نثر نوین

نثر و تفاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تفاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۷۳ مطلب توسط «مریم راد(واژه)» ثبت شده است

مریم ترشیزیان۲

درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه ؛
#بانو_مریم_راد
#مورخ:۹۸/۳/۲۱سه شنبه
#ساعت_شروع :2⃣2⃣

با آهِ قلبِ خسته،حذر اختراع شد
چشمان خیس و گونه ی تَر اختراع شد

با آرزوی گم شده در لحظه های سخت
نیرویِ معنویِ بشر اختراع شد

در بستر حقایقِ تلخ و دروغ و زور
قانون پَست سکه و زر اختراع شد

یک لحظه در تفکر دنیای بی امید
دلشوره ها و خون جگر اختراع شد

در مستی و حلاوتِ لبهای غنچه ای
آتش گرفت جان و شرر اختراع شد

وقتیکه هیچ روزنه ای نور جان نداشت
آرامش دعای سحر اختراع شد

آشوب قلب خسته دلان را اجابتی
درمانِ درد و لطفِ نظر اختراع شد

انسان شدیم و روح خدا را امانتیم
از خود گذشته ایم و ظفر اختراع شد
#مریم_ ترشیزیان
بنام خداوند مهر خداوند عشق
# نقد
☑️از آنجایی که اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود ،بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد .
✅به لحاظ بررسی و نقد لغوی اثر ارائه شده ،در انتخاب کلمات ،چیدمان و جایگزینی و همچنین استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ،ترکیب سازی و کاربرد زبان ( در حالت کلی ) تقریبا خوب عمل کرده .
انتخاب کلمات در این اثر روی محور جانشینی و با توجه به مضمون سازی حادث شده است . ( وقتی که هیچ روزنه ای نور جان نداشت
آرامش دعای سحر اختراع شد )
استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان متناسب با زبان هنجار در اثر نمایان است . ( استفاده از ردیف نشان دهنده این مطلب خواهد بود )
کاربرد زبان در حالت کلی در این اثر یکدست است . ناگفته نماند برخی کلمات صرفا جهت اینکه از زبان معیار قدری فاصله گرفته اند و در زبان شعری زیست می کنند در این اثر موجود است که ممکن است ذهن برخی مخاطبان اهل فن را به سمت دوگانگی هدایت کند . مثل ظفر . حذر و ... استفاده از اینگونه کلمات را باید با بافت کلی اثر سنجید . بنابراین معتقدم اثر توانسته یکدستی لازم را در خود حفظ کند .
✅به لحاظ بررسی و نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است بر وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن در بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف در ۸ بیت با قافیه های مناسب و ردیف اختراع شد .
✅به لحاظ بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده در مقدمه خود ضعیف عمل کرده . به لحاظ بررسی ساختار مقدمه روایت انتظار داریم که شاعر به گونه ای عمل کند که نتوانیم مقدمه دیگری بر آن متصور شویم.
و در تنه روایت نیز با توجه به محتوا و مضمون سازی ،این اثر پر از حکم هایی ست که علاوه بر استقلال ابیات نشان دهنده رعا شدن نتیجه گیری اثر است . یعنی شاعر در اثر ارائه شده صرفا به تنه روایت پرداخته است. بنابراین در نتیجه گیری نیز دچار ضعف است .

✅به لحاظ بررسی زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از صناعات ادبی مثل تشبیه ،تا حدودی کنایه و استعاره و ... خوب عمل کرده
(در بستر حقایق تلخ و دروغ و زور
قانون یکی ست سکه و زر اختراع شد ) یا
( یک لحظه در تفکر و دنیای بی امید
دلشوره ها و خون جگر اختراع شد )
تصاویرارائه شده در اثر بیشتر انتزاعی هستند و این مسئله یعنی شاعر برای بزان اهداف خود به کلی گویی پرداخته .
مثل بیت ۳ و یا بیت ۶
ارتباط عمودی ابیات با توجه به استقلال روایی ابیات قدری ضعیف شده . یعنی ابیات به سبب مضمون سازی مستقل عمل می کنند . این مسئله سبب می شود که انسجام روایی قدری دچار خلل شود .
✅به لحاظ composition این اثر با توجه به ضعفی که در ساختار روایت در بخش مقدمه و نتیجه گیری دارد نتوانسته موفق عمل کند .
✅به لحاظ بررسی موسیقیایی اثر ارائه شده در بحر مضارع سروده شده .و در بررسی اوایی و موسیقیایی پر از سکوت های موسیقیایی ست . اما این سکوت ها عامل ناخوشایندی موسیقیایی اثر نیست.بلکه سبب شکل گیری ریتم خاص با توجه به وزن مورد نظر شده است.
از موسیقی بیرونی و کناری بهره گرفته و از موسیقی درونی و معنوی نیز بی بهره نیست .
✅ به لحاظ بررسی محتوایی هر بیت حاوی حکم و پیامی جداگانه است و با استفاده از مضامین اجتماعی به مضامین عرفانی تغییر موضوع داده و با تکیه بر توصیفات به اهداف خود رسیده است.
در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
با تشکر
مریم راد " واژه"
# واژه
@ashenayeeshgh

در خصوص واژه "سپاسمند "

maryam rad:
🍀بنام خداوند مهر 🍀

☑️سوال: در خصوص واژه 《سپاسمند 》 توضیح دهید .ِآیا صورت این واژه صحیح است ؟

⏪جواب:
ساخت واژهای نو بر اساس واژه های یک ریشه یا عبارت و با یاری قواعد معینی در زبان پذیرفته می شود . یکی از رایج ترین آنها
در ( word_ making) پیوستن" بن واژه "با " پسوند و پیشوند" ،
همراه کردن چندین واژه جهت ساخت واژه ای مرکب ،
تغییرات ساخت و ایجاد ناهنجاری های واژگانی و گذر کردن یک واژه از جنبه ی بیان به جنبه ی دیگر ، استفاده از قاعده لغوی _ معنایی جهت ساخت واژگانی با معنای مجازی می باشد .
ناگفته نماند که فرایند واژه سازی به زایایی زبان باز می گردد . درواقع واژه سازی هم می تواند به صورت خودآگاه و هم ناخوداگاه اتفاق بیوفتد.

در خصوص کلمه " سپاسمند" همانطور که کاملا مشخص است از ترکیب دو واژه " سپاس " و به معنای تشکر و قدردانی ، و ترکیب واژه پساوند 《مند》 که از زبان پهلوی گرفته شده .[ لازم به ذکر است که پیشوند ها و پسوند ها واژک هایی هستند که در اول و یا آخر واژه می آیند و مفهوم جدیدی را به انها می بخشند و در برخی موارد طبقه بندی دستوری را تغییر می دهند . به لحاظ بررسی تاریخی این پیشوند { در زبان پهلوی به جای 《 مند》 از 《 امند و یا اومند》 استفاده کرده اند که در تطور زبان فارسی به 《 مند》 تبدیل شده .یعنی "و" ساکن که حرف پیش از الف بوده افتاده و فقط 《 مند》 باقی مانده است . این پسوند به معنی دارنده و صاحب است }] . بنابراین در تحلیل معنایی واژه 《 سپاسمند》 در صورت پذیرفتن ضمایر به معنای دارنده ی سپاس و کسی که از او تشکر و قدردانی شده ، یا کسی که تشکر و قدردانی می کند ،می باشد .

اما در بررسی نحوی ،مطلب قدری پیچیده تر است . به لحاظ نحوی تمام ترکیباتی که با پساوند "مند" ساخته می شوند بدون استثنا با صفت مشترک هستند .

اگر کلمه مذکور را با توجه به تعاریف داده شده جزء صفت های فاعلی مرکب مرخم در نظر بگیریم . زیرا در دستور ادبیات فارسی صفت مرکب، صفتی ست که از ترکیب دست کم دو واژه ساخته شده باشد که خود به سه صورت کلی هسته دار ،بی هسته ،و متوازن تشکیل شده است .
صفت مرکب هسته دار دو ویژگی مهم دارد . الف) یکی از آنها صفت است . این صفت ها را هسته نحوی ترکیب می دانیم و مقوله کل ترکیب از آنها گرفته شده .
ب) معنای کل آن در شمول یکی از واژه های سازنده اش قرار دارد . یعنی ( هسته معنایی) اسم هستند و تعیین کننده معنای صفت و هسته را وابسته می سازند . مثل " سپاسمند" که البته جزء دیگری هم در انها وجود دارد که مقوله نحوی خود را به کل ترکیب، تحمیل می کند و معنایش به وسیله جز دیگری محدود می شود .
بنابراین ساختار معنایی صفت های فاعلی مرکب مرخم از رابطه هسته وابسته برقرار است . این رابطه کلی است و همه صفت های دیگر مرکز هسته دار ، را شامل می شود ولی با تحلیل معنایی صفت های فاعلی مرکب مرخم در می یابیم که در روابط آنها از میان اجزای دیگری ساخته می شود .

ترکیب هایی که جزء اولشان اسم است ،(همانطور که می دانید برخی صفت ها می توانند متمم بگیرند ، متمم صفت به صورت یک اسم یا یک گروه اسمی ست که به کمک حرف اضافه یا کسره اضافه به آن وابسته شده .
اگر بخواهیم صفت فاعلی مرکب مرخم را تحلیل معنایی کنیم در می یابیم که انها نیز دو نوع متمم دارند .الف) ترکیب هایی که جز اسمی آنها متمم اضافی جز صفتی است که عمدتا این ترکیب ها ،صفت مرخم از فعل متعدی مشتق شده و در زبان عامل ایجاد یک الگوی بسیار زایا ست.
ب) ترکیباتی که جزء اسمی انها متمم حرف اضافه ای جزء صفتی است که از فعل لازم مشتق شده و این تر کیبات در زبان چندان زایا نیستند .

بنابراین، ساخت واژه" سپاسمند " کاملا صحیح می باشد و متناسب با قاعده های دستوری زبان فارسی و جزء ترکیبات زایا در زبان و ادبیات فارسی ست .

با تشکر
# مریم_راد_واژه
@ashenayeeshgh
http://nasrenovin.blog.ir

مهوش قیاس نیک

‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه :
#بانو_مریم_راد
#مورخ:۹۸/۲/۳۱سه شنبه
#ساعت_شروع :۲۲:۳۰🕥
روی دیوار خیابان پر شد از اهریمنم
میروم تا قول خاموشی ی خود را بشکنم

آخر از دربند یک شب می گریزم بی خبر
میروم میدان آزادی به آن سر میزنم

میزند بر شانه ام شاید فرو پاشد مرا
آه، هرگز پی نبرده از تبار آهنم!

چشم بندی میزنندم تا نبینم زنده ام
پر بزن شاهین من از چشم هر پرویزنم

دوستانم پیش چشمم میزنند از ریشه ام
باز صد رحمت به آنکه مینماید دشمنم

#مهوش قیاس نیک
maryam rad:
🍀بنام خداوند مهر 🍀
#نقد
☄از انجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحب اثر نقد و بررسی می کنم .

♦️ به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و جایگزینی ،چیدمان لغات ،استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ،ترکیب سازی ، کاربرد لغات در حالت کلی ، می توانست موفق تر باشد . بکارگیری کلمات به دایره لغات شاعر باز می گردد بنابراین استفاده از کلمات و انتخاب انها و حتی جایگزینی به درستی اتفاق نیوفتاده . مثل اهریمنم ، و یا کلماتی که انتخاب انها و جایگزینی شان چیزی به زیبایی اثر اضافه نکرده .
از طرف دیگر ساخت واژگان بر مبنای قواعدی حاصل می شود که از زبان فارسی باستان در زبان فارسی رابج بوده و با تطور کلمات اندکی تغیرات به سبب صورت کلمات اتفاق افتاده و قواعد ساخت واژگان همچنان به قوت خویش باقی ست . مثل عدم توجه کافی در ساخت واژه ی پرویزنم
زبان در حالت کلی اگرچه از ناهنجاری های نحوی بهره گرفته انا نه به خوبی ولی یکدستی لازم را در خود دارد.
ناگفته نماند وقتی کلمات صرفا جهت چیدمان وزن انتخاب می شود هم مصمون سازی را به مخاطره می اندازند و هم زیبایی را . فراموش نشود که نظم موجود در عروض هم در گرو همین کلمات است .بنابراین انتخاب درطت کلمات گویای تجربه و تکنیک شاعر خواهد بود . که به اعتقاد من شاعر در این مورد دقت لازم را بکار نگرفته.
مثل بیت ۲

♦️ اثر ارائه شده یک قطعه است در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن در بحر رمل مثمن محذوف که متاسفانه قافیه ها دارای ضعف های فاحشی ست . که در بخش موسیقی توضیح خواهم داد .
♦️به لحاظ بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده انطور که باید ساخته و پرداخته نشده . چون مضمون سازی انطور که باید اتفاق نیوفتاده روی ساختار روایی تاثیر مستقیم گذاشته و نهایتا این اثر از سه خصیصه مهم روایت فقط به تنه آن پرداخته.

♦️به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از صناعات ادبی بیان و بدیع که عامل زیبایی اثار است تا حدودی موجود است اما چون ساخت صناعات ادبی در گرو انتخاب و چیدمان و جایگزینی کلمات است ،بنابراین انطور که باید اتفاق نیوفتاده. لازم به ذکر است که ارزش و اعتبار صناعات در گرو انتخاب درست کلمات است .
مثل بیت اول
وجود کلمه ی اهریمنم نمی تواند به زیبایی اثر کمک کند
♦️تصاویر ارائه شده در اثر بیشتر عینی ست و تاحدودی هم از تصاویر انتزاعی کمک گرفته شده . اما نکته مثبت اثر است.
مثل ابیات ۲ و ۳

ارتباط عمودی لبیات روی محور جانشینی بسیار کم رنگ می شود . یعنی هر بیت دارای استقلال شده استقلال ابیات انسجام لازم روایی. را نیز به مخاطره می اندازد . روایت این اثر در معنا نیز دارای شکافی نامناسب است که نه تنها ایجاد تاویل نمی کند بلکه در ذهن مخاطب ازجاد سوال خواهد کرد . یعنی ابهامی ناخوشایند را در روند روایت ساخته است .

♦️به لحاظ composition اثر ارائه شده در بیت اول نمی تواند دارای شروع خوبی برای یک اثر باشد مگر اینکه در بیت بعدی به تکامل برسد و اثر را به یک اثر توصیفی تبدیل کند . ( کلمه اهریمنم همچنان در این مقوله ام چشم منتقد را کور می کند )
در پایان بندی هم زنگ پایان اثر به صدا در نیامده و مخاطب به دنبال ادامه آن است.
♦️به لحاظ موسیقیایی اثر ارائه شده از موسیقی بیرونی بهره خوبی دارد . در بحر رمل سروده شده و خوش آهنگ است اما در موسیقی کناری چندان موفق نیست . به سبب این که قوافی اثر درست ساخته و پرداخته نشده . ناگفته نماند که مهم ترین وظیقه ی قافیه ایجاد جنبه های موسیقیایی ست واز آن طرف اثار عروضی فرزند موسیقی اند ،پس اگر اثر در هر لخش و جنبه از موسیقیایی دچار. اسیب یا ضعف باشد از زیبایی اثر کاسته می شود .
تا حدودی از موسیقی معنوی هم بهره گرفته
فراموش نکنید کل مراحل خلق یک اثر در گرو کلمات است . چراکه شعر دست مایه کلمات است . پس اگر کلمات به درستی انتخاب نشوند کل اثر به مخاطره می افتد .
♦️به لحاظ بررسی خلاقیت ،اگرچه شاعر سعی در ایجاد خلاقیت به واسطه ی ایجاد ناهنجاری های روایی و واژگانی دارد اما چون ساخت واژه متناسب با علم morphology نبوده و مهندسی درستی به سبب کاربرد دستور و نحو در این رابطه ندارد ،بنابراین موفق عمل نکرده .
@ashenayeeshgh

ادامه نقد

♦️️به لحاظ بررسی محتوایی هم چون دچار عدم انسجام روایت شده ،در معنا و مضمون سازی هم انطور که باید موفق عمل نکرده .
در حالت کلی انتظار بیشتری را از شاعر محترم داشتم .
ارزوی سلامتی و موفقیت دارم.
با تشکر
#مریم_راد_واژه
@ashenayeeshgh

جلسه هفدهم از شعر و قوالب

درود بیکران همراهان گرامی
طاعات و عبادات قبول درگاه حق
با جلسه هفدهم از شعر و قوالب آن به روز شد .
با تشکر از همراهی شما عزیزان
با عشق و مهر
واژه

جناب عباس خورشیدی

ⓜary💞:
‍ درود همراهان عزیز:
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه :
#بانو_مریم_راد
#مورخ:۹۸/۲/۲۴ســه شنبه

#ساعت_شروع :۲۲:۳۰🕥

*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣


همیشه لکه هایم دیده شد از بس که شفافم
خطاکارم که از پاکیزگی هم بیشتر صافم

اگرچه کار مردم نیست جز مکر و ستمکاری
ملامت می شوم چون شاعری بیکار و علافم

لبم را دوختند آوازهای ممتد باطل
دلی خون دارم اما خنجری کو سینه بشکافم

شبی با دوک ذهن بیقرارم فکر می ریسم
شبی با دستهای واژگانم شعر می بافم

تو عین کفتری در عین عشقت گرد می گردی
من اما چون همایی بی سعادت آخر قافم

نگاه خیره و محجوبه را از دامنت برچین
ببینی سینه ی صاف مرا بالاتر از نافم

مرا دست کج و چشم چپ و تیر محدب نیست
ولی هرگز نمی گردد میسر ضرب اهدافم

میان قلب من با رسم دنیا حرف ربطی کو؟
خدا شاید مرا از روی غفلت کرده اسرافم

#عباس خورسیدی
maryam rad:
🍀بنام خداوند مهر 🍀
#نقد_شعر
☄از انجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود ،بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد .

♦️به لحاظ بررسی نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب ،چیدمان ،جایگزینی کلمات ،استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، ترکیب سازی ،کاربرد زبان در حالت کلی موفق بوده .
زبان در این اثر تقریباً یکدست است و از دوگانگی به دور است اما استفاده از کلماتی مثل " عین" چون در زبان امروز مصطلح است از این قاعده مستثنا می شود .
انتخاب لغات در این اثر با توجه وزن و مضمون سازی اتفاق افتاده . ( می توان گفت اثر ارائه شده یک اثری ست که به لحاظ ساختاری به خوبی چپ نویسی شده و عامل زیبایی اثر شده است ) .
استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان مطابق با زبان هنجار با در نظر گرفتن وزن ،به خوبی اتفاق افتاده است .
ترکیب سازی هایی مثل ( دست های واژگانم ، اوازهای ممتد باطل ، دوک ذهن بی‌قرارم ، همای بی سعادت ، و ....) توانسته علاوه بر ایجاد زیبایی به مضمون سازی اثر کمک شایانی کند .

♦️به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن در بحر هزج مثمن سالم با قافیه های مناسب است .
♦️به لحاظ بررسی ساختار روایت باید عرض کنم اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت( مقدمه ،تنه ،نتیجه گیری را در خود دارد ) اما شاعر بیشتر به تنه روایت پرداخته . یا بهتر عرض کنم ابیات می تواند بیشتر در زمره تنه روایت قرار بگیرد تا مقدمه و نتیجه گیری .

♦️به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات ،کنایات ، اغراق ،و ... موفق بوده
( همیشه لکه هایم دیده شد از بس که شفافم
خطا کارم که از پاکیزگی هم بیشتر صافم )
تصاویر ارائه شده در اثر عینی و انتزاعی هستند و به زیبایی اثر کمک کرده اند . ( لبم را دوختند آوازهای ممتد باطل
دلی خون دارم اما خنجری کو سینه بشکافم
یا
شبی با دوک ذهن بیقرارم شعر می بافم
شبی با دستهای واژگانم شعر می بافم)
ناگفته نماند که ابیات قدری مستقل عمل می کنند .این مسئله یعنی ارتباط عمودی لازم روی محور جانشینی قدری کمرنگ می شود .اما نه به حدی که درک معنایی دچار تزلزل شود و یا زیبایی اثر به لحاظ زیبایی شناسی به مخاطره بیوفتد .

♦️به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع بسیارخوبی دارد . اما وجود بیت بعدی از این بیت ،مقدمه یک روایت را ساخته است .
( همیشه لکه هایم ....
.....)
در پایان بندی هم شاعر زنگ پایان اثر را آنطور که باید به صدا در نیاورده .درواقع بیت پایانی میتواند بخشی از تنه روایت اثر باشد نه نتیجه گیری آن.

♦️به لحاظ موسیقیایی اثرارائه شده از بحر هزج که خوش اهنگ است کمک گرفته و موسیقی بیرونی اثر را شکل داده و با استفاده از قافیه به موسیقی کناری پرداخته و نهایتا با پرداختن به موسیقی معنوی به زیبایی اثر کمک کرده است .

♦️به لحاظ بررسی خلاقیت باید عرض کنم که خلاقیت هم در چیدمان کلمات و هم در مضمون سازی اثر اتفاق افتاده . این مسئله در ابیات چهارم و هفتم مشهود است.

♦️به لحاظ بررسی محتوایی شاعر اثر ارائه شده مانند بوطیقا عمل کرده یعنی کل اثر را به یک درد و دل شاعرانه تبدیل کرده که در این بین به مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز پرداخته است .
مضمون سازی در این اثر به گونه است که مخاطب قادر به درک روایی اثر می باشد و با همزادپنداری با شاعر همراه می شود .

در حالت کلی اثر ارائه شده یک اثر خوب است یعنی کاربرد لغات ، بررسی ساختاری و بررسی زیبایی شناسی مناسب است. و برای خلق این اثر خوب از شاعر تشکر می کنم.
با تشکر
# مریم_ راد"واژه"
#ashenayeeshgh

صفیه قومنجانی

ⓜary💞:
‍ درود همراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه:
#جناب_حجت_نظریان_افق
#مورخ:۹۸/۲/۱۹ پنج شنبه

⏰#ساعت_شروع:۲۲:۳۰🕥

*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣

حقیقت بقچه اش را بسته در پستوی دالان ها
مصیبت از در دیوار میریزد بر ایوان ها

اگر چه آسمان را شانه شانه ابر پر کرده
نمیبارد حریری بر تن ِ لخت خیابان ها

چه تقویم غم انگیزی به بخت شوممان خورده
چه درد خانمان سوزیست بوران زمستان ها

"هوا بس ناجوانمردانه" غوغا میکند در شهر
چه راحت خواب میمانند در هر گوشه وجدان ها

تمام کوچه را دستان گیج مرگ پرکرده
چگونه زنده میمانند دیگرخیل مرجان ها

و ما آنقدر تنهاییم ،انگاری خدا رفته
زمین مات ونخواهد داشت در کیشش مسلمان ها

نه وجدانی نه ایمانی نه دستان پشیمانی
‌چه میماند چه میماند چه میماند از انسان ها!

#صفیه_ قومنجانی
maryam rad:
🍀بنام مهر و مهربانی 🍀

☄از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم .

♦️به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان لغات ،جایگزینی آنها استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان همچنین ترکیب سازی ،کاربرد زبان در حالت کلی موفق عمل کرده .
انتخاب لغات بر مبنای روایت اثر و در خدمت آن اتفاق افتاده .استفاده از قواعد و قوانین به درستی ست و نشان دهنده تسلط شاعر به زبان و همچنین از ضعف تالیف دور است.
ترکیب سازی هایی مثل ( پستوی دالان ها،حریر تن لخت خیابان ها،بوران زمستان ها،دستان گیج مرگ و ....) علاوه بر زیبایی به مضمون یازی اثر نیز کمک کرده اند .
زبان در حالت کلی یکدستی لازم را در خود دارد و از دوگانگی های فاحش به دور است.

♦️به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده،یک غزل است بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن در بحر هزج مثمن سالم. از بحر های خوش آهنگ است.

♦️به لحاظ بررسی ساختار روایت اگرچه اثر ارائه شده در مجموعه اثار روایی نیست ( به سبب اینکه هر بیت مستقل عمل می کند و مضمون مستقل را بیان می کند ) اما سه خصیصه مهم روایت شامل ( مقدمه ،تنه و نتیجه گیری ) را در خود جای داده . یعنی مخاطب دچار سردرگمی به لحاظ درک روایی نخواهد بود . درواقع استقلال ابیات، اسباب از هم گسیختگی روایی را فراهم نکرده است .

♦️به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات و کنایه ها و .....به خوبی اتفاق افتاده ( اگرچه آسمان را شانه شانه ابر پر کرده
نمیبارد حریری بر تن لخت خیابان ها )

یا ( هوا بس ناجوانمردانه غوغا می کند در شهر
چه راحت خواب می مانند در هر گوشه وجدان ها)
یا(تمام کوچه را دستان گیج مرگ پر کرده
چگونه زنده می مانند دیگر خیل مرجان ها)
♦️تصاویر ارائه شده در اثر عینی و انتزاعی هستند و علاوه بر درک روایی و زیبایی شناسی به مضمون سازی در اثر هم کمک کرده اند .
مثل ( اگرچه آسمان را شانه شانه ابر پر کرده
میبارد حریری بر تن لخت خیابان ها )
یا ( چه تقویم غم انگیزی به بخت شوممان خورده
چه درد خانمان سوزی ست بوران زمستان ها)
یا ( تمام کوچه را دستان گیج مرگ پر کرده
چگونه زنده می مانند دیگر خیل مرجان ها)
♦️به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی دارد می تواند ذهن مخاطب را رای ادامه روایت اثر اماده کند . ( حقیقت بقچه ای را بسته در پستوی دالان ها
مصیبت از درو دیوار می ریزد بر ایوان ها )
در پایان بندی هم شاعر تقریبا خوب عمل کرده . درواقع چفت و بست کلام رعایت و حق مطلب به جا آورده شده .
به لحاظ موسیقیایی اثر ارائه شده از بحر خوش آهنگ رمل استفاده کرده از موسیقی بیرونی و کناری بهره کامل گرفته و از موسیقی معنوی نیز بی بهره نیست. و همین مسئله عامل زیبایی اثر شده است.

مثل ( ما انقدر تنهاییم انگاری خدا رفته
زمین مات و نخواهد داشت در کیشش مسلمان ها )
♦️در بررسی خلاقیت اثر ارائه شده به سبب مضمون سازی و ساخت روایت اثر که در گرو کلمات است و عامل زیبایی اثر شده خلاقیت به خرج داده است .
♦️به لحاظ بررسی محتوایی اثر ارائه شده .در مقوله و مباحث اجتماعی قرار می گیرد . یعنی اثر ارائه شده یک اثر اجتماعی ست که شاعر توانسته از پس ساخته و پرداخته کردن آن برآید .
در پایان به شاعر محترم تبریک عرض می کنم برای خلق یک اثر خوب ،اثری که مخاطب با ان همراه می شود و ویژگی های ساختاری و زیبایی شناسی خود را نیز دارد .
با تشکر
# مریم_ راد" واژه"
@ashenayeeshgh

جناب رجایی فرد

‍ درودهمراهان گرامی
#نقد_شعر
#انجمن_ادبی_شعر_باران
#مدیریت_برنامه ؛
#بانو_مریم_راد
#مورخ:۹۸/۲/۱۷سه شنبه
#ساعت_شروع ۲۲:۳۰🕥

‍ سوختم ، نــفرین به پــــیرِ حافظه
آتشم زد من ، منِ آتــــــش پرست
بــــــاز فندک زد که تـــفریحی کند
من برقصد مشتعل ، او دست دست

یادِ بـــاد و رقصِ مو ، چشمه علا
رفتن از دلدرد تـــــا چای و نبات
من کجا غوغای سی سنگان کجا؟
ای بـــــــسوزد خُشکزار خاطرات

مینشینم بـــــا منِ قبل از خودم
دست و پــــایم چوبهای نیمسوز
نم نم بــــــاران مرا خاموش کرد
دل ولی در زیر خاکــستر هنوز...

آه بــــــاران ، قاتــــل زیبـــای من
( این یکی شوخی ندارد با دلم )
آتـــــشم زد قطــــره های لعنتی
وقتِ جاخالی ست، فعلا خوشکلم

ظـــــرفهای دیشبم را شسته ام ؟
نوبت من بـــــود یا بـــانوی یاد ؟
خودزنی ها ، راهکــــار نیمه شب
نیمه شبها ، زخم بـــــعد از انعقاد

بــــــــا کلاف تــــــــارها میبافمش
شاعری ، ماشین نــــــــساجی من
پیله ای دور من و تــصویر اوست
بـــــــاز میخندد بـــــه وراجی من


#مهدی_رجایی_فرد
maryam rad:
🍀بنام خداوند مهربان 🍀
# نقد_چهارپاره
☄از انجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود ،بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد .


♦️به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان کلمات ،جایگزینی آنها و همچنین استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ،ترکیب سازی ، کاربرد زبان در حالت کلی خوب عمل کرده و دقت شاعر در انتخاب کلمات کاملا روشن است. آنقدر که تداعی یک اثر کوششی ست . استفاده از ضمیر اول شخص مفرد ، جهت تاکید در بند اول گویای این مسئله است.
( سوختم نفرین به پیر حافظه
آتشم زد من منِ آتش پرست )
اما این اثر هم مثل اثر دیگری خالی از ضعف نیست . برای مثال استفاده از کلمه ( جنگل سی سنگان ) اگرچه بخشی از روایت اثر شده .از این جهت اگر عنصر وزن را کنار بگذاریم می بینیم که لزوم استفاده از این کلمه در این بند بسیار کمرنگ است . درواقع با توجه به روایت و همچنین انتخاب لغات و با توجه به کوششی بودن اثر ،می ببنیم که خیلی حرکت هوشمندانه ای نبوده . تا حدودی عامل گسست روایت در بند دوم شده است .
همین انتخاب و چیدمان کلمات رگه هایی از طنز را در بند چهارم اثر ایجاد کرده است که برای مخاطب خالی از لطف نیست .

ترکیب سازی با توجه به انتخاب لغات و روایت اثر و همچنین وزن و موسیقی اثر ،چندان قوی نیست اما آسیبی به اثر وارد نکرده . یعنی ترکیب سازی هایی حاوی کشف جدید به لحاظ معنایی و زیبایی شناسی دیده نمی شود اما ( ترکیباتی مثل غوغای سی سنگان ،خشکزار خاطرات ، قطره های لعنتی ، ظرفهای دیشبم و .....) چیزی از دلنشینی اثر کم نکرده است .
زبان در حالت کلی ، یکدستی لازم را در خود دارد و دوگانگی فاحشی که عامل ضعف در اثر باشد دیده نمی شود .

♦️به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک چهارپاره است که در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن در بحر رمل مسدس محذوف سروده شده . در ۶ بند و با قافیه هایی در مضارع زوج هر بند

اما معتقدم قافیه ها می توانست با دقت بیشتری انتخاب شود .
♦️به لحاظ بررسی ساختار روایت ، با توجه به اینکه پیوستگی معنایی در هر بند رعایت شده اما در ارتباط بند خا قدری ضعیف عمل کرده است ولی سبب تزلزل معنایی در کل اثر نشده است . در واقع روایت بند ها قدری از هم فاصله دارند .
در هر صورت در نگاه کلی ،اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت را در خود دارد .
♦️به لحاظ. زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات و ..... ارایه های ادبی در حالت کلی به خوبی اتفاق افتاده
(باز فندک زد که تفریحی کند
من برقصد مشتعل ،او دست دست )
یا ( نم نم باران مرا خاموش کرد
دل ولی در زیر خاکستر هنوز)

♦️به لحاظ بررسی تصاویر ،تصاویر ارائه شده در اثر عینی و انتزاعی هستند . البته در گرو کلمات در اثر حادث می شوند و به زیبایی و معنا سازی اثر می افزایند .
(نم نم باران مرا فراموش کرد
دل ولی در زیر خاکستر هنوز)
یا ( ظرف های دیشبم را شسته ام
نوبت من بود یا بانوی یاد)

♦️به لحاظ composition اثر ارائه شده در بند اول شروع خوبی دارد و می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده کند .
از طرف دیگر در پایان بندی هم توانسته زنگ پایان اثر را به صدا درآورد
درواقع می توان گفت که چفت و بست کلام در اثر رعایت شده و درک روایی لازم برای مخاطب وجود دارد و قابل فهم است . اما همانطور که در بالا اشاره کردم قدری ارتباط عمودی لازم بین بند ها کمرنگ شده که انسجام لازم را قدری به مخاطره
ادامه دارد👇👇👇

@ahenayeeshgh

ادامه
☝️☝️☝️


♦️ به لحاظ موسیقیایی اثر ارائه شده از بحر های خوش اهنگ کمک گرفته و بسیار سیال و روان است . درواقع این اثر با کمک گرفتن از موسیقی بیرونی و کناری به سبب وجود وزن و قافیه به زیبایی خود در ذهن مخاطب کمک کرده . البته از موسیقی معنوی نیز بی بهره نیست .
بنابراین زیبایی موسیقیایی اثر اثبات شده است .
♦️به لحاظ نقد محتوایی اثر ارائه شده انسجام معنایی را در هر بند دارد بنابراین درک معنایی لازم با توجه به موضوع مطرح شده توسط صاحب اثر به خوبی اتفاق افتاده .
معنا در این اثر در خدمت روایت است و با استفاده از انتخاب کلمات به زیبایی اثر کمک کرده است .
در حالت کلی اثر ارائه شده یک چهارپاره خوب است . بنابراین از شاعر محترم برای این اثر خوب تشکر می کنم.

با تشکر
#مریم_راد " واژه"
@ ashenayeeshgh

همراهان گرامی

سلام و عرض ادب و احترام خدمت همراهان گرامی 

شانزدهمین مبحث شعر و قوالب با موصوع مسمط به روز شد .  

از هنراهی شما صمیمانه تشکر می کنم . 

با عشق و مهر 

اطلاع رسانی

بنام خداوند مهر 

سلام و عرض ارادت خدمت همراهان گرامی 

 جلسه پانزدهم از سلسله جلسات ادبی با مبحث  ((شعر و قوالب ان)) به روز شد . 

از همراهی عزیزانم صمیمانه تشکر می کنم . 

با عشق و مهر 

مریم راد "واژه"

طلوع من

طلوع من طلوع من:
آن دل که کمی قبل به نام دگران بود
بیچاره برای دگران هم نگران بود

مجموع پراکنده ای از قصه ی چند عشق
بی وقفه به رقص آمده و در نوسان بود

هر موج که آمد وَ برآمد پسِ هر موج
دل بود که در وسوسه ی خویش روان بود

در خانه ی آلوده به یک عشقِ قدیمی
تصویر دلی مانده به چنگِ سرطان بود

هر چند که فرزندِ بهار است دل اما
بی عشق ، غریبانه در آغوشِ خزان بود

#حسین_طلوع_من
بنام خداوند نیک، خداوند مهر
#نقد_شعر
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.

_به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده، در انتخاب، چیدمان،جایگزینی لغات، همچنین استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی، کاربرد لغات ( در حالت کلی) خوب عمل کرده.
اگرچه چیدمان لغات در اثر ارائه شده در گرو وزن اتفاق افتاده و زبان اثر را در حالت کلی به سمت زبان کهن سوق داده. اما از فصاحت اثر کاسته نشده و این نقطه قوت اثر است.
استفاده از کلماتی مثل دگران، خصوصاً اینکه به عنوان قافیه ،با. طنین موسیقایی خاص در کل اثر در جریان است. و تاثیرات این دوگانگی را در ذهن مخاطب بیشتر می کند.
_ استفاده از قواعد و قوانین متناسب با انتظاری ست که از شعر داریم.
_ترکیب سازی ( مجموع پراکنده ای از قصه چند عشق، تصویر دلی مانده به چنگ سرطان، فرزند بهار، آغوش خزان، پس هر. موج و....) علاوه بر اینکه به مضمون سازی و محتوای اثر کمک کرده، زبان عاطفی. را در اثر شکل داده و به تاثیر گذاری اثر افزوده است.
_به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل عام است بر وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن در بحر هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف، با قافیه های مثل نگران، دگران، نوسان، روان، سرطان، خزان
_ساختار روایت در اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت را در خود دارد و تمرکز شاعر برای بیات روایت در تنه ی آن اتفاق افتاد. البته از زیبایی چیزی کم نکرده است.
_به لحاظ نقد زیبایی شناسی اثر ارائه شده با استفاده از تشبیهات و کنایه ها و به خوبی اتفاق افتاده
مثل ( آن دل که کمی قبل به نام دگران بود
بیچاره برای دگران هم نگران بود)
یا ( هر موج که آمد و بر آمد پس هر موج
دل بود که در وسوسه خویش روان بود.)
تصاویر ارائه شده در اثر عینی و انتزاعی هستند
( مجموع پراکنده ای از،قصه چند عشق
بی وقفه به رقص آمده و در نوسان بود)
( در خانه آلوده به یک عشق قدیمی
تصویر دلی مانده به چنگ سرطان بود)
( هر موج که آمد و بر آمد پس هر موج
دل بود که در وسوسه خویش روان بود)
_به لحاظ composition اثر ارائه شده در مطلع خود با استفاده از کلماتی مجهول مثل دگران، و با ایجاد ابهام در اغاز اثر، دهند مخاطب را به دنبال ادامه اثر هدایت می کند.
( آن دل که کمی قبل به نام دگران بود
بیچاره برای دگران هم نگران بود)
به لحاظ پایان بندی هم عدم همخوانی فعلا است و بود در دو مصراع که عامل ضعف تالیف اثر شده، قدری اسباب ناخوشایندی را فراهم کرده است.

به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده در بحر هزج سروده شده و در گرو موسیقی بیرونی ست اما از انجا یی که اثر وزن محور نیست و بخشی از موسیقی آن در گروه زبان عاطفی و موسیقی معنوی ست و بخشی دیگر هم در گرو طنین موسیقایی قافیه است، می توان گفت اثر ارائه شده از موسیقی به خوبی بهره گرفته است.
ارتباط عمودی لازم بین ابیات تا حدودی برقرار است و در گرو انسجام روایت است. ابهامات موجود در روایت به سبب ابیات انتزاعی آسیبی به روایت و زیبایی اثر وارد نکرده است.

به لحاظ نقد محتوایی اثر ارائه شده یک غزل عاشقانه است که با ایجاد ابهام در ساختار روایت اثر و همچنین رمزگشایی با استفاده از نماد هایی مثل عشق قدیمی. خانه، تصویر دلی، جنگ سرطان. فرزند بهار و آغوش خزان به زیبایی اثر و همچنان ساخت معنا و مضمون کمک شایانی کرده است.

در پایان از،شاعر محترم برای این شعر خوب تشکر می کنم.
با تشکر
مریم راد" واژه
@ashenayeeshgh