نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

.رجبعلی کاووسی

#نقد_شعر_کلاسیک 

غمت شدآن چنان بارم که من ازبار می ترسم

مکن این  گونه  آزارم  من از  آزار  می ترسم


تو هر بارم  بترسانی که  از پیشم  روی جانا

چرا هر بار می گویی و من هر بار می ترسم


چو حافظ از شب تاریک وبیم موج می نالد

من از گیسوی  تارِ  موج دارِ   یار  می ترسم


چنان آهسته ازدیواروموش وگوش بشنیدم

دگرازگوشِ موشِ مانده در دیوار می ترسم


به چشمان می کُشی وابروانت می کندانکار 

من ازچشمی که باشدعامل کشتارمی ترسم


نشاندی خارِ مژگانت به پایِ  این دلِ خسته

چنان کز هر گل زیبا که دارد خار می ترسم


شبم از بی قراری های  دل خوابم  نمی آید

زِ بس که روزها از  دیده ی بیدار می ترسم


دهدسیمای غمگینم خبر از درد و غم هردم

من از سیما و از این راوی اخبار می ترسم


هزاران درد و غم دارم به دل امانمی گویم

مراچون کس نباشد محرم اسرارمی ترسم


بگو «قافی» که گفتم بارها و باز می گویم

اگرچه می شود تکرار و از  تکرارمی ترسم


#رجبعلی_کاووسی 

maryam rad:

#نقد_شعر_کلاسیک 

بنام خداوند مهر 


از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود. بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  


آنچه از نقد لغوی اثر برمی  آید. این است که اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان کلمات و همچنین جایگزینی آنها موفق بوده، در حالت کلی زبان از دوگانگی بدور است به غیر از مصرع 

( چنان کز هر گل زیبا که دارد خار می ترسم)  ناگفته نماند که این مصرع تحت تاثیر وزن است.  اما به شخصه با این حرکت مخالفم، در هر صورت به زبان کل اثر آسیب می رساند.  


به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل سنتی یا عام نسبتا بلند با تعداد 10 بیت می باشد که در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن. بحر هزج مثمن سالم سروده شده.  قافیه ها می توانست با دقت بیشتری در اثر چیده شود و ردیف این اثر با توجه به جنبه های موسیقیایی تقریبا مناسب است اما از آنجایی که این غزل در حالت کلی یک غزل توصیفی ست، می توان دید که تمام توصیفات منجر به ردیف اتفاق افتاده اند یعنی این غزل تحت تاثیر ردیف است، یا بهتر عرض کنم یک غزل ردیف محور است.  

این حرکت سبب گرفتن خلاقیت از شاعران می شود.  بهتر است که اتفاق نیوفتد.  


به لحاظ زیبایی شناسی  اثر ارائه شده در استفاده از تشبیه، استعاره، مجاز، و.   که در اثر اتفاق افتاده سبب بوجود آمدن تصاویر عینی و انتزاعی شده است و علاوه بر ایجاد زیبایی سبب خلاقیت در آن نیز شده است.  این خلاقیت در گرو استفاده از کلمات و چگونگی کاربرد آنهاست.  

( چنان آهسته از دیوار و موش و گوش بشنیدم 

دگر از گوش موش مانده در دیوار می ترسم)  

یا 

( به چشمانت می کشی و ابروانت می کند انکار 

من از چشمانی که باشد عامل کشتار می ترسم)  


به لحاظ بررسی موسیقیایی این اثر بسیار بهره گرفته از موسیقی بیرونی که در گروه وزن است، موسیقی کمترین و معنوی که در گروه قافیه و ردیف است و موسیقی درونی که با انتخاب مناسب کلمات اتفاق افتاده.. 

از این جهت این اثر به لحاظ موسیقیایی سیال و روان است.  بنابراین مخاطب بهتر باشه اثر ارتباط برقرار می کند.  

( دهد سیمای غمگینم خبر از درد و غم هر دم 

من از سیما و از راوی اخبار می ترسم)  


به لحاظ composition این اثر می توانست شروع بهتری داشته باشد. درواقع مطلع می توانست خلاقانه تر اتفاق بیوفتد.  وقتی شاعر در ادبیاتش از موش و گوش در استعاره استفاده می کند یا چشم را عامل کشتار معرفی می کند، پس انتظار می رود که شروع بهترین داشته باشد.  

در ارتباط با پایان بندی نیز توضیحاتی در ارتباط با ردیف محور بودن عرض کردم، که تکرار نمی کنم، فقط بیت آخر این اثر تاییدی بر این مسئله خواهد بود.  


در حالت کلی غزل ارائه شده غزل خوبی ست اما به سبب اینکه یک غزل توصیفی ست، ابیات آن قدری مستقل عمل می کننداما به معنایی گسسته شدن ابیات غزل از هم نیست.  البته در غزل های سنتی. این مسئله بسیار شایع است.


به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده چفت و بست کلام را در خود دارد و همچنین یکپارچگی لازم را به لحاظ درک معنایی در خود دارد.  


یاد آور این بیت از حافظ 

مرا چشمی ست خون افشان ز دست آن کمان ابرو 

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو 


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#نقد_شعر_کلاسیک 

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir

  • مریم راد(واژه)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی