نثر نوین

نثر و تفاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تفاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۷۲ مطلب توسط «مریم راد(واژه)» ثبت شده است

عدالت اجتماعی و نقش آن در توسعه فردی از منظر ادبیات

بنام خداوند مهر

عدالت اجتماعی و نقش آن در توسعه فردی از منظر ادبیات

 

جامعه در اصطلاح  ، به گروهی از انسان ها اطلاق می شود که به منظور تامین نیازمندی های مادی و معنوی خود جمع می شوند و روابط و مناسبات اجتماعی میان آن ها برقرار می شود. جامعه صرفاً یک سازمان اجتماعی است .متشکل از مردمی که دارای تاریخ، فرهنگ، ساختار، مجموعه ای از نهادهای اجتماعی و معمولاً زبان و هویتی مشترک هستند؛ اطلاق می شود   جامعه بزرگترین شمار افراد انسانی است که برای تامین نیازهای اجتماعی شان در کنش متقابل اند و همگی در یک فضای مشترک فرهنگی به سر می برند.

و اگر بخواهیم به مفهوم عدل اجتماعی برسیم در ابتدای امر باید به مفهوم عدل بپردازیم .

عدل مطابق با آنچه در نهج البلاغه آمده  عبارت است:از میانة افراط و تفریط و حدّ وسط افعال و اقوال و چنانکه معروف است "خیرالامور اوسطها "(و گفته شده:عدل به معنای «مساوات» و قراردادن امور (کارها) در جایگاه خودشان است و علی (ع) در این رابطه می‌فرماید: «العَدلُ یَضَعُ الأمُورَ تواضِعَها... العَدلُ سائیسُ عامُّ... .عدل امور را در جای خود می‌گذارد... و عدل صلاح‌اندیشی برای همگان است.

بدین ترتیب هدف عدالت اجتماعی، مشخص کردن ترتیب نهاد هایی است که به هر شخص اجازه می‌دهد تا به طور کامل به سلامت اجتماعی کمک نماید.

عدالت، زیبا ترین واژه در قاموس جهان آفرینش و از برترین مواهب الهی است که مخلوقات به انضمام خلقت خویش از آن بهره مند می شوند. گرایش به عدالت به عنوان یکی از اصول دین اسالم، حافظ هویت جامعه حق مدار میباشد. از این رو همه طبقات اجتماع، در طول حیات شان در جستجوی آرمان عدل و داد برای دستیابی به حقوق خود هستند.

 

عدل و داد از مسائل عمده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی نیز بوده، در چشم انداز اخلاقی شاعر مقام والا دارد. فردوسی عدل را نه چون مفهوم تجریدی فلسفی، بلکه آرمان و آرزوی واقعی مردم می‌داند که در زندگی آدمیان هر طایفه و طبقه برای رسیدن به آن میل و کوشش می‌کند، طوری که ادبیات شناس ایرانی حسین رزمجو می‌نویسد: «در جهان بینی فردوسی داد به منزله‌ی زیربنای سعادت و بهروزی اجتماعات بشری و مهم‌ترین وسیله‌ی دفاعی فرزند آدم از هر پلیدی و تباهی معرفی شده است.
فردوسی قبل از همه عدل را از پدیده‌های الهی دانسته خاصیت پروردگار قلمداد می‌نماید و مقدس و دست نارس بودن آن را تأکید می‌سازد.

ز گیتی ستایش مر او را کنید

شب آید نیایش مر او را کنید
که آن را که خواهد کند شوربخت

یکی بی‌هنر را نشاند به تخت
از این کوشش و پرسشت وای نیست

که با داد او بنده را پای نیست

 

گستره فرهنگ و هنر برای طرح اندیشه های فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی ، اقتصادی، قضایی و ...، بستری مناسب برای پرداختن به مضامینی چون عدالت می باشد. بر این اساس از مهم ترین وظایف آثار ادبی، نگرش اصولی به مضامین زیر ساختی چون عدالتخواهی و ظلم ستیزی است. صائب تبریزی که فرمانروای بلامنازع سبک هندی است، شاعری متدّین، متعهد و نیک اندیش است که می کوشد با پیام های سازنده و بنیادی جامعه را از سیطره جور و ستم به پناهگاه امن عدالت بکشاند و منطق کلامش از بن مایه های تفکر علوی در زمینه عدل، سرچشمه می گیرد.

به دست خود کند بیدادگر بنیاد دولت را

ستمگر لشکر بیگانه می سازد رعیت را

 

یا در غزل دیگری از صائب تبریزی می خوانیم

عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید

میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را

 

یا در غزل دیگری آورده

از دو سر عدل ترازوی گران تمکینی ست

که نرنجاند و نرنجید ز رنجانیدن

مفهوم عدل به معنی مساوات در جزا دادن است به این معنا که پاداشِ کارِ نیک به اندازه آن و عمل ناپسند، مجازاتی همسان، خود داشته باشد. این نوع عدل از مظاهر عقل و به معنی عدل مطلق در بالاترین درجه قرار دارد و راه سوق انسان به کمال است . ایجاد مساوات مطلق و برابری همگانی میان همه انسانها و آزادی وجدانی مطلق از همه ارزشها و تمامی اعتباراتی که این مساوات را مخدوش میکند، رسالت اسالم بود.

به قول فردوسی بزرگ

ز یزدان و از ما بر آن کس درود

که تارش خرد باشد و داد پود

 

عداالت همیشه یکی از مهم ترین دغدغه ها و والاترین آرمان های انسان بوده و به لحاظ نظری از مباحث مهم علوم اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود .از طرف دیگر موضوع " عدالت اجتماعی " از مباحث مهم در مکتب اسلام است . به گونه ای که خداوند متعال هرف از بعثت انبیا اقامه قسط و عدل توسط مردم بیان می کند . عدالت اجتماعی مسائلی نظیر رفاه اجتماعی ؛ نابرابری ها ؛ فقر ؛ شیوع امراض ؛ نژاد پرسی ؛ قوم گرایی؛ جرم و جنایت ؛ آلونک نشنی و اصالت زن را به همراه دارد و نظام اخلاقی و نظام ارزشی را در جامعه شکل می دهد .

بنابراین عدالت به عنوان یک اصل  برای حل و فصل دعاوی متضاد بوجود آمده می توان در نظر گرفت و عدالت اجتماعی کاربرد خاص این اصول برای فائق آمدن بر تعارضاتی ست  که لازمه همکاری اجتماعی برای ترقی افراد می باشد .

فردوسی بزرگ  داد را مخصوصاً برای شاهان خیلی ضرور می‌داند. زیرا گسترش و پایداری عدالت در جامعه پیش از همه به شاهان مربوط است. آن‌ها می‌توانند در جامعه عدالت اجتماعی را برقرار نموده به داد مردم فقیر و بینوا برسند. آبادی و شکوفایی کشورها، آسایش و آرامی مردم، پیشرفت علم و فرهنگ با عدل شاهان و حاکمان رابطه‌ی مستقیم دارد.


از اینجاست که در شاهنامه چه شاهان اساطیری و چه شاهان تاریخی، پیش از همه به عدل و دادگستری خود افتخار می‌کنند و در هر مورد به این خصلت پسندیده‌شان اشاره می‌نمایند. از جمله اردشیر افتخار می‌کند که دادگستری را پیش گرفته است:



که اندر جهان داد گنج من است

جهان زنده از بخش و رنج من است
جهان سر به سر در پناه من است

پسندیدن داد راه من است

 

فردوسی عدالت را وسیله‌ی اساسی آبادی هر کشور دانسته همگان را به داد دعوت می‌نماید:

اگر کشور آباد داری به داد

بمانی تو آباد و از داد شاد

عدالت اجتماعی در یک شهر باید مطابق با نیاز جمعیت شهری  باشد . تخصیص منابع اضافی در رفع مشکلات خاص ناشی از محیط اجتماعی موثر است و ساز و کارها به طریقی باید باشد که دور نمای زندگی در محروم ترین مناطق تا حد امکان بهتر شود .

 

داد و عدل در «شاهنامه» معنی مشخص و واقعی دارد و در موردهای گوناگون حیات، مفهوم معینی را بیان می‌نماید. از جمله شاعر در حال گرسنگی مردم در انبارها نگاه داشتن گندم را نشانه‌ی بی‌عدالتی می‌داند و از شاه تقسیم کردن آن گندم‌ها را که از روی عدل است، درخواست می‌نماید


چو شد گرسنه نان بود پادزهر

به سیری نخواهد ز تریاک بهر
اگر دادگر باشی ای شهریار

در انبار گندم نیاید به کار
شکم گرسنه چند مردم بمرد

که انبار آسوده جانش ببرد

 عدالت، یکی از اصطلاحات مبنایی سیاست و اخلاق است که با اهمیتی عالم گیر در همه نظریه‌های سیاسی و اجتماعی، نقش محوری دارد. اعتبار جهانی آن به توسعه مجموعه متنوعی از تحلیل‌ها و طرح‌های کاربردی انجامیده  که دست یابی به تعریف واضح و دقیق درباره آن را دشوارتر ساخته است؛ از این رو، عدم توافق درباره معنای عدالت و مصادیق اعمال عادلانه و ناعادلانه به وجود آمده است .

 

هم فلاسفه و هم دانشمندان اجتماعی،توجه زیادی به بحث عدالت نموده‌اند. علاقه افراد به عدالت، از یک نیاز طبیعی اساسی منتج می‌شود: افراد، نیازهای فردی متفاوتی دارند که از طریق تعامل با دیگران به بهترین نحو، ارضا می‌شود.این نیازها طیفی از نیازهای اقتصادی از قبیل پول و امکانات مادی تا نیازهای اجتماعی- احساسی نسبتاً انتزاعی از قبیل توجه و احترام شخصی را در بر می‌گیرد. عدالت به افراد استاندارد هایی ارائه می‌دهد تا قضاوت نمایند که آیا این نیازها در محیط‌های اجتماعی که اغلب پیچیده هستند، برآورده می‌گردد.

چنانچه از مباحث مربوط به عدالت در تاریخ اندیشه سیاسی بر می‌آید، مهم ترین مسئله در بحث

عدالت نوعی سلوک مساوی با افراد است . تعریفی را که قدما، در فرهنگ ایرانی- اسلامی از عدالت به دست داده اند گویاتر از گویاست؛ «عدالت»، نهادن هر چیز است در جای خود و لاجرم «ظلم» ، نهادن چیزهاست نه در جای خود . وقتی آزادی کسی سلب می شود، وقتی مال مردم ربوده می آید، وقتی کسی را که شایسته ی مقامی نیست در آن مقام قرار می گیرد، وقتی بیشتر از آنکه باید، یا کمتر از آنکه باید به کسی امکانات داده می شود، جمله، نهادن چیزهاست، نه در جای خود ؛ و ظلم است و پایمال شدن عدالت . و اگر عکس آن تحقق یابد عدالت است.

حافظ چه زیبا می فرماید

دورِ فلکی یکسَره بر مَنْهَجِ عدل است

خوش باش که ظالم نَبَرد راه به منزل

حافظ قلمِ شاه جهان مقسِمِ رزق است

از بهرِ معیشت مَکُن اندیشه ی باطل

در غزل دیگری با تاکید بر عدل می فرماید

عدلِ سلطان گر نپرسد حالِ مظلومانِ عشق

گوشه‌گیران را ز آسایش طمع باید بُرید

تیرِ عاشق‌کُش ندانم بر دلِ حافظ که زد

این قَدَر دانم که از شعرِ تَرَش خون می‌چکید

 

و در غزل دیگری با تاکید بر عدم هر گونه آزردن  ؛ گویای فرهنگ آرمانی ایرانی می شود .

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آید

نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آید

آزردن دل کسی با ناله و زاری، کم آزاری و مردم آزاری است و رستگاری جاوید در گرو پرهیز از هرگونه آزردن و آزاردادن است، دنیای آرمانی دنیایی است آکنده از عدل و داد و تهی از ظلم و بیداد که در آن هر کس به حق خود می رسد. لازمه ی کم آزاری «مهرورزی» است. اساس فرهنگ ایرانی و فلسفه ی ایرانی، که فلسفه ی اشراقی و عرفانی ، عشق و مهرورزی است؛ عشق، هم بنیاد هستی است، هم ابزار معرفت و هم مادر فضایل .

جمالِ بخت ز رویِ ظفر نقاب انداخت

کمالِ عدل به فریادِ دادخواه رسید

سپهر، دور خوش اکنون کُنَد که ماه آمد

جهان به کامِ دل اکنون رسد که شاه رسید

ز قاطعانِ طریق این زمان شوند ایمن

قوافلِ دل و دانش که مَرد راه رسید

یااستاد سخن سعدی در بوستان درباب اول در  خصوص عدل می فرماید

خبرداری از خسروان عجم

که کردند بر زیردستان ستم؟

نه آن شوکت و پادشایی بماند

نه آن ظلم بر روستایی بماند

سعدی  در باب هستم در خصوص آداب صحبت  ؛ پادشاه را به اعتدال در درشتی و نرمی با رعیّت فرا می‏ خواند و می‏نویسد:

خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد

«نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند...پادشاه باید تا به حدّی خشم بر دشمنان‏ نراند که دوستان را اعتماد نماند...»

یا در حکایت دیگری دارد دو کس دشمن ملک و دینند: پادشاه بی حلم و زاهد بی علم.

بر سر ملک مباد آن ملک فرمانده

که خدا را نبود بندهی فرمانبردار

«از نظر فلسفی و کلّی،سعدی عدالت را با تقوا برابر می داند  و آن را همسازی با نظام کلّ وجود تعبیر می‏کند.» همسانی‏ زندگی اجتماعی یا قانون فطرت،به طور اخص، با اطاعت از احکام الهی تأمین می‏شود.در چنین صورتی،هر کس با شناخت‏ وظیفهء خاّص خویش،آن را به نحو احسن ایفا می‏کند و

سعدی بر این اعتقاد است که ستم حتّی بر یکی از افراد اجتماع،سبب بیقراری و آزار می شود

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

 

ظلم؛ نقطه مقابل عدل است و همچون عدل بر دو نوع “ظلم صوری” و “ظلم معنوی” تقسیم می ­شود. 1. ظلم صوری؛ تضییع حقوق مردم است و موجب ایجاد ظلمت در جامعه می­ شود و برای ظالم، ظلمت قیامت را به همراه دارد که: “أَلظُلم ظلماتِ یَومِ القِیامَه.”2. ظلم معنوی؛ خودپرستی و دگرپرستی است که: “إِنَّ الشِّرک لَظُلمٌ عَظیمً.” حضرت مولانا می­ سراید:

ای که تو از جاه ظلمــی می کنی

از برای خویش چاهـی می کنــی

گرد خود چون کرم پیلــه بر متن

بهر خود چه می کنی، اندازه کن

احساس عدالت یکی از شاخصهای اصلی رفاه اجتماعی در دنیای امروز می باشد.احساس عدالت را در قالب رفاه از دو بٌعد در نظر می گیرند از یک زاوایه آن را در قالب فردی، اجتماعی  و سیاسی (عملکرد مسئولین و سازمانها) تقسم بندی می کنند و از بُعد دیگر آن را به عدالت توزیعی و رویه ای تقسیم می کنند.

در حقیقت، عدالت از مفاهیمی است که عقل جمعی همه افراد بشر، آن را مستحسن و نیکو می‌شمرد .عدالت به مثابه مفهومی،با سطح انتزاع بسیار بالا، از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است تا جایی که مباحثه درباره چیستی عدالت، به مثابه یکی از محوری‌ترین سئوالات فلسفه سیاسی، همچنان استمرار دارد .

 

نظریه اخلاق کانت در فرهنگ و هنر اسلامی به نظریه “مکافات” شهرت دارد و نگارش رمان جهانی و ماندگار “جنایت و مکافات ” داستایوفسکی نیز بر اساس آن است. مولانا در این باب سروده است:

این جهان کـوه است و فعـل ما نـــدا

ســـوی مـا آیـــد نــــداها را صــــدا

چون که بد کردی بترس ایمن مباش

زان که تخـم است و برویاند خـداش

کی کجی کردی و کی کردی تو شر

کــه نــدیــدی لایـقش در پــــی اثــر

کــی فـرستــادی دمــی بــر آسمــان

نیکیــــی کـــز پـــی نیـامد مثـــل آن

گــر مراقب باشـــی و بیـــدار خـود

بینـــی هر دم پاســـخ کـــردار خـود

 

در ارتباط با مفهوم عدالت،مفاهیمی چون برابری، انصاف و مساوات نیز مطرح می شوند که گاهی مترداف با آن و گاهی با مفهومی متفاوت با آن به کار گرفته شده اند.در واقع تحقق عدالت، سنگ پایه مشروعیت حاکمیت و مبنای توجیه ضرورت وجود دولت تلقی می‌شود.در حقیقت، عدالت از مفاهیمی است که عقل جمعی همه افراد بشر، آن را مستحسن و نیکو می‌شمرد.عدالت به مثابه مفهومی، با سطح انتزاع بسیار بالا، از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است تا جایی که مباحثه درباره چیستی عدالت، به مثابه یکی از محوری‌ترین سئوالات فلسفه سیاسی، همچنان استمرار دارد .

حافظ می فرماید :

ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی

دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی

رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی

 

در تئوری برابری چنین بحث می‌شود که افراد هنگامی که نسبت درون دادها به پیامدهای خودشان در مقایسه با نسبت درون دادها به پیامدهای دیگران مساوی باشد، احساس رضایت می کنند. اگر عدم تساوی، ادراک گردد باعث احساس ناخوشایندی می‌شود و افراد برای رفع این احساس ناخوشایند، برانگیخته می‌شوند. وجود عدم تساوی، باعث برانگیخته شدن افراد برای دست‌یابی به تساوی یا کاهش عدم تساوی می‌گردد و قدرت این انگیزش به طور مستقیم با اندازه عدم تساوی ادراک شده تغییر می‌کند. به طور خلاصه تئوری برابری بر عکس العمل­ها نسبت به پیامدهای نامنصفانه متمرکز می‌گردد. اگر یک فرد ادراک نماید که پیامدی که او دریافت داشته است، نسبت به بعضی استانداردها نامناسب است آن فرد عدم رعایت عدالت توزیعی را تجربه می‌نماید. تئوری برابری، یک مفهوم تک بعدی از عدالت توزیعی را به کار می‌گیرد و فرض می‌کند که افراد در مورد میزان رعایت انصاف در پاداش‌های خودشان یا دیگران، تنها بر اساس اصل شایستگی قضاوت می‌کنند.

 

 

 

 

 

مقاله

سلام 

با عنوان مقاله تازه در بخش جستار های ادبی در خدمت شما هستم . 

عنوان مقاله : بررسی شخصیت زن بر اساس نظریه  های شخصیت شناسی ابوعلی سینا و  روایت شناسی گریماس و  پراپ فرمالیست روسی  در منظومه لیلی و مجنون نظامی

توسعه فردی و اجتماعی از منظر ادبیات کهن 1

سلام و عرض احترام دارم خدمت عزیزانی که این صفحه را می خوانند 

اگر چه این مطلب باید در بخش جستارهای ادبی قرار گیرد اما دوست داشتم که تغییری به این بخش بدهم و یک ساختار شکنی کنم . از این جهت این مطلب به اینجا و این صفحه منتقل شد . این مطلب سال گذشته در مطبوعات " خبر انلاین " چاپ شده است . 

بنام خداوند مهر

توسعه فردی و اجتماعی از منظر ادبیات کهن

آنچه از متون کهن انتظار می رود باور ها و اطلاعاتی ست که از دیر بازدر زبان و فرهنگ رواج داشته می تواند تعریفی از توسعه فردی و توسعه اجتماعی باشد .

توسعه فردی ابعاد مختلفی چون سلامتی , امور مالی ؛ روابط ؛ معنویت و شغل را به خود اختصاص داده است .مجموعه عواملی که دست یه دست هم می دهند تا توسعه محقق شود و فرد را جهت رسیدن به پذیرش اجتماعی راهنمایی و رهبری می کند و به این وسیله از افراد یک جامعه یا افراد یک مجموعه ؛ فردی  دلنشین و مقبول  می سازد . در این توسعه  اجتماعی ؛ عدالت اجتماعی نهفته است یعنی افراد جامعه می کوشند تا سبب کاهش نابرابری ها ؛ کاهش تبعیض هادر جهت توزیع مناسب منابع رفاهی و خدماتی و بهداشتی و افزایش آزادی مدنی باشند .  درواقع عدالت اجتماعی و آزادی مدنی با هم ارتباطی دو سویه دارند . عدالت اجتماعی در درون خود به دنبال نظم اجتماعی ست و نظم اجتماعی وضعیتی ست که از طریق اعتقادات و سنت ها ؛ آداب و رسوم و مجموعه ای از خط و مشی های  فرهنگی ؛ ثبات  اجتماعی را به  همراه  می آورد  و در خود حفظ می کند . این  مسئله  می تواند تعریف کلی تری از فرهنگ باشد چیزی که سبب رشد مردم می شود و عمدتا به عنوان ترکیبی از الگوهای فکری و ویژگی های گروهی از مردم قابل تعریف است . البته جنبه های بیرونی از قبیل زبان ؛ سنت ها ؛ مذهب ؛ هنر و ... با خود به دنبال دارد و در عین حال عمیق تر از این موارد است . به عبارت ساده تر به طرز تفکر و تعامل انسان امروز با محیط پیرامونش باز می گردد.

در این بین زبان هم نقشی اساسی ایفا می کند و از قافله عقب نمی ماند . اساسا زبان و فرهنگ ارتباطی دو سویه با یکدیگر دارند همانطور که بدون زبان هیچ فرهنگی توسعه و گسترش نمی یابد عکس آن هم صادق است . زبان و فرهنگ در طول زمان دستخوش تعییراتی هستند که گاهی به موازات هم و گاهی توام با هم پیش می روند .

زبان و فرهنگ توام با یکدیگر به افراد  یک جامعه این امکان را میدهند که فکر کنند ؛ بیاندیشند ؛ در مورد افکارشان گفتگو کنند و به این واسطه  به  تبادل افکار و عقاید خود بپردازند  . هر نشانه با خود تفکری را به همراه دارد و همه آنها مدل هایی از زبان محسوب می شوند که قادرند خواص زبان را عینا منتقل کنند.

درک هرگونه تناسب ؛ هماهنگی و کمال در پدیده های  جهان؛ انسان را شگفت زده می کند و تصور زیبایی را در ذهن او برمی انگیزد. این  تصور زیبایی از خلق هنر در مورد ترکیب  آن با موارد مطرح شده در جهان پیرامونی انسان در متون ادبی بسیار است ونشان دهنده  نظم موجود بین آنها که ناشی از ترتیب و اصول جای گرفتن هر یک از ابعاد مادی و معنوی و ارتباط آنها ست که بیان کننده ی  خردی روشن است و مفهوم دو ساحت وجودی انسان یعنی بعد روحانی و جسمانی اوست .انسان موجودی پیچیده است از این جهت هرآنچه سبب توسعه فردی و اجتماعی اوست نیز دچار پیچیدگی ست .

زبان به یاری انسان می آید و هر آنچه که به زبان می آورد نشان دهنده زبان ذهن و فکر اوست . مولانا در دفتر پنجم مثنوی می فرماید

هر دمی فکری چون مهمان عزیز             آید اندر سینه ات هر روز نیز

فکر را ای جان به جای شخص دان          زانک شخص از فکر دارد قدر و جان

به لحاظ ایدئولوژیک فکر و عقل یا اندیشه و عقل در تقابل با یکدیگرند

مولانا در دفتر دوم می فرماید

ای برادر تو همان اندیشه ای                  مابقی تو استخوان و ریشه ای

انسان مملو از اندیشه است  که برخی خوبند و برخی بد . ناگفته نماند که اندیشه در ذهن انسان از بین نمی رود بلکه در فرایندی آهسته و طبیعی به اندیشه ای دیگر تبدیل یا به واسطه اندیشه ی دیگری جایگزین می شود .

مولانا  در جای دیگری می فرماید

این جهان یک فکر است از عقل کل             عقل چون شاه است و صورت ها رسل

اندیشه می تواند بر چهار چیز متکی باشد  سخن و کلمات ؛ کار و پیشه ؛ جهان آدمی ؛ من وجودی . به عبارت دیگر اندیشه و فکر پدید آورنده ی "من وجودی" ست.پس هر گونه کار و تلاش و پیشه در جهان مادی از صورت بندی جهان پیرامونی در قالب کلمات و سخن در جهان آدمی ست . اینها زنجیره وار به هم مرتبط اند . طبیعی ست کار و تلاش و شغل در جهان ظاهری سبب ثروت و مکنت می شود .

چیست اصل و مایه هر پیشه ای              جز خیال و جز عرض و اندیشه ای

بی نهایت کیش ها و پیشه ها                 جمله ضل صورت اندیشه ها

هر چه داری تو زمان پیشه ای                نه طلب بود اول و اندیشه ای

طبیعی ست که انسان امروز با اندیشه ی خود برنامه ریزی می کند و صورت بندی فکری خود را نسبت به کاری که انجام می دهد و  منطبق با اندیشه انجام کار تداوم می بخشد .

مولفه ی دیگری که در توسعه فردی نقش دارد "شادی" ست .شادی یکی از احساسات ریشه ای و مثبت است . یکی از ضروری ترین نیاز های فطری  و نیازهای روانی انسان که نقش تعیین کننده در تامین سلامت فرد دارد . زندگی افراد شاد دارای هدف و معنا ست . افراد شاد انگیزه ی بیشتری برای انجام امور زندگی دارند و بیشتر خیرخواه و بخشنده هستند . حافظ با رویکردی خیام وار شادی را یادآور می شود

روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق           شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریم

جایی که تخت و مسند جم می رود به باد        گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم

یا استاد سخن سعدی در غزلیات خود دارد

ای باد بامدادی خوش می روی به شادی          پیوند روح کردی پیغام دوست دادی

بر بوستان گذشتی یا در بهشت بودی              شاد آمدی و خرم فرخنده بخت بادی

البته شادی و نشاط از مولفه های فرهنگی ایران است . مردم ایران مردمان شادی بودند و گریزان از غم . در پناه شادی و سرور روزگار می گذرانند . شاد زیستن در دنیای خالی از اندوه و جنگ بخشی از آرزوهای انسان امروز است .شادی می تواند گره گشای بسیاری از رنج ها و ناکامی های انسان امروز باشد .طبیعی ست اگر انسان در محیطی مملو از سرسبزی و باغ و یوستان رشد کند مولفه های شادی در زندگی او بیشتر احساس می شود . "شادی" شور عشق را بر می انگیزد و در حالات درونی و معنوی انسان نقش دارد .

حافظ معتقد است

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق        بر او نمرده به فتوی من نماز کنید

یعنی اگر کسی عاشق نیست هنوز نمرده؛  فاتحه اش را بخوانید چون حافظ عشق را یک امانت الهی می داند  از این جهت است که می گوید

آسمان بار امانت نتوانست کشید             قرعه فال به نام من دیوانه زدند

.و استاد سخن سعدی معتقد است

خستگی اندر طلبت راحت است            درد کشیدن به امید دوا

سر نتوانم که بر آرم چو چنگ              ور چو دفم پوست بدرد قفا

هر سحر از عشق دمی می زنم            روز دگر می شنوم بر ملا

قصه دردم همه عالم گرفت          در که نگیرد نفس آشنا

حافظ جهان آدمی را بنا شده بر پایه عشق می داند و از آن طرف عشق را بالاتر از عقل می شمارد .

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است          کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد

دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است         که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد

لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست        بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد

به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را               که صدر مجلس عشرت  گدای رهنشین دارد

بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است              که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد

عقل هم جز مولفه های مهم و تعیین کننده توسعه فردی و اجتماعی ست . عقل انسان را به کردار نیک دعوت می کند . عامل بذل و بخشش و گذشت می شود . انسان با عقل ؛ صبر پیشه می کند و بردبار می شود . اگر عقل تمثیلی از خرد باشد انوقت  اشعار بی بدیل فردوسی یاری رسان است  

در شاهنامه فردوسی در ارتباط با پادشاهی پیروزدر ارتباط با خرد آمده

ستون خرد داد و بخشایش است          در بخشش او را آرایش است

زبان چرب و گویندگی فر اوست           دلیری و مردانگی پر اوست

هر آن نامور کو ندارد خرد                 زتخت بزرگی کجا برخورد

هر کنش  و واکنشی منجر به نتیجه ای می شود که می تواند توسعه فردی و اجتماعی را با خود به همراه داشته باشد یا از  آن نشات بگیرد .کنش و واکنش اجتماعی وقتی در تقابل با ادبیات قرار می گیرد شاعر یا نویسنده  را وامیدارد که با توجه به عوامل اثرگذار دست به سرایش یا نوشتن بزند .عواملی که محتوا را در ذهن او می سازد و با توجه به اینکه شعر "کنش فردی در فرایند تولید است "  پس میتوان معتقد بود که قانون کنش و واکنش در جریان توسعه فردی و اجتماعی در پشت پرده محسوسات فکری جریان دارد که در ذهن فرد اتفاق افتاده و محتوای بیرونی و پیرامونی ذهن اورا به  نمایش می گذارد .

 

 

 

علی اکبر مقدم .

‍ ‍ ‍ ‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#بانو_مریم_راد
#مورخ:۱۴۰۰/۷/۵دوشنبه
#ساعت_شروع:(۲۲)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
دور از علف هرز خیابان حواشی
باید سر سرباز قلم را بتراشی
آرام درآغوش غزل ها بنویسی
از چینی نازک بدن کوچه کاشی
پرهیز بنوشی سحر از دست گلی سرخ
دوری کنی از انجمن کاذب ناشی
با رقص غزل صبح ، درین فاجعه بازار
لبخند به لبهای جهان گرم بپاشی
دل  پیرو پیغمبر عقل ست و خدا ورز
جهل از طپش عشق ، فراری، متلاشی
پیروز تر از صبح دم دست کسی نیست
شرط ست قوی باشی مشکل ونتراشی
امروز که در جیب دلت سکه ی عمرست
زیباست که در دشت دلت عشق بپاشی
فردا چه شود؟ کار جهاندار بزرگ ست
این بیت بخوانند ونباشیم و نباشی
از دولت چشم تو سحر خامه طلا شد
ما هیچ نباشیم ونباشیم و تو باشی
#علی_اکبر_مقدم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🍂به نام خداوند مهربان . 
🍁از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگیهای خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم . 
🍂به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده ، در انتخاب /چیدمان/ جایگزینی لغات /استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان/ ترکیب سازی و کاربرد زبان در حالت کلی خوب عمل کرده . 
 
🍁استفاده از کلمات، چیدمان و جایگزینی لغات منطبق بر روایت اثر است  یعنی کلمات در خدمت روایت اثر قرار دارند . 
🍂ترکیب سازی ها در اثر ارائه شده عمدتاً ترکیبات وصفی هستند اگرچه در حالت کلی در شمای کلی آنها کشف و شهود تازه‌ای دیده نمی‌شود اما برخی از ابیات می‌توانند جایگزین کشف و شهود تازه و ایجاد زیبایی در اثر باشد . 
🍁ارتباط عمودی ابیات روی محور جانشینی برقرار است اما برخی از ابیات تا حدودی مستقل عمل می‌کنند و البته انسجام  روایی در این اثر به مخاطره نیافتاده . 
زبان در حالت کلی یک دستی لازم را در خود دارد  . که نکته مثبت اثر است   
البته ناگفته نماند که برخی از کلمات در این اثر وزن پرکن هستند و صرفاً جهت پر کردن عروض قرار گرفتند . 
🍂در برخی از ابیات،  ارتباط افقی ابیات رو محور هم نشینی دچار خلل شده اما شاعر با زیرکی در مصرع بعدی پوشش داده . 
🍁به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است بر وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن  . در بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف .  قافیه ها مناسب اند . 
🍂به لحاظ بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت شامل مقدمه تنه و نتیجه گیری را در خود جای داده اما شیوه پرداختن به روایت اثر به قدری انتزاعی ست و  می توانست بهتر از این اتفاق بیفتد . 
🍁به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از آرایه های ادبی و صناعات ادبی خوب عمل کرده و ساخت لایه های زبانی در این اثر علاوه بر زیبایی به ساخت مضمون و محتوای اثر کمک کرده .
تصاویر در اثر ارائه شده عینی و انتزاعی هستند و به درک روایی اثر کمک کردند . 
🍂به لحاظ بررسی و نقد Composition  اثر ارائه شده شروع خوبی را به خود اختصاص داده و می‌تواند ذهن مخاطب را برای ادامه یک روایت آماده بکند و در پایان بندی هم تقریباً خوب عمل کرده . 
🍁به لحاظ بررسی موسیقیایی اثر ارائه شده با توجه به وزنی که در آن قرار گرفته در برخی از ابیات دچار سکوت های موسیقی های ناشی از کاربرد و انتخاب کلمات است که در گروه وزن هم قرار گرفته اند و تا حدود سیال و روان بودن موسیقی اثر را تحت تاثیر قرار داد اند . 
🍂به لحاظ بررسی و نقد محتوایی اثر ارائه شده ، شاعر در این اثر از ایدئولوژی خود صحبت می کند اگر چه کاملاً افکار خود را به صورت انتزاعی بیان کرده و این انتزاعی بودن گاهی اوقات سبب شد تا مخاطب درک درستی از از این اثر نداشته باشد اما در حالت کلی این اثر برای مخاطب قابل پذیرش خواهد بود . 
🍁در پایان  باید عرض کنم تقریبا با شعر خوبی مواجه بودیم  و  برای شاعر محترم و آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. 
 با تشکر . 
#مریم_راد
#واژه
@ashenayeeshgh
🆔@naghde_shearbaran

علیرضا رضایی

‍ ‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#بانو_مریم_راد 
#مورخ:۱۴۰۰/۶/۲۹دوشنبه
#ساعت_شروع:
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
ازعشق پَروا کردنش را دوست دارم
امروز و فردا کردنش را دوست دارم
از چشمهایش عشق را می خوانم امّا
انکار و حاشا کردنش را دوست دارم
ابری شدن در روزهای آفتابی
بی طاقتی،تاکردنش را دوست دارم
ازپشتِ سیمِ خاردارِ رویِ دیوار
تنها تماشا کردنش را دوست دارم
گلهای خوشبو را میانِ گیسوانش
با دستِ خود جا کردنش را دوست دارم
بازیِّ قایم باشک و در بینِ گلها
با شوق پیدا کردنش را دوست دارم
با چشمهایش شعرهای عاشقانه
می گوید انشا کردنش را دوست دارم
می دانم او اهل مدارا نیست،امّا
قدری مُدارا کردنش را دوست دارم
درعشق امّانیست،آیا نیست،امّا
امّا و آیا‌ کردنش را دوست دارم 
#علیرضا_رضاٸی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
☘به نام خداوند مهر و مهربانی ☘
🍀از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگیهای خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم .
 
☘به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب /چیدمان /جایگزینی لغات/ استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان و  ترکیب سازی 
و زبان در حالت کلی می توانست بهتر از این عمل کند . 
🍀کلمات در اثر ارائه شده بیشتر در خدمت عروض قرار گرفته.   در واقع این اثر یک اثر ساختاری محسوب می‌شود و به یک بازی با کلمات تبدیل شده که شاعر سعی دارد در قالب این بازی با کلمات افکار خود را به روی کاغذ بیاورد.  یعنی زبان اثر آن طور که باید تحت حمایت کلمات قرار  نگرفته و می‌توانست موفق‌تر از این باشد . 
☘ترکیب سازی ها در اثر ارائه شده به لحاظ قواعد دستوری بیشتر ترکیبات اضافی هستند در حالت کلی قواعد در این اثر متناسب با انتظاری است که از یک شعر داریم و زبان در این اثر تقریباً یک دست می‌باشد . این خود می‌تواند نکته مثبت اثر باشد . 
☘به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است بر وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع  ( شعر هیات )
ردیف "دوستت دارم"  ردیف فعلی ست.  قافیه ها می توانست بهتر از این باشد . 
🍀به لحاظ بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده مقدمه بلندی را به خود اختصاص داده و تنه اثر و همچنین نتیجه گیری اگرچه سه خصیصه مهم روایت را در این اثر به خود اختصاص داده‌اند اما لازم به ذکر است که در  این اثر  هر بیت می‌توانست یک مقدمه این مجزا از بقیه ابیات باشد و خود یک شروع تازه بشود . بنابراین ساختار روایت اثر به لحاظ وجود سه خصیصه مهم خوب عمل کرده اما به لحاظ بررسی روایت می‌توانست موفق‌تر از این باشد . 
☘به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده ;  شاعر می توانست  کلمات را به خدمت خود  بیاورد که موفق نبوده  و شاعر می توانست از لایه های زبانی بهتر از این بهره بگیرد . که متاسفانه به اعتقاد من موفق نبوده   
🍀تصاویر در اثر ارائه شده،  عینی هستند و  البته تا حدودی از تصاویر انتزاعی هم کمک گرفته شده و به درک روایی اثر کمک کرده . 
☘به لحاظ بررسی composition اثر ارائه شده شروع خوبی را به خود اختصاص داده و می‌تواند ذهن مخاطب را برای ادامه یک روایت آماده کند اما در پایان بندی زنگ پایان اثر را آن طور که باید به صدا در نیاورده و در واقع نشان دهنده آن است که این اثر توصیفی نتوانسته فضای لازم را برای پایان بندی یک اثر آماده کند .
 
🍀به لحاظ بررسی موسیقی‌هایی این اثر تقریبا سیال و روان است  
☘در اثر ارائه شده خلاقیتی مبنی بر ساخت در روایت،  تصویر سازی و بیان یک روایت ، و به کارگیری زبان جهت رسیدن به خلاقیت دیده نمی شود . 
🍀به لحاظ بررسی محتوایی یک اثر توصیفی است که از عشق صحبت می کند .و چون این اثر در قالب توصیف قرار گرفته می تواند تا بی نهایت ادامه یابد . در واقع شاعر در این اثر از افکار شخصی و تاحدودی از تجربه شخصی خود کمک گرفته . 
در پایان   می خواهم بگویم با تمام نکاتی که عرض کردم این اثر ،اثر خوبی ست  اما چیزی که قدری از ارزش این اثر می کاهد تکراری بودن موضوع و پرداختن به ان ; بدون خلاقیت است .  اثار توصیفی اگر با خلاقیت همراه نباشند از ارزش و اعتبار انها کاسته می شود . 
☘بنابراین از شاعر محترم تشکر می کنم و ارزوی موفقیت دارم . 
با تشکر 
#مریم_راد
#واژه
@ashenayeeshgh
🆔@naghde_shearbaran

عظیمه ایرانپور ۲

‍ ‍ ‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#جناب_فریدون_شایان_نیا 
#مورخ:۱۴۰۰/۶/۲۵پنج شنبه
#ساعت_شروع:(۲۲)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
بر مزارم بنویسید: پریشان بودم
دوره گردی که در این قافله مهمان بودم
در هجوم شب و شوریدگی و شیدایی 
ظاهرا رام ترین گونه ی انسان بودم
درمیان همه ی رایحه های دنیا
عاشق عطر نجیب نم باران بودم
در دل ماه بهشت آمدم و بعد بهار
مدتی ساکن شب های زمستان بودم
بارها روی گسل های زمین لرزیدم
سال ها در قفس حادثه زندان بودم
.
زیر آوار زمین دست مرا ماه گرفت
اندکی جسم ولی جان فراوان بودم
گام هایی که شبی راهی خورشیدم کرد
موج دریا شد و من قطره ای از آن بودم
بر مزارم بنویسید : بخندید که من
عاشق رد شدن از نقطه ی پایان بودم
#عظیمه_ایرانپور
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🍀به نام خداوند مهر و مهربانی . 
🔻از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگیهای خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب/ چیدمان /جایگزینی لغات / استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان/  ترکیب سازی و زبان در حالت کلی می توانست بهتر از این عمل کند . 
🔻انتخاب کلمات بر مبنای روایت اثر اتفاق افتاده ارتباط عمودی کلمات روی محور جانشین تا حدودی بر قرار است این مسئله یعنی که ابیات تا حدودی مستقل عمل می‌کنند . 
استقلال ابیات  گونه ای نیست که ساختار روایت اثر را دچار تزلزل کند و همچنین ساختار روایت و انسجام روایی برقرار است . 
ترکیب ترکیب سازی مناسب هستند اما هیچ کشف و شهود تازه‌ای در آنها یافت نمی‌شود . 
زبان تقریباً یک دست می باشد .
 
🔻به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده . 
یک غزل است . 
وزن فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن 
قافیه می توانست بهتر از این باشه و ردیف  با فعل کمکی بودن به اضافه ضمیر اول شخص  مفرد . 
🔻به لحاظ  بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت را در خود دارا می باشد یعنی دارای مقدمه ، تنه و نتیجه گیری است اما در نتیجه گیری نتوانسته زنگ پایان اثر را به صدا در بیاورد . 
🔻این مسئله بیشتر به سبب توصیفی بودن اثر می باشد یعنی شاعر برای بیان اهداف خود صرفا به توصیف فضا ها و حالات و احساسات خود پناه برده . معمولا این قبیل اشعار می توانند تا بی نهایت ادامه پیدا کنند . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی استفاده از کنایه تشبیه و استعاره و کلا آرایه های ادبی خوب اتفاق افتاده  
تصاویر در اثر عینی و انتزاعی است و به درک روایی اثر کمک کرده . 
🔻به لحاظ بررسی composition اثر ارائه شده شروع خوبی را به خود اختصاص داده می تواند . ذهن مخاطب را  برای ادامه روایت آماده کند . اما در پایان بندی نتوانسته زنگ پایان اثر را به صدا در بیاورد . 
🔻به لحاظ  بررسی موسیقیایی تقریباً سیال و روان است و از سکوت های موسیقی مناسب دوری میکند . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد  محتوایی اثر ارائه شده است  توصیفی است که شاعر  به واسطه کلمات به بخشی از افکار خود پرداخته و خود را در آن محور قرار داده و از حالات و احوالات او از کار خود صحبت میان آوردن آورد . 
در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم . 
با تشکر 
#مریم_راد 
#واژه
@ashenayeeshgh
🆔@naghde_shearbaran

مسعود کیایی

‍ ‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#بانو_مریم_راد 
#مورخ:۱۴۰۰/۶/۲۲دوشنبه
#ساعت_شروع:(۲۲)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
تو با آن ساعت خوابیده در مچ دیر خواهی کرد
مرا هم با قرار باطل خود پیر خواهی کرد
برای لغو یک امروز دیگر نقشه‌ات عالی است
مرا در چارراه تازه‌ای تصویر خواهی کرد
برای تو دلم تنگ است این هم جمله‌ای زیبا است
تو حتی یک طلوع تازه را دلگیر خواهی کرد
فرستادم برایت نامه‌ای را خالی از لکنت
اگر خواندیش چندین بار در آن گیر خواهی کرد
اگر این قدر در این دوستت دارم تو مشکوکی
چرا نام مرا بر سینه‌ات زنجیر خواهی کرد
ولی فردا کمی دیگر میان خواب می‌مانم
برای آنکه می‌دانم تو هم تأخیر خواهی کرد
#مسعود_کیانی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🍀به نام خداوند مهر و مهربانی . 
🔻از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگیهای خواسته و ناخواسته خود خواهد بود و بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم  . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب /چیدمان /جایگزینی لغات/ استفاده از قواعد قوانین دستور زبان/ ترکیب سازی و نهایتاً کاربرد زبان خوب عمل کرده . 
 استفاده از کلمات مطابق و انتظاری که از شعر داریم. 
 ترکیب سازی ها اگرچه در آنها کشف شهود  تازه ای اتفاق نیوفتاده به لحاظ  دستوری عمدتا  ترکیبات;  ترکیبات  اضافی هستند . 
 زبان تقریباً یک دست می باشد. 
 ارتباط افقی و عمودی کلمات روی محور جانشینی و همنشینی برقرار است بنابراین انسجام روایی در این اثر برقرار است . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن بحر هزج مثمن سالم  ردیف فعلی مستقبل یا آینده است و قافیه ها مناسب هستند و به لحاظ . 
اما ردیف در برخی ابیات با تمام عناصر جمله تناسب زمانی ندارد . 
🔻بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده در درون خود مقدمه;  تنه و نتیجه گیری را دارا می باشد و نشان دهنده ساختار ذهنی منظم شاعر است . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات اغراق و آرایه‌های ادبی( در حالت کلی)  خوب عمل کرده و به زیبایی اثر افزوده است.  اگرچه زبان شعر زبان ساده است اما زیبایی خاص خودش را دارد . 
تصاویر در اثر ارائه شده عینی و انتزاعی . 
به درک روایی اثر کمک کرده . 
🔻به لحاظ بررسی composition  اثر ارائه شده در شروع خود می‌تواند ذهن مخاطب را برای ادامه یک روایت آماده کند و این شروع به گونه‌ای نیست که مخاطب بتواند همه این روایت را از ابتدای ان  حدس بزند و در پایان‌بندی هم شاعر توانسته با زیرکی زنگ پایان اثر را به صدا در بیاورد و مخاطب متوجه پایان اثر بکند . 
🔻به لحاظ بررسی موسیقی اثر ارائه شده یک موسیقی تقریباً سیالی دارد . روان بودن اثر به خوانش ان کمک می کند . 
🔻به لحاظ  بررسی و نقد محتوایی اثر ارائه شده  
یک حکایت عاشقانه است . در واقع شاعر تجربه شخصی خود را جهت رسیدن به اهداف خود بیان کرده و این اثر بازتابی از یک زندگی شخصی است 
#مریم_راد
#واژه
@ashenayeeshgh
🆔@naghde_shearbaran

مسعود محبتی ۲

‍ ‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#بانو_مریم_راد 
#مورخ:۱۴۰۰/۶/۱۵دوشنبه
#ساعت_شروع:(۲۲)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
لشکری پشت سرت مُرد، نمی‌دانی که!
شیوَنی در دل یک کُرد... نمی‌دانی که!
باز هنجار کم آورد در اندیشه‌ی عشق
سنگ را آینه آزُرد، نمی‌دانی که!
دل که از عشق تو چندی‌ست حکومت می‌کرد
بی تو هر ثانیه خون خورد، نمی‌دانی که!
آنچه از مسجد و از گریه بدست آوردم
رفتنت زد همه را بُرد، نمی‌دانی که!
گوش شیطان که برای همه کر بود این بار
از بد حادثه پِی برد، نمی‌دانی که!
#سید_مسعود_محبتی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
به نام خداوند مهر و مهربانی . 
🍀از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگیهای خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب ، چیدمان ، جایگزینی لغات استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان،  خصوصاً ترکیب سازی و در حالت کلی زبان کاربرد زبان تقریباً خوب عمل کرده . 
🔻در این اثر ; کلمات در خدمت روایت هستند و ارتباط افقی و عمودی ابیات روی محور جانشینی و همنشینی برقرار است برابراین  درک روایی و  انسجام روایی برقرار است . 
ترکیب سازی خاصی که نشان دهنده کشف و شهود تازه‌ای باشد دیده نمی شود اما معتقدم بیت دوم اثر می‌تواند شاه‌بیت این اثر باشد . 
🔻قواعد و قوانین دستور زبان در این اثر مطابق با انتظار و معیاری است که از یک شعر در نظر داریم بنابراین کاملا مورد تایید است و شاعر اشراف کامل به کاربرد زبان دارد . 
🔻زبان در این اثر تقریباً یک دست است اما در بیت اول مصراع دوم آن طور که باید گویا نیست و نشان دهنده آن است که شاعر در استفاده از کلمات قدری خساست به خرج داده بنابراین اگرچه در فرمت کلی روایت ; مخاطب،  منظور این شاعر را درک می کند اما این مسئله نشان دهنده ضعف در دایره لغات شاعر نیست بلکه نشان دهنده ضعف و در محدودیت‌هایی است که وزن به  شعر شاعر اعمال می‌کند . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است در وزن فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن   در بحر رمل مثمن مخبون 
 قافیه ها مناسب هستند در ردیف "نمی دانی که"  این اثر سروده شده . 
🔻به لحاظ بررسی ساختار روایت این اثر سه خصیصه مهم روایت را در خود جای داده و دارا می باشد اما نکته حائز اهمیت در این روایت دیدگاه و نگاه شاعر به ساخت این روایت است که در بخش محتوای اثر توضیح خواهم داد . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از اغراق/ تشبیه/  تضاد/  استعاره و در حالت کلی آرایه های ادبی جهت ساخت لایه های زبانی به خوبی کمک گرفته و به زیبایی اثر افزوده است . 
در این اثر ; ابیات تاحدودی مستقل عمل می‌کنند اما انسجام روایی و درک روایی  را به مخاطره نیانداختند . 
تصاویر در این اثر عینی و انتزاعی هستند و به درک روایت اثر کمک کردند . 
🔻به لحاظ بررسی و نقد composition  اثر ارائه شده در شروع خود می توانست موفق‌تر عمل کند . در این شروع;  شاعر ترجیح داده که حالتی معماگونه را در ذهن مخاطب ایجاد کند . 
در پایان بندی اگرچه شاعر می توانست زنگ پایان اثر را محکم‌تر به صدا در بیاورد . شاید هدف شاعر این بود که در ذهن مخاطب ایجاد تاویل  کند اما چندان در این حرکت موفق نبوده .
 و می توانست پایان بندی بهتری را برای این اثر رقم بزند . 
🔻به لحاظ بررسی موسیقیایی اثر ارائه شده به لحاظ موسیقی تقریبا سیال و روان است و  از سکوت های موسیقیایی کوتاه و  نامساعد دوری کرده . 
در واقع موسیقی بیرونی اثر  تحت تاثیر وزن قرار گرفته و کاملا مساعد است . 
🔻به لحاظ  بررسی و نقد محتوایی ; شاعر  با تکیه بر کلماتی که جنبه تاکیدی دارند سعی در تاثیرگذاری روایت خود و ایجاد قضاوت در ذهن مخاطب دارد . بنابراین شاعر هرلحظه مخاطب را به قضاوت وادار می کند تا زمینه را برای قضاوت  بعدی  آماده  کند . 
🔻در حالت کلی اثر ارائه شده یک اثر عاشقانه است و شاعر به وضوح از تجربیات درونی خود برای ساخت یک روایت بهره گرفته . 
در پایان برای  این شاعر خوب آرزوی سلامتی و موفقیت دارم . 
با تشکر 
#مریم_راد
#واژه
@ashenayeeshgh
🆔@naghde_shearbaran

وحید رضا اکبر نژاد

‍ ‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#بانو_مریم_راد
#مورخ:۱۴۰۰/۶/۱۰چهارشنبه
#ساعت_شروع:(۲۲)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
تصویرِ شکسته بر خاک 
بویِ نمناکِ کوچه بود وقتِ هبوطِ ابر
سایه‌ها 
این سایه‌های مهاجر 
که دل به هیچ‌کس 
به هیچ‌چیز نمی‌بندند
حسرت‌های ابدی‌اند
سایه‌ها این سایه‌های بیگانه‌ی بی‌اندازه
حیرتِ محضِ پر سکوت‌اند
کاش کوچه را آن زمان
که معنیِ کوچِ موقّت خورشید و ماه را
نمی‌دانستم 
رها کرده بودم 
کاش آغوشِ مادر را 
پیش از نشخوارِ حیات و تعبیر خواب‌های قابله
ترک کرده بودم 
سایه‌ها 
این روانی‌های بی‌دردسر
عجیب‌اند و غریب 
و فکر کردن به خط‌های سایه‌دارِ پیشانی
ترکِ مکرّرِ اتاق است و حیات
ای‌کاش پیش از وقوعِ حادثه 
پیش از غرورِ قابله ترکِ ماجرا کرده بودم .
#وحیدرضا_اکبرنژاد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
به نام خداوند مهربانی 
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگیهای خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش را نقد و بررسی می کنم . 
به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب ،چیدمان،  جایگزینی لغات ، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، ترکیب سازی و کاربرد زبان (در حالت  کلی)  می‌توانست موافق تر و بهتر عمل کند . 
بارزترین نکته در این بخش ; استفاده از دال و مدلول هایی است که چندان در خدمت روایت اثر نیستند و سبب ساخت روایتی بیش از حد انتزاعی شده اند   که درک روایی  را برای مخاطب دشوار ساختند . 
از طرف دیگر وجود گزاره‌هایی که بی هدف رها شده و هیچ ارتباطی با گزاره های بعدی ندارند;  نشان دهنده آن است که صاحب اثر از دال و مدلول ها;  جهت ساخت منطق روایی استفاده نکرده.  این مسئله سبب شده انسجام روایی تا حدودی به مخاطره بیوفتد و همانطور که عرض کردم مخاطب را در درک روایی اثر دچار سردرد می کند  . 
استفاده از ترکیب سازی هایی که شاعرانه نیستند.  وجود صفاتی که نه تنها به زیبایی اثر کمکی نکردن،  بلکه سبب شدند  قدری از ارزش ادبی اثر کاسته شود مثل" سایه های بیگانه بی اندازه " . این ترکیب کمکی به درک روایی و معنای روایت اثر که نمی کند که هیچ ;  سبب ساخت ترکیب حشو  شده است . استفاده از صفاتی مثل اندازه برای سایه مناسب نیست . 
زبان در این اثر تقریباً یک دست  است اما شاعر بهتر بود که در بافت زبانی خود دقت بیشتری را به کار گیرد . 
به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده;  ساختار  را که در خود ارائه کرده  ساختار شعر سپید است در واقع شاعر برای رسیدن به اهداف خود زبان از زبان هنجاری استفاده کرده که حذف عناصر جمله در آن متناسب با ساخت شعر سپید اتفاق افتاده . یعنی ایجاد فاصله در عناصر جمله جهت رسیدن به بافت  ساختاری و موسیقایی مناسب با شعر سپید . 
از طرف  دیگر ایجاد موسیقی که متناسب با این ساختار زبانی در این اثر اتفاق افتاده گویای شعر سپید است  
به لحاظ  بررسی و زیبایی شناسی معتقدم که اولین تعریف یک شعر ساخت زیبایی است این زیبایی در گروی آرایه های ادبی و همچنین به کارگیری و ساخت لایه های زبانی اتفاق می‌افتد این اثر چندان از لایه های زبانی کمک نگرفته و بیشتر به سطح زبان معطوف شده و کاربرد لایه های پنهانی زبان در سطح معنا و ایجاد معنای ثانوی در زبان اتفاق افتاده و به دور از کاربرد آرایه های زبانی  جهت خلق زیبایی . 
تصاویر در اثر ارائه شده عینی و انتزاعی هستند اما کمک چندانی به درک و دریافت روایت اثر  نکردند . 
بخش از این عدم دریافت مربوط به انتخاب واژگان می شود که در بالا توضیح دادم . 
به لحاظ بررسی و نقد composition  اثر ارائه شده می توانست  شروع و پایان بندی بهتری را به خود اختصاص بدهد . بخشی از این عدم نارضایتی در این اثر مربوط می‌شود به گزاره هایی که آن ارتباط عمودی محکم را با یکدیگر برقرار نکردند و علاوه بر ایجاد عدم انسجام روایی;  زیبایی اثر را  هم تحت تاثیر قرار داده اند . 
 
به لحاظ بررسی و نقد محتوایی به نظر می رسد که شاعر در صدد است تصویری پر از ابهام از یک مرگ را در ذهن مخاطب توصیف کند اما این تصاویر آن قدر ابهام آمیز و انتزاعی هستند که در هاله ای  از تناقضات و فضای خاکستری پر ابهام یک ذهن پر از سوال بدون پاسخگویی  پنهان شده . 
موجب سردرگمی مخاطب شده است . 
در پایان برای شاعر آرزوی موفقیت و سلامتی دارم. 
 با تشکر . 
#مریم_راد
#واژه
🆔@naghde_shearbaran
@ashenayeeshgh

ساختار در شعر سپید