نقد _م _ت
- چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۱۲ ب.ظ
#نقد_شعر_سپید
کجای قصه
پنهان شد
غروب خنده
نرم پرستوها
وآن گهواره ای
کز نغمه ی شیرین
میجنبید
به عشق آخرین دیدار با فرهاد
کجای قصه پیداشد
هجوم لشگر یک بغض
یک ناقوس عصیانگر
که بی تابی تاب رخت خوابی را
بهم میریخت
کجای گوشه این خاک می لنگد
دلم چون تسبیح
پوسیده میریزد
کنار تخت عریان عروسکها
وتو ای خفته در رویا ترین بستر
صدای ریزش قلب
پرستو های عاشق را
نمیفهمی
که
مرگ قاصدک ها گنگ ومجهول است
کجای قصه ناخوانده
می لنگد
#م_ت
#نقد_شعر_سپید
بنام خداوند جان و خرد
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود.
انتخاب و شیوه جایگزینی کلمات در زبان عادی نسبت به زبان شعری تفاوت دارد. زبان شعری همان زبانی ست که شاعر با نگاه شاعرانه با استفاده از کلمات به توصیف می پردازد و در این راه ممکن است از تخیل نیز کمک بگیرد. بنابراین باید پذیرفت که بافت و زبان شعری هیچ منافاتی با محتوای ندارند،که وجود یکی مستلزم نفی دیگری باشد. یعنی دست پیدا کردن به بافت یا texture به معنای بی توجهی به محتوا نیست.
به لحاظ نقد لغوی، انتخاب و چیدمان کلمات در این اثر با توجه و دقت کافی اتفاق نیوفتاده و حاصل این بی توجهی ترکیباتی که بی پروا در کنار هم چیده شده و علاوه بر بحث زیبایی شناسی، محتوا را نیز به خطر انداخته و سبب شده مضمون و محتوای قدری غیر قابل فهم شود.
مثلا ( غروب خنده، نرم پرستوها، هجوم شکر یک بغض، تو این خفته در رویا ترین بستر و.....)
از طرف دیگر وجود کلماتی چون ( کز، خفته) که جز،کلماتی هستند که امروز در زبان کاربرد ندارند و یا حتی جز ظرفیت های زبان محسوب نمی شوند، اثر را به لحاظ زبان دچار دوگانگی می کنند و این مسئله زیبایی شناسی اثر را به مخاطره می اندازد.
به لحاظ composition
( کجای قصه
پنهان شد
غروب خنده
نرم پرستوها
وآن گهواره ای کز نغمه ی شیرین
میجنبید)
نمی تواند شروع خوبی برای یک اثر باشد. درواقع این اثر آنقدر مجهول آغاز میشود که مخاطب از درک و دریافت آن قاصر است ( عدم ارتباط مخاطب با اثر ارائه ارزش آن می کاهد) و بعد در پایان هم همچنان به شکل مجهول به پایان می رسد. ( کجای قصه ناخوانده
می لنگد) بنابراین اثر به لحاظ شروع و پایان بندی موفق عمل نکرده است.
به لحاظ نقد فنی، در بعضی آثار جنبه های موسیقیایی بسیار پر رنگ تر از آثار دیگر به گوش میرسد این جنبه موسیقیایی یا می تواند در گرو وزن عروضی باشد و یا در اثر چیدمان کلمات و قرارگیری morphophonem ها در کنار هم و نهایتا تشکیل روند یا جریان آوایی اثر است.
کاملا نمایان است که در این اثر روند موسیقی در داخل زنجیره یک گفتار قرار دارد و سبب تناسب آوایی در آن شده است. بنابراین می توان پذیرفت که موسیقی در این اثر بخشی از structure آن می،باشد. پس،طبق تعاریف موجود اثر یک شعر آزاد است.
به لحاظ زیبایی شناسی با توجه به جنبه موسیقیایی و قالب اثر، انتظار داریم که segmentation بر اساس morphophonem ها اتفاق بیوفتد یعنی برای اساس ظرفیت های آوایی، حجم نفسی که در یافراگم برای خروج اوتی مورد نظر ایجاد می شود. اما متاسفانه segmentation در،اثر حاضر کاملا دلبخواهی ست و مطابق با هیچ قاعده و قانونی نمی باشد.
از طرف دیگر تشبیه های استفاده شده خلا معنایی موجود در اثر را نسبت به موضوع مورد نظر پر نمی کند.
تصاویر ایجاد شده در اثر عینی و ذهنی هستند اما به سبب ضعف در انتخاب و چیدمان کلمات سبب ضعف در دایره لغات شده و نهایتا تصاویر گویا نیست.
بنابراین اثر به لحاظ زیبایی شناسی به تکامل خود نرسیده است.
در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
با تشکر
مریم راد "واژه "
#نقد_شعر_سپید
@ashenayeeshgh
- ۹۶/۱۰/۱۳