نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

مسعود قاسمی

#نقد 

زندگی 

وسعَتِ اندیشهٔ ماست ..


زندگی نارونِ کوچکِ یک مزرعه است ..


چه کسی میداند !!!


 شاید اَفرایِ بلند،پیرِ این  دهکده است ,,!! 


دخترَ کوچکِ همسایهٔ نزدیکی ما  ...

دیشب از آمدن باران گفت ..


از سر صبح که من بیدارم .. ابر باران زاییست .


دخترک میدانست .. که قرار است ببارد امروز ,


چه کسی میداند !!!


شاید این  نزدیکی ؛؛پایِ اَفرایِ بلند ؛؛لادنی منتظرِ باران است ,,


راستی یادم رفت :باید امروز به کبلایی رضا،سربزَنَم


گاو او زاییده ..


پسرش خوشحال است ..

چند روزیست خودش را  حسنک نامیده ..


گفته بودم یا نه!!

پسرش صاحب یک مزرعه است ,,

گفته 

وقتش که رسید ...

 آب سالی باشد .. گوجه میکارد باز ..

بگذریم از اینها .

نعمت بارش باران ,,شروع شد اینجا ..

دفترت را بردار .. بنویس از امروز .


؛ آسمان چتر من است .. عاشقی اجباریست.


زیر باران به این زیبایی .. جای سهراب سپهری خالیست .

#مسعود_قاسمی

📝#نقد_نیمایی 

بنام خداوند مهر 


🖇از آنجایی که اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

???

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی و کاربرد لغات در حالت کلی نتوانسته موفق عمل کند.  مثلاً استفاده از کلمه نارون و افرا در منطق روایی این اثر نه اتهام نمی تواند نشان دهنده ی استفاده از صناعت باشد، بلکه نشان دهنده ی انتخاب نادرست کلمات می باشد.  و یا در مصرع های پایین تر استفاده از کلمه لادن که خیلی مرتبط با موضوع اثر

نیست.  نهایتاً اطناب در آثار نمایشی تنها به زیبایی شناسی بلکه به محتوا نیز آسیب می رساند و نشان دهند ی انتخاب نادرست کلمات می باشد.  


🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک اثر نیمایی ست، اما یک غزل نیمایی به سبک و شیوه ی سهراب.  

دکتر شفیعی کدکنی در ارتباط با سهراب معتقدند : " سهراب سپهری شاعری ست ضد نیمایی، روحانیت و صورتاً، شعرش استحکام فرم را ندارد و مجموعه بیمارستان از مصارع پراکنده است که وزنی آنها را به هم پیوند می دهد.  

این پراکندگی در اثر ارائه شده نیز کاملا مشهود است.  

از طرف دیگر شیوه روایت این اثر با تعریف و انتظاری که از یک شعر داریم برابر نیست.   پرداختن به جزئیات بیش از حد سبب شده که شیوه روایت این اثر شیوه روایت داستانی شود.  انگار در این اثر شاعر به شیوه نظم به خلق یک اثر نیمایی پرداخته.  


🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده به سبب سادگی و بی پیرایه بودن در استفاده از تشبیهات و ساخت توصیف در اثر موفق نبوده و زیبایی اثر. را به مخاطره انداخته است.  

 

در توصیفات این اثر جنبه ی زیبایی شناسی و هنری آنطور که باید موجود نیست.  


پراکندگی در پرداختن به موضوع مورد نظر و بیان  آن در این اثر سبب شده تا زیبایی اثر به مخاطره بیوفتد.  


تصاویر در این اثر خوب ساخته و پرداخته شده اند.  

( زندگی نارون کوچک یک مزرعه است)  


به لحاظ composition این اثر شروع و پایان خوبی دارد اما تنه ی روایت خوب ساخته و پرداخته نشده.  


🔸به لحاظ موسیقایی این اثر دارای موسیقی خوب و روانی ست.  


به لحاظ محتوایی معتقدم اثر ارائه شده نتوانسته رسالت خود را به جای بیاورد.  یعنی شاعر با از دغدغه ذهنی خود خوب استفاده نکرده و یا دغدغه خوبی را برای بیان. انتخاب نکرده.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه

@ashenayeeshgh

فواد احمدی

#نقد 

تا به محـــــــشر در کنارم یار باشد محشراست

بوســـــه ها تکرار در تکرار باشد محشر است


همـــسرایی باشد و  بارانِ  از عــــــطر غــزل

شعر من در وصف روی یار باشد محشر است


بـــــــوی دریا، کلـــــبه ای در جنگل سبز خدا

ناله ی سنــــتور و یا گیــــتار باشد محشراست


دوســـتت دارم شناور  در هــوا باشد چو موج

انعکاسش مثل یک رگبار باشد محــــشر است


در مصـــاف کوهِ از یخ های ســـرد زنــــدگی 

گرمـــــــی آغوش آتشـــــبار باشد محشر است


آنکه چــــــشم دیدن ما را به این حالت نداشت

پایــــــمال لشکر تاتار باشـــــــــد محشر است


#فواد_احمدی

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان لغات. جایگزینی آن ها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان،  و همچنین ترکیب سازی و کاربرد زبان در حالت کلی می توانست بهتر از این عمل کند.  

هر حرکتی در شعر و در حوزه ی ادبیات دستمایه کلمات است.  کلمات هستند که زیبایی. معنا و ساختار یک اثر را شکل می دهند یا فرم آن را می سازند.  

بنابراین درانتخاب کلمات باید دقت بیشتری شود.  

🔻ترکیب سازی در این اثر کاملاً ساده و بی پیرایه است.  بی پیرایه بودن سبب می شود که از فصاحت  اثر کاسته شود.  

🔻استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان به سبب استفاده از ردیف فعلی مرکبی که استفاده شده به کاربرد زبان هنجار کمک شایانی کرده است.  

🔻این اثر در حالت کلی به لحاظ کاربرد زبان از کلماتی که به صورت فاحش عامل دوگانگی زبان می شود، به دور است، یعنی زبان در این اثر در حالت کلی یکدسته لازم را در خود دارد.  

🔸به لحاظ فنی اثر ارائه شده یک غزل است که بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن بحر رمل مثمن محذوف سروده شده.  قافیه ها دچار تکرار شده و این تکرار هیچ کارکرد معنایی و زیبایی شناسی تازه ای گرفته نشده.  استفاده از ردیف بلند تا حدودی به پر کردن وزن کمک کرده است اما سبب تکامل موسیقایی اثر شده است.  

🔸به لحاظ بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده، مقدمه روایت آنطور که باید ساخته و پرداخته نشده، تنه روایت با توجه به کوتاهی آن تقریباً مناسب است اما نتیجه گیری روایت از دو بخش دیگر آن بهتر ساخته و پرداخته شده است.

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات تقریباً خوب عمل کرده ( آنکه چشم دیدن ما را به این حالت نداشت / پایمال لشکر تاتار باشد محشر است)  

🔻تصاویر ارائه شده در این اثر عینی و انتزاعی هستند و به معنای اجرای کمک کرده اند.  

( انعکاسش مثل یک رگبار باشد محشر است 

یا 

گرمی آغوش آتشبار باشد محشر است)  

🔻در اثر ارائه شده در حالت کلی در نپذیرفت و ببان حالات و روایت اثر خلاقیتی دیده نمی شود.  

🔻ردیف انتخاب شده روی زبان عاطفی اثر تاثیر مستقیم گذاشته.  اثر می توانست زبان عاطفی بهتری داشته باشد.  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده ( تا به محشر در کنارم یار باشد محشر است 

بوسه ها تکرار در تکرار باشد محشر است)  

نمی تواند شروع خوبی برای یک اثر باشد شروع یک اثر باید زمینه را برای ادامه اثر آماده کند نه اینکه گویای تمام اهداف شاعر بشود و مخاطب را از شنیدن  ادامه اثر باز دارد.  

به لحاظ پایان بندی هم ( آنکه چشم.....)  پایان بندی خوبی ست و زنگ پایان روایت را به صدا در آورده است.  


🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده در بحرین خوش آهنگ رمل سروده شده و از موسیقی بیرونی بهره خوبی گرفته، از موسیقی کناری نیز به سبب استفاده از قافیه و ردیف  بی بهره نیست.  

??🔻ارتباط عمودی و افقی خوبی روی محور جانشینی و همنشینی برقرار است و سبب انسجام روایت شده است.


🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده با توجه به انتخاب لغات در اثر. مضمون سازی می توانست بهتر اتفاق بیوفتد. به سبب مضمون تکراری قدری از زیبایی اثر کاسته شده. درواقع مضمون تکراری نشان دهنده ی دغدغه تکراری شاعر است، بنابراین هیچ نوع آوری در نوع نگاه و ببان موضوع حادث نشده است.  

در نهایت شاعر نتوانسته به رسالت خود آنطور که باید بپردازد و مطابق با معیارها و تعاریف شعری و انتظاری که از یک غزل خوب داریم بپردازد و رسالت خود را بجای آورد.  

در پایان از شاعر محترم تشکر می کنم.  

با تشکر. 

مریم راد"واژه " 

#واژه 

#نقد 

@ashenayeeshgh

مهناز اخوت

#نقد


بدون عاشقی دنیای من پاییزِ غم_خیز است 

تمام دلخوشی چون برگِ بی مقدار می افتد


همه آرایه ها سردو همه گلواژه ها غمگین 

قلم دردستِ من خاموش و ازاظهارمی افتد


دلم تنها تر ازیک دشت بی گل ماند و بی حاصل

بساط غصه ام در گوشه ی بازار می افتد


بدون ِتو شدم یک باغِ بی دیوار پائیزی

دوباره تکیه‌ام چون سایه بردیوار می‌افتد


منم  مشتاق دیدار نگاه ِ مهربانِ تو 

نگو ویران شده این عشق و چون آوارمی افتد


برایت خانه ای از مهر و از شادی بنا کردم 

که بذرعشقِ تو دردل چه گندم وار می افتد


همه آرایه ها سرد و همه گلواژه ها غمگین 

قلم دردستِ من خاموش و از اظهارمی افتد


من ازهرم نگاهت مست واز آشوبِ چشمانت 

بدونِ گرمی ِ یادت ، تبِ اشعار می افتد


شب شعر است واین گلشن بدون ماه و مهتاب است 

نقابِ غصّه ام امشب براین اشعار می افتد 

#مهناز_اخوت 

maryam rad:

📝#نقد_قطعه 

بنام خداوند مهر 

🖇از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و.ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات. جایگزینی، چیدمان، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، همچنین ترکیب سازی و بکارگیری زبان مطرح توانست موفق تر عمل کند.  معتقدم شاعر دقت لازم را بکار نگرفته.  

درشعر هیچگاه نباید جنبه زیبایی شناسی و هنری کلام را فراموش کرد.  در ادبیات فارسی خصوصاً ادبیات کلاسیک بند یا ابیات تکراری مرسوم است که برخی از ادبا می پذیرند و برخی دیگر نکوهش می کنند.  دکتر شفیعی کدکنی معتقد است که بنیاد جهان و حیات انسان همواره بر مبنای تکرار و تنوع است از تپش قلب گرفته تا حرکت روز و شب و این تکرار ها در موسیقی مفهومی خاص را ارائه می کنند. اما من معتقدم با بررسی در یک شعر و کشف علت تکرار می توان به ضرورت آن  در اثر پی برد. گاهی اوقات تکرار ناشی از ضعف در دایره لغات شاعر است یعنی شاعر از تکرار جهت پر کردن ابیات استفاده کرده و به زیبایی اثر آسیب رسانده.  گاهی اوقات جهت رسیدن به قالب دیگری ادبی ست.  

در این اثر تکرار ( همه آرایه ها سردو.همه گلواژه ها غمگین // 

قلم در دست من خاموش و از اظهار می افتد)  نمی تواند تداعی یک ترجیعبند بند باشد به جهت دلایلی که در نقد فنی عرض می کند و همچنین این تکرار به زیبایی اثر هم چیزی اضافه نکرده.  پس ضعف در دایره لغات شاعر است که صرفا جهت پر کردن ابیات آمده است.  

ترکیب سازی ها چیزی به زیبایی اثر نه اضافه کرده و نه کم.  اما ارتباط افقی ابیات را شکل داده است.  در حالت کلی اثر ارائه شده از دوگانگی های فاحش به دور است که نکته مثبت اثر است.  

استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان به سبب استفاده از ردیف فعلی مناسب و.مطابق با انتظاری ست که از شعر داریم. 

 

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است که مطلع آن مصرع نیست که نشان دهنده یک قطعه نیست باشد و به همین علت تکرار یک بیت در این اثر  نمی تواند نمایانگر قالبی دیگر باشد.  

اثر ارائه شده بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن بحر هرج مثمن سالم سروده شده.  

البته شاعر در بحث وزن دقت لازم را بکار نگرفته و بسیار از ابیات یک هجا یا کم دارند و یا اضافه.  

قافیه ها در این اثر می توانست بهتر از این اتفاق بیوفتد و تکرار در قافیه فرم اثر را دچار ضعف می کند.  بخشی از ارزش و اعتبار اثر مربوط به structure و یا ساختار آن است بنابراین در چیدمان و انتخاب آن باید دقت لازم را بکار گرفت.  

استفاده از ردیف فعلی به جنبه موسیقایی اثر کمک کرده است.  

🔸به لحاظ بررسی ساختار روایی اثر ارائه شده آنطور که باید ساخته و پرداخته نشده، و عدم دقت کافی عدم انسجام ابیات را در این اثر به همراه دارد که این مسئله روی زیبایی شناسی اثر و.همچنین جنبه ی معنایی آن تاثیر می گذارد. 

در واقع این اثر قدری در جفت و بست کلام دچار ضعف شده است.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات موفق عمل کرده تا جایی این اثر را به یک اثر توصیفی تبدیل کرده است. 

مثل ( دلم تنها تر از یک دشت بی گل ماند و بی حاصل...... 

یا بیت 

بدون تو شدم یک باغ بی دیوار پاییزی......

یا بیت 

من از هرم نگاهت مست و از آشوب چشمانت... )  

🔸تصاویر ارائه شده در اثر هم عینی و هم انتزاعی هستند که تا حدودی می تواند به مضمون و زیبایی اثر کمک کند.  

مثل ابیات 4 و 5 

P:1

@ashenayeeshgh


🔸به لحاظ composition. اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد یا می توانست شروع بهتری داشته باشد زیرا دو مصرع بیت اول یکدیگر را پوشش معنایی نمی دهند.  

یعنی ارتباط لازم بین دو مصرع برقرار نیست.  

به لحاظ پایان بندی هم اثر ارائه شده به جهت اینکه یک اثر توصیفی ست می توانست پایان بندی بهتری داشته باشد.   این قبیل توصیفات همچنان می تواند ادامه داشته باشد. هرچقدر بخواهی می توانی ادامه بدهی و این جهت زنگ پایان کار به صدا در نمی آید و مخاطب متوجه پایان اثر نخواهد بود.  

🔸در اثر ارائه شده با توجه به اینکه یک اثر توصیفی ست خلاقیتی دیده نمی شود.  

🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده از بحران خوش آهنگ هزج استفاده کرده،از موسیقی بیرونی بهره گرفته اما از موسیقی کناری می توانست بهتر بهره بگیرد. 


🔸به لحاظ مضمون و محتوا اثر ارائه شده نتوانسته در مضمون سازی موفق عمل کند.  

یکی از ویژگی های مهم اشعار توصیفی همین مضمون سازی ست که شاعر در آن موفق عمل نکرده.  


در حالت کلی این اثر می توانست بهتر از این ساخته و پرداخته شود.  

در پایان از شاعر محترم تشکر می کنم.  

با تشکر 

مریم راد " واژه " 

#واژه 

P:2

@ashenayeeshgh

امیر علی پاشایی ساری

🔰#نقد_شعر 

پشت چراغ قرمز عشق تواِستادم

عطری مشامم آمدو یاد تو افتادم


گوشی گرفتم دست نورصفحه اش کم بود

باسر کمی سایه زدم تا اس ام اس،دادم


یک باردیگرخواندم وتایید کردم متن 

تا رفتم ارسالش کنم دیدم که اُستادم


پشت سرم اِستاده وبابوق هی می گفت

آقابرو ذهنت نکن مشغول آن آدم


آن بوق های ممتدش ازفحش بد تر بود

هم بوق و هم حرف و کلامش داده بربادم


هندل زدم هوندا و بایک دنده و تک چرخ

لایی کشیدم بین ماشین،آمدی یادم


لبخند برلب داشتی،گفتی مراقب باش

وقتی که سالم می رسی سرمست ودلشادم


گفتم به روی دیده،حرفت پشت گوشم هست 

ای مو بلوندِ ماهِ مهرِ سالِ هفتادم 


#امیر_علی_پاشایی_ساری 

📝#نقد_شعر_کلاسیک 

بنام خداوند مهربان 


✏️از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات و چیدمان آنها، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی و کاربرد لغات موفق بوده.  

🔻اثر ارائه شده کاملا متناسب با زبان روز می باشد و در حالت کلی از دوگانگی به دور است.  یکدستی  زبان یکی از ویژگی های مهم آن است. 

ترکیب سازی در این اثر کاملاً ساده و بی پیرایه است  اما چون پرداختن به موضوع به دیدگاه طنز آمیخته شده، ترکیب سازی توانسته به زیبایی و فصاحت اثر کمک شایانی کند.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است و بر وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن بحر  مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف  ( این اثر در سلسله سوم از دوایر عروضی قرار دارد)  

قافیه ها با مضمون اثر تناسب دارند و از قوانین قافیه در اثر پیروی می کنند.  

🔸 به لحاظ بررسی روایت یا ویژگی های روایی این اثر سه  خصیصه مهم روایت را در خود دارد می باشد.  یعنی مقدمه در این اثر کاملاً مناسب است و تنه روایت به خوبی ساخته و پرداخته شده و نتیجه گیری مناسب با فضا سازی و محتوای اثر به خوبی اتفاق افتاده. بنابراین این اثر یک روایت منسجم و خوبی دارد.  

 

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده دارای تصاویر عینی و انتزاعی ست اما به سبب ملموس بودن اثر شاعر از تصاویر عینی بیشتر استفاده کرده که یکی از نکات مثبت این اثر است.  

( گوشی گرفتم دست نور صفحه اش کم بود.  

با سر کمی سایه زدم تا اس ام اس دادم.)  

( آن بوق های ممتدش از فحش بده تر بود 

هم بوق و هم حرف و کلامش داده بر بادم)  


🔻در این اثر کاملاً مشخص است که روایت در آن کاملاً ساده است اما آمیخته شدن با بیان و دیدگاه طنز به زیبایی اثر افزوده است.  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی دارد ( پشت چراغ قرمز عشق تو ایستاده ام

عطری مشامم آمد و یاد تو افتاده ام)  

می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده کند. 

پایان بندی اثر هم ( گفتم به روی دیده حرفت پشت گوشم هست 

ای کوچک بلند ماه مهر سال هفتادم)  

پایان بندی اثر هم به خوبی اتفاق افتاده و شاعر در این بیت ظنز را در این اثر به اوج خود رسانده " پشت گوش انداختن کنایه از نشنیدن است " و شاعر از این کنایه به خوبی استفاده کرده است. و نتیجه اثر را به خوبی ساخته و پرداخته کرده 

🔻زبان ساده و صمیمی اثر به زیبایی اثر افزوده است. 

🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده هم از موسیقی بیرونی به سبب وزن بهره گرفته و همواره از موسیقی کناری به سبب قافیه و هم از موسیقی معنوی و موسیقی درونی بهره خوبی گرفته است.  

 🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده بر مبنای یک روایت رئالیستی شکل گرفته که حوادث  در کنار هم چیده شده، 

آنچه از تعاریف شعری بر می آید این است که شاعر برای بیان اهداف خود از محیط پیرامون خود کمک گرفته و اثر را ساخته و پرداخته کرده است.  

واقعا گرایی در این اثر به خوبی اتفاق افتاده و در شکل گیری روایت اثر نقش داشته و از طرف دیگر آمیخته شدن آن با ظنز مضمون اثر را به خوبی منتقل کرده است.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم. 

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir

مهدی فولادوند 3

✏️#نقد_شعر_سپید 

سطر 

به

سطر 

نوشیده ام 

سڪوت چشمانی قاب شده

برتراڪم بغض هایم را...


عقربه های نمور 

 گیج و سردرگم 

می خزند 

بر پیڪر

نارَسِ رویا

و

سرانگشت نگاهی

می لغزد

بر بلندی های سایه ای

نقش شده بر 

دیوار .

تا

در چڪامه هایی 

نفس گیر

آرامشی موهوم 

تن پوش 

خیالم باشد..

#مهدی_فولادوند

maryam rad:

📝نقد_شعر_سپید 

☘بنام خداوند مهربان ☘

▪️از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

👁‍🗨قبل از اینکه به نقد اثر بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  

اول : شعر سپید با توجه به شباهت های که با گونه های دیگر ادبی مثل نثر و داستان  دارد، پس قبل از هر چیز باید شعریت را در خود به اثبات برساند. و این مهم با در نظر گرفتن معیارهای شعری حاصل می شود.  

دوم: بررسی ساختاری شعر سپید با توجه به. فاصله درحلقه های زنجیره ی روایی و همچنین تقطیع مناسب حاصل می شود.  

سوم : ساده نویسی در شعر سپید به معنای حذف جنبه های،زیبایی شناسی نیست.  چهارم :هیچ گزاره ای در شعر بیشتر هدف رها نمی شود و شعر سپید از تکرار های توصیفی و همچنین تشبیهات تکراری پرهیز می کند.  

پنجم : تقطیع در شعر سپید با توجه به نقشی که در تعیین موسیقی اثر دارد، بر اساس ظرفیت های آوایی صورت می گیرد نه به صورت دلبخواهی.  

ششم : معنا بخشی از ویژگی های زیبایی شناسی و وجوه ساختاری شعر سپید است.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات و چیدمان آنها، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی می توانست موفق تر عمل کند.  

🔻انتخاب لغات بر مبنای هدف خاصی، جهت تکامل روایت یک اثر در کنار هم چیده نشده اند.  بنابراین این اثر به مجموعه ای از گزاره های بی هدف تبدیل شده که نمی تواند ذهن مخاطب را به سمت و.سوی هدف شاعر هدایت کند.  

از طرف دیگر از آنجایی که این گزاره ها بی هدف رها شده اند اثر را به لحاظ معنایی نیز دچار پراکندگی کرده اند و روی زیبایی اثر تاثیر گذاشته اند.  

🔻ترکیب سازی ها خود به گزاره های تبدیل شده اند که عامل بوجود آمدن پراکندگی اند.  مثل ( بر تراکم بغض هایم، عقربه های نمور و...)  


🔸به لحاظ ساختاری این اثر می تواند تداعی یک شعر سپید باشد البته با توجه به فاصله ای که در حلقه های زنجیره ی روایی اثر بوجود آمده است 

اما از آنجایی که خود روایت بخشی از وجوه ساختاری یک اثر را می سازد.  پراکندگی موجود در گزاره ها در ساختار روایی هم تاثیر مستقیم. دارد.  و آن را دچار تزلزل کرده است.  


🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده اگرچه سعی دارد به یک اثر توصیفی تبدیل شود اما نتوانسته موفق عمل  کند.  چراکه وصف حالات، اتفاقات، وصف محیط باید متناسب با زیبایی شناسی و معنایی اتفاق بیوفتد.  در خلق توصیفات تشبیهات نقش اساسی دارند. این تشبیهات باید بر اساس تعاریف موجود در زیبایی شناسی اتفاق بیوفتد.  

(سطر 

به 

سطر 

نوشیده ام. )  نمی تواند وصف سکوت چشمان قاب شده باشد.  یعنی وجه تشبیه به درستی اتفاق نیوفتاده.  یا گزاره ( عقربه های نمور)  نمی تواند به خوبی تداعی زمان باشد. 

در حالت کلی شاعر در این اثر سعی داشته خیال را به تصویر بکشد اما لازم به ذکر است که خیال هم ویژگی های دارد که شاعر نتوانسته در اثر منعکس کند.  

🔻تصاویر تقریبا خوب اتفاق افتاده اند ( گیج و سردرگم 

می خرند 

بر پیکر 

نارس رویا)  

اگر چه تصاویر در این اثر بیشتر انتزاعی هستند و انتزاعی بودن تصاویر سبب گنگ بودن در درک روایی اثر می شوند.  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد 

(سطر /به سطر/ نوشیده ام / سکوت....)  زیرا همه توصیفات به خوبی اتفاق نیوفتاده و هم گزاره ها به لحاظ زیبایی شناسی مناسب نیستند.  از طرف دیگر تصاویر انقدر انتزاعی هستند که نمی توانند ذهن مخاطب را برای شروع یک اثر آماده کنند.  

🔻عدم ارتباط عمودی ابیات سبب میشود که چرت و بست کلام در این اثر دچار آشفتگی باشد. این آشفتگی سبب پراکندگی ابیات می باشد.  


🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده باشد توجه به اینکه یک شعر سپید است و در شعر سپید تقطیع یا segmentation بر اساس ظرفیت آوایی در گزاره ها و.کلمات بر مبنای خروج و ورود هوا نسبت به مخرج حروف اتفاق می افتد اما متاسفانه تقطیع در این اثر کاملاً دلبخواهی ست. 


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.  

با تشکر 

#مریم_راد_واژه 

@ashenayeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir

آتشکده 5

#نقد_شعر 


من از انگشتری ترسم که گاهی با سلیمان است

نگینش نام اعظم شد ولی در جنگ ایمان ست 


همان کوکوی قلبش را  در آویزد  به بام دل 

که گاهی بام من باشد و گاهی با رقیبان ست 


به وقت گریه هایش چون شناسد قلب بیمارم ؟

چنان غم نامه می خواند تو گویی فصل پایان ست 


دلم پر شد ز تردیدی میان رفتن و ماندن 

که رفتن های او آری به نوعی  نقض پیمان است


دلش گیر ست در پایم ولی دارد تعهدها

و اما بودن من هم مثال مکر شیطان ست  


بباید من ببندم در به روی مکر شیطانی 

مگر یاری رساند حق ، دلم یوسف به زندان ست 

#آتشــــکده

📝#نقد_شعر_کلاسیک 

☘بنام خداوند مهر☘

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهند بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


🔶به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و.چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان و همچنین ترکیب سازی و کاربرد لغات، تقریباً مناسب عمل کرده اما ضعف هایی نیز دارد. مثلا کارکرد چندانی به لحاظ زیبایی شناسی از کلمات گرفته نشده.  

🔻ترکیب سازی ها در این اثر کاملاً ساده و بی پیرایه است که سبب می شود قدری از فصاحت اثر کاسته شود.

🔻  کاربرد زبان در حالت کلی قدری دچار دوگانگی شده، اگرچه به جهت ضرورت وزن  است اما همین نکته ساده هم می تواند عاملی باشد که نتوانسته زمان زبان اثر را تشخیص داد.  زبان یک اثر باید با زمان خود مطابقت داشته باشد، این گونه ایجاد دوگانگی ها سبب عدم تطابق زبان با زمان می شود و ایجاد ضعف می کند.  

🔻استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، مطابق با زبان معیار است.  البته وجود ردیف فعلی در این شیوه و روش بی تاثیر نیست، شاعر از زبان هنجار به خوبی استفاده کرده.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل سنتی یا عام است که بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن، بحر هرج مثمن سالم سروده شده، 

قافیه ها در آن به درستی اتفاق افتاده و در کنار استفاده از ردیف فعلی بر جنبه موسیقایی اثر کمک کرده است. 

🔸به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات، اغراق ها، تضاد ها کاملاً متناسب با انتظاری که از یک شعر داریم، می باشد.  

( به وقت گریه هایش چون شناسد قلب بیمارم 

چنان غم نامه می خواند که تو گویی فصل پایان است)  

🔻 تشبیهات و...  در اثر عامل ایجاد تصاویر در اثر می باشد، تصاویر در این اثر عینی و انتزاعی می باشند.   

( همان کوکوی قلبش را درآویزد  بنام دل 

که گاهی بام من باشد و گاهی با رقیبان است)  

( دلش گیر است در پایم ولی دارد تعهد ها 

و اما بودن من هم مثال مکر شیطان است)  

🔻در این اثر ابیات قدری مستقل عمل می کنند که البته در غزل های کلاسیک بسیار اتفاق می افتد ( متاسفانه)  این استقلال سبب تزلزل در ساختار روایی اثر می باشد.  

🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده 

( من از انگشتری ترسم که گاهی با سلیمان است 

نگینش نام اعظم شد ولی در جنگ ایمان است)  

مطلع این اثر ذهن مخاطب را به سمت و سویی دیگر هدایت می کند اما در ادامه شاعر توانسته با ایجاد موتیف های مناسب در کل اثر، تمام ابیات را به هم ربط دهند بنابراین اثر ارائه شده شروع خوبی دارد.  

پایان بندی آن هم

 ( بباید من ببندم در به روی مکر شیطانی 

مگر یاری رساندن حق دلم یوسف زندان است)  

در پایان بندی هم اثر ارائه شده در روایی را به تکامل می رساند و از سویی دیگر زنگ پایان اثر به صدا در می آورد.  همچنین توانسته هدف خود را بیان کند، بنابراین اثر پایان بندی خوبی دارد.  

🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده از آنجایی که در بحر هزج سروده شده علاوه بر اینکه از موسیقی بیرونی بهره گرفته از موسیقی کناری،به سبب قافیه و ردیف نیز،بهره گرفته، همچنین از،موسیقی معنوی نیز بی بهره نیست.  


🔻به لحاظ زیبایی شناسی در این اثر هیچ خلاقیتی دیده نمی شود.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده توانسته درک روایی لازم را اگرچه گاهی اوقات سخت، اما در اختیار مخاطب قرار می دهد.  یعنی در حالت کلی اثر دچار تزلزل معنایی و محتوایی نیست اما گاهی اوقات بیان موضوع مورد نظر دور از ذهن اتفاق افتاده است.  

شاعر در این اثر به رسالت خود نپرداخته و صرفا به بیان اهداف خود اکتفا کرده است، از طرف دیگر هیچ ایدئولوژی در این اثر که خاصه شاعر باشد دیده نمی شود.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.  

با تشکر 

مریم راد"واژه " 

@asgensyeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir