات در اثر ارائه شده متناسب با فضای روایی اثر می باشد.  


🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل اجتماعی ست که بر وزن مفعول مفاعلن  مفاعیل فعل. از اوزان رباعی است.  

  غزل اجتماعی  بلندی ست که در آن قافیه و ردیف متناسب با تعاریف موجود در علم عروض می باشد. 


🔸به لحاظ بررسی روایت اثر ارائه شده در پرداختن به روایت سه خصیصه مهم روایت را در خود جای داده اما از آنجایی که روایت اثر به یک روایت توصیفی تبدیل شده و هر بیت هم تقریباً مستقل از بیت دیگر عمل می کند، سبب شده که جداسازی مقدمه روایت از تنه  آن قابل تشخیص نباشد.  و این مسئله در نتیجه گیری روایت هم صدق می کند.  در واقع شاعر در پرداختن روایت باید دقت بیشتری به خرج می داد.  


🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از کنایات و تشبیهات و....  موفق بوده.  درواقع شاعر مناسب و سنجیده از صناعات استفاده کرده است.  

( از بیم ستم که بر عزیزت برود 

دولت شده ای شتر سواری نکنی)  


مسئله مورد نظر در این اثر با توجه به توصیفی بودن ابیات این است که این توصیف به گونه ای در این اثر چیده شده که عامل استقلال ابیات در این اثر است و این مسئله سبب می شود ارتباط عمودی ابیات روی محور جانشینی کاسته شود. 


🔸تصاویر در اثر ارائه شده عینی و انتزاعی هستند.  البته بیشتر انتزاعی هستند و این مسئله به سبب پرداختن به موضوع اجتماعی اتفاق افتاده، شاعر سعی کرده با کلی نگری به اهداف خود برسد. 

( حیف است نشسته حرکتی ننویسی 

از جا نپری و انفجاری نکنی)  

یا ( هر مرگ طبیعی خفقان می زاید 

می میری اگر انتحاری نکنی)  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده در مقدمه روایت به خوبی آغاز شده و ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده می کند.  

اما در نتیجه گیری به خوبی شروع اثر موفق نبوده.  


🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده در چند بیت آن سکوت موسیقایی ایجاد شده که البته من معتقدم در این وزن قدری شایع می باشد.  درواقع شاعر از موسیقی بیرونی و کناری کمک گرفته و سپس با بهره درست و کافی از موسیقی درونی، جنبه موسیقایی اثر را کامل کرده.  

موسیقی به زیبایی اثر کمک شایانی کرده است.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده با توجه به اینکه یک غزل اجتماعی ست و مضامین اجتماعی را در خود جای داده، به یک شکواییه تبدیل شده.  در شکواییه نتیجه گیری بسیار حائز اهمیت است. 

این شکواییه در نتیجه گیری می تواند نشان دهنده خط مشی شاعر یا رسالت او باشد.  و.من معتقدم که در این اثر می توانست بهتر از این ساخته و پرداخته شود.  


در پایان  از شاعر محترم تشکر می کنم و برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.  

 

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshgh

مصطفی باقرزاده

#نقد_شعر_سپید


می نویسد قلم قلم

اندیشه ی بیدار آشفته ات

می تابند فروغ فروغ

چشم های آبی بی کرانت

می خندند انار انار

لب های یاقوتی ات

می رقصند خوشه خوشه

شالیزار زلف هایت

و من محو نگاهای خالی

در عمق یلداترین عذاب

لحظه هایی که می سرایی دیوان دیوان

شعر شیدای عاشقی

برای احساس بی قافیه ی او


#مصطفی _باقرزاده

maryam rad:

#نقد_شعر_سپید 

◾️از انجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون درنظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

🔸قبل از اینکه به نقد بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  اولین قدم در شعر سپید اثبات شعری اثر است.  دومین قدم رسیدن به ساختار درست متناسب با تعاریف در شعر سپید است.  سومین قدم ایجاد جنبه های زیبایی شناسی و همچنین ایجاد خلاقیت است.  چهارمین قدم پرداختن به مضمون و محتوا متناسب با ساختار اثر و زیبایی شناسی آن جهت رسیدن به انسجام لازم در اثر می باشد.  این چهار قدم  لازمه ی شعر سپید است.  


🔸به لحاظ نقد لغوی، اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان لغات، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان فارسی، همچنین ترکیب سازی، کاربرد زبان ( در حالت کلی)  چند ضعف کوچک را به خود اختصاص داده که متذکر می شوم.  

شروع این اثر ( می نویسد قلم قلم / اندیشه بیدار آشفته است)  اگر واژه" اندیشه "       { یای} نسبت را بگیرد، هم در بررسی محتوایی نشان دهنده ی یک تفکر خواهد بود و هم قواعد و قوانین دستور زبان را بهتر بکار گرفته است.  به لحاظ ترکیب سازی هم با استفاده از ( یای نسبت)  ترکیب درست تری را خواهیم داشت.  ( به لحاظ آوایی و از جنبه موسیقیایی زیبا تر است) .  

به لحاظ ترکیب سازی ( چشم های آبی بیکرانت،  لب های یاقوتی، سالیزار  زلف هایت و.....)  علاوه بر زیبای به مضمون هم کمک کرده اند.  


🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده با توجه به ترتیب کلمات به لحاظ نقشی که در جمله می گیرند،  همچنین ایجاد فاصله در حلقه های زنجیره ی روایی اثر، و رفتارهای زبان در اثر تاییدی بر ساختار یا structure شعر سپید است.  بنابراین اثر ارائه شده به لحاظ ساختاری کاملا تایید شده است.  

در اثر ارائه شده segmentation. یا تقطیع یا پلکانی نوشتن شعر سپید بر مبر مبنای ویژگی های آوایی اتفاق افتاده و به موسیقی درونی اثر کمک کرده است.  و کاملاً صحیح می باشد.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده از لایه های زبانی به خوبی استفاده کرده و در ایجاد تشبیهات موفق بوده.  

( چشم های آبی بیکرانت 


شالیزار زلف هایت 

و... )  

تشبیهات ارائه شده در اثر عامل ایجاد تصاویر عینی و انتزاعی در اثر شده است.  

( می رقصند خوشه خوشه 

شالیزار زلف هایت)  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده 

( می نویسد قلم قلم 

اندیشه بیدار آشفته است)  

شروع بسیار خوبی برای این اثر سپید است و می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه ی اثر آماده کند.  به لحاظ پایان بندی ( لحظه هایی که می سرایی دیوان دیوان 

شعر شیدای عاشقی 

برلین احساس بی قافیه او)  

انقدر انتزاعی و مجهول شده که به پایان بندی اثر آسیب رسانده و سبب شده زنگ پایان اثر به صدا در نیاید.  مخاطب منتظر ادامه ی اثر است.  

🔸به لحاظ بررسی روایت اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت را در خود دارد، مقدمه بسیار خوب شروع شده اما در دیدگاه، متفاوت نسبت به مقدمه عمل کرده.  یا بهتر عرض کنم عناصر موجود در اثر انقدر دچار تغییر شده که دنیای مقدمه (یا همان شروع روایت)  را از تنه آن جدا کرده.  در نتیجه گیری روایت هم دقیقاً این اتفاق افتاده و در نهایت اثر را به سه بخش مانند قطعات پازل  تقسیم کرده که متاسفانه این سه بخش همپوشانی کافی نسبت به یکدیگر ندارند.  و نتیجه آن گسستگی در روایت اثر است.  که به ساختار کلی اثر قدری آسیب می رساند.  و به اعتقاد بنده ضعف محسوب می شود.  

به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده با توجه به ضعفی که در روایت آن وجود دارد، نشان می دهد که شاعر از سه موضوع مجزا در ذهن خود کمک گرفته و تلاش در ساختن و پرداختن یک اثر داشته است و چون پرداختن به موضوعات در اثر ارائه شده یکپارچگی لازم را به لحاظ درک روایی ندارد سبب خلل در محتوای اثر شده است.  


در پایان از شاعران محترم تشکر می کنم و آرزوی سلامتی وموفقیت دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshgh

طباطبایی

#نقد_شعر 


با تو هستم این سخن را دار گوش 

با تو ای زیباترین سرچشمه شور و هنر 

با تو هستم دختر زیبا رخ  شبهای شوش 


با تو ای آزرده از زخم دل آزار تبر 

با تو ای نیلوفر پیچان به شاخ وبرگ گل 

بیشتر از عشق از سودای من داری خبر؟ 


بر دل آزرده مجنون خود بنما نظر

شاید از افسون زیباروی دورانش نمی ماند اثر 


کیست آنکس کز سر زخم دل آزار تو می پیچد کمر 


وای وای ای گوهر پران بدون  بال وپر


#طباطبائی فهلیانی

maryam rad:

#نقد_شعر نیمایی 

بنام خداوند مهر 



◾️از انجایی که متقدم اثر اراٮه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنا بر این آن را بدون درنظر گرفتن نام  صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد .


-🔸 به لحاظ نقد لغوی اثر اراٮه شده در انتخاب لغات،  جای گزینی و چیدمان کلمات همچنین استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، ترکیب سازی و کاربرد زبان( در حالت کلی) ،    نتوانسته آنطوری که باید موفق عمل کند .

مهم ترین  ضعف این   اثر که بسیار ناخوشایند است کاربرد زبان است ، زبان در این اثر تمایل به گذشته ( حدود قرن پنجم و ششم ) دارد . این مسٮله با قالب اثر همخوانی ندارد .


ترکیب سازی ها ( سرچشمه شور و هنر ، آزرده از زخم دل آزار تبر ، نیلوفر پیچان.... ) در. اثر اراٮه شده شان نشام دهنده ذهنیت کلاسیک شاعر است . کلا شاعر به لحاظ زبان و بیان ، انتخاب کلمات ، ترکیب سازی  متناسب با  قرن و دوره (5و6) می باشد . این مسٮله نشان دهنده آن است که شاعر تحت تاثیر متون کلاسیک این قرن قرار دارد .


_ 🔸به لحاظ نقد فنی ، اثر اراٮه شده در بررسی ساختاری  یک غزل نیمایی ست و غزل نیمایی که در ده بیت اتفاق افتاده، عمدتا ادبا در اشعار نیمایی معتقدند که قافیه پس از هر چهار مصرع با یک مصرع آزاد حل میشود اما. ترتیب. قافیه در این اثر به این صورت نیست یعنی متفاوت با مانیفست نیمایی میباشد از طرف دیگر قافیه در این اثر دچار تغییر شده اما چون مهم ترین وظیفه قافیه تکامل جنبه موسیقیایی اثر است به اعتقاد من قابل چشم پوشی ست.  

. اثر اراٮه شده بر وزن فاعلاتن در بحر رمل سروده شده .


🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر اراٮه شده از تشبیهات و کنایات و ... خوب استفاده کرده .

( با تو  هستم دختر زیبا رخ شب های شوش 

با تو  ای آزرده  از زخم دل آزار تبر ) 


تصاویر اراٮه شده در اثر عینی و انتزاعی که سبب زیبایی اثر شده است 

( با تو  ای نیلوفر پیچان به شاخ و برگ گل 

بیشتر از عشق و از سودای من داری خبر )


زبان عاطفی این اثر زبان نسبتا خوبی ست اما همانطور که در نقد لغوی اشاره کردم زبان دچار کهنگی شده و از طرف دیگر در اشعار معاصر تا این حد خطاب قرار دادن را در ابتدای مصراع پسندیده نمی دانند.   این شیوه مربوط به گذشتگان است و امروزه به لحاظ زیبای و مضمون سازی   کاربردی ندارد.  


🔸به لحاظ composition  اثر ارٮه شده ( با تو هستم ای سخن دار گوش /

با تو ای سر چشمه شور و هنر )

در دو مصرع ارائه  شده زبان انقدر دچار کهنگی شده که با گوش و ذوق مخاطب امروز سازگار نیست بنابر این معتقدم  اثر  ارائه شده شروع خوبی ندارد .

در پایان بندی هم ( کیست ان کس کز سر زخم دل ازار تو میپیچد کمر /

وای وای ای گوهر پران من )

متاسفانه پایان بندی اثر هم پایان  بندی خوبی نیست هم به لحاظ انتخاب کلمات و مضمون  سازی و هم به لحاظ زیبایی . 

🔸به لحاظ موسیقیایی اثر ارائه  شده در بحر رمل سروده شده

و نکته دیگر درارتباط با جنبه موسیقیایی اثر به چشم نمیخورد.  


🔸به لحاظ محتوایی اثر اراٮه  شده با توجه به این که سیر ازاد تخیل انطور که باید اتفاق نیوفتاده و شاعر با استفاده از واقعیات عینی و با نگرشی عاطفی به بیان اهداف  خود پرداخته این مسئله  تا حدودی متناسب با مانیفست اشعار  نیمایی ست  یعنی  شاعر توانسته متناسب با فرم عمل کند.  خصوصا این که این نگرش محتوایی قدری دراماتیک است و این دراماتیک بودن کاملا همخوان با فرم اشعار نیمایی ست. 


در حالت کلی معتقدم که اثر اراٮه شده انطور که باید ساخته و پرداخته نشده.  


در پایان برای  شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshgh

عرض احترام به همراهان گرامی این صفحه

سلام و عرض احترام دارم خدمت همراهان گرامی این صفحه، 

از اینکه به سبب شلوغی سایت و همچنین کم بودن سرعت اینترنت ، مبحث "شعر و قوالب آن " دیر تر از موعد به روز شد، صمیمانه عذرخواهی می کنم.  


با احترام 

مریم راد "واژه " 

جناب،جابر نوری جوکندان

maryam rad:

#نقد_شعر_سپید 

می بارد

باران شب

چون چشم خیس شرمگین

حکایت دردی دیرین

ازپوسیده ترین استخوان های شلاق خورده

درلابه لای  نام اسطوره ها

واز

دست های بی شرم

ودل های سنگی

می بارد شرمگین 

باران

پنهان ازماه

تا

شسته شوند تاریکی ها

خون سنگفرش ها


#جناب_جابر_نوری_جوکندان

 maryam rad:

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


◾️در شعر سپید اولین قدم اثبات شعریت اثر است با توجه به ساده ترین تعریف موجود شعر که همان ثبت احساس در گذر لحظه ای از زمان در جوار اندیشه و تخیل که با استفاده از کلمات جاری شده و حامل فرم خاصی ست که شاعر به واسطه ان به بیان اهداف خود با استفاده از ویژگی های بیانی و زیبایی شناسی پرداخته.  

دومین قدم اثبات فرم صحیح در جهت قالب تعیین شده می باشد.  در تعیین فرم شعر سپید. نقش تعیین کننده دارد. 

سومین قدم بکارگیری زبان با توجه به زیبایی شناسی و ارائه تصاویر می باشد و چهارمین قدم ارائه معنا با توجه به فرمان و زیبایی شناسی یا بهتر عرض کنم با توجه به ویژگی های بیانی ست، درواقع یک اثر سپید باید فصاحت و بلاغت لازم را در جهت ساختار ارائه شده در خود داشته باشد تا بتواند موفق باشد.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در چیدمان و انتخاب لغات، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، همچنین ترکیب سازی و بکارگیری و کاربردی زبان در حالت کلی کیف توانست موفق تر عمل کند. .  انتخاب لغات در شعر سپید بسیار حائز اهمیت است.  شعر سپید شعری ست که در آن نوآوری به وفور اتفاق می افتد چه در بکارگیری زبان و ساخت واژگان، چه در ترکیب سازی و درک معنا و محتوا.  

اثر ارائه شده همچنین در گرو ساختار ذهنی کلاسیک قرار دارد (استفاده از ترکیباتی مثل ( چون چشم خیس شرمگین،  دل های سنگی و.. )  نشان دهنده ساختار ذهنی کلاسیک صاحب اثر است.  

ناگفته گفته نماند که ترکیبات حشو مثل ( پوسیده ترین استخوان های شلاق خورده)  هم نشان دهند ی همین ساختار ذهنی ست.  

استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان که با استفاده از ایجاد ناهنجاری در زبان هنجار اتفاق افتاده به زیبایی اثر کمک کرده است.  

( می بارد شرمگین 

باران 

پنهان از ماه)  

زبان در اثر ارائه شده دچار تلفیق بین زبان معاصر و زبان کهن شده.  این قبیل دوگانگی به ساختار کلی زبان آسیب می رساند. 

( حکایت دردی دیرین 

می بارد شرمگین و...)  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده باشد توجه به اینکه در حلقه های زنجیره ی روایی فاصله ایجاد کرده،  در صورت وجود فرم کلی اثر می تواند تداعی شعر سپید باشد.  اما بارها اشاره کرده ام که ایجاد فاصله در حلقه های زنجیره ی روایی نباید در جهت پراکندگی با تزلزل معنایی اتفاق بیوفتد.  از،این حیث این اثر قدری دچار تزلزل شده و به اعتقاد من قدری به زیبایی اثر آسیب رسانده است.  


در شعر سپید segmentation باید بر اساس ظرفیت آوایی واژگان اتفاق بیوفتد که هم هماهنگی بین فرم بیرونی اثر حادثه شود و هم صورت نوشتار به خوانش اثر سپید نزدیک شود.  و علاوه بر آن segmentation با ایجاد فاصله یا مکثی که به لحاظ موسیقایی در خوانش اثر ایجاد می کند سبب درک بهتر روایت اثر می شود، و این مسئله خود به زیبایی اثر کمک می کند.  


موسیقی این اثر مثل تمام آثار سپید، موسیقی درونی ست اما segmentation یا تقطیع یا پلکانی شدن در این اثر چون مطابق با اصول تقطیع اتفاق نیوفتاده روی توان آوایی واژگان که به گوش می رسد تاثیر گذاشته و به اعتقاد من قدری خوشایند نیست.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده باشد استفاده از تصاویر عینی و انتزاعی تا حدودی به زیبایی اثر کمک کرده است.  

(حکایت دردی دیرین 

از پوسیده ترین استخوان های شلاق خورده)    یا 

( دست های بی شرم 

و دل های،سنگی 

می بارد شرمگین 

باران......)  

از آنجایی که هر اتفاقی که درشعر حادث میشود در حوزه زبان معنا می گیرد. معتقدم اثر ارائه شده در ایجاد لایه های زبانی جهت زیبایی شناسی و همچنین انتقال معنا می توانست. بهتر از این و موفق تر  عمل کند. 

🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده بدون در نظر گرفتن دوگانگی زبان شروع خوبی دارد ( می بارد / باران شب /......) می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده کند.   اما پایان بندی اثر ارائه شده به اندازه شروع ان موفق نبوده.  پایان بندی این اثر با گزاره ای که بی  هدف رها شده. نتوانسته زنگ پایان اثر را به صدا در آورد.

  ( خون سنگفرش ها)  حتی ارتباط این گزاره با گزاره های قبلی نیز ضعیف است و این مسئله یعنی ارتباط عمودی ابیات نیز دچار تزلزل شده است.

#واژه 

ادامه نقد 👇👇👇

P:1

@ashenayeeshgh


ادامه نقد 

?👆👆👆👆

P:2


🔸به لحاظ نقد محتوایی اثر ارائه شده در انتقال معنا و محتوا در حالت کلی و همچنین در ساخته و پرداختن روایت اثر آنطور که باید موفق نبوده.  

در شعر سپید حذف معنا به هیچ صورتی اتفاق نمی افتد.  انتقال معنا در اثر خصوصاً وقتی به شیوه ای درست اتفاق می افتد سبب زیبایی می شود.. 

گزاره هایی که بی هدف رها شده اند در،عمق صورت وعمق  معنایی خود، قدری دور از ذهن به نظر می رسند.  این مسئله سبب گنگ بودن و یا عدم دریافت هدف مخاطب از اثر ارائه شده می باشد.  

در واقع شاعر در ساخته و 

پرداختن رسالت خود موفق عمل نکرده.  


در پایان از شاعر محترم تشکر می کنم.  اثر ارائه شده پتانسیل لازم را برای نقد در خود دارا می باشد.  

با تشکر 

مریم راد"واژه 

#واژه 

@ashenayeeshgh