نثر نوین

نثر و تفاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تفاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

فواد احمدی

#نقد 

تا به محـــــــشر در کنارم یار باشد محشراست

بوســـــه ها تکرار در تکرار باشد محشر است


همـــسرایی باشد و  بارانِ  از عــــــطر غــزل

شعر من در وصف روی یار باشد محشر است


بـــــــوی دریا، کلـــــبه ای در جنگل سبز خدا

ناله ی سنــــتور و یا گیــــتار باشد محشراست


دوســـتت دارم شناور  در هــوا باشد چو موج

انعکاسش مثل یک رگبار باشد محــــشر است


در مصـــاف کوهِ از یخ های ســـرد زنــــدگی 

گرمـــــــی آغوش آتشـــــبار باشد محشر است


آنکه چــــــشم دیدن ما را به این حالت نداشت

پایــــــمال لشکر تاتار باشـــــــــد محشر است


#فواد_احمدی

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان لغات. جایگزینی آن ها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان،  و همچنین ترکیب سازی و کاربرد زبان در حالت کلی می توانست بهتر از این عمل کند.  

هر حرکتی در شعر و در حوزه ی ادبیات دستمایه کلمات است.  کلمات هستند که زیبایی. معنا و ساختار یک اثر را شکل می دهند یا فرم آن را می سازند.  

بنابراین درانتخاب کلمات باید دقت بیشتری شود.  

🔻ترکیب سازی در این اثر کاملاً ساده و بی پیرایه است.  بی پیرایه بودن سبب می شود که از فصاحت  اثر کاسته شود.  

🔻استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان به سبب استفاده از ردیف فعلی مرکبی که استفاده شده به کاربرد زبان هنجار کمک شایانی کرده است.  

🔻این اثر در حالت کلی به لحاظ کاربرد زبان از کلماتی که به صورت فاحش عامل دوگانگی زبان می شود، به دور است، یعنی زبان در این اثر در حالت کلی یکدسته لازم را در خود دارد.  

🔸به لحاظ فنی اثر ارائه شده یک غزل است که بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن بحر رمل مثمن محذوف سروده شده.  قافیه ها دچار تکرار شده و این تکرار هیچ کارکرد معنایی و زیبایی شناسی تازه ای گرفته نشده.  استفاده از ردیف بلند تا حدودی به پر کردن وزن کمک کرده است اما سبب تکامل موسیقایی اثر شده است.  

🔸به لحاظ بررسی ساختار روایت اثر ارائه شده، مقدمه روایت آنطور که باید ساخته و پرداخته نشده، تنه روایت با توجه به کوتاهی آن تقریباً مناسب است اما نتیجه گیری روایت از دو بخش دیگر آن بهتر ساخته و پرداخته شده است.

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات تقریباً خوب عمل کرده ( آنکه چشم دیدن ما را به این حالت نداشت / پایمال لشکر تاتار باشد محشر است)  

🔻تصاویر ارائه شده در این اثر عینی و انتزاعی هستند و به معنای اجرای کمک کرده اند.  

( انعکاسش مثل یک رگبار باشد محشر است 

یا 

گرمی آغوش آتشبار باشد محشر است)  

🔻در اثر ارائه شده در حالت کلی در نپذیرفت و ببان حالات و روایت اثر خلاقیتی دیده نمی شود.  

🔻ردیف انتخاب شده روی زبان عاطفی اثر تاثیر مستقیم گذاشته.  اثر می توانست زبان عاطفی بهتری داشته باشد.  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده ( تا به محشر در کنارم یار باشد محشر است 

بوسه ها تکرار در تکرار باشد محشر است)  

نمی تواند شروع خوبی برای یک اثر باشد شروع یک اثر باید زمینه را برای ادامه اثر آماده کند نه اینکه گویای تمام اهداف شاعر بشود و مخاطب را از شنیدن  ادامه اثر باز دارد.  

به لحاظ پایان بندی هم ( آنکه چشم.....)  پایان بندی خوبی ست و زنگ پایان روایت را به صدا در آورده است.  


🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده در بحرین خوش آهنگ رمل سروده شده و از موسیقی بیرونی بهره خوبی گرفته، از موسیقی کناری نیز به سبب استفاده از قافیه و ردیف  بی بهره نیست.  

??🔻ارتباط عمودی و افقی خوبی روی محور جانشینی و همنشینی برقرار است و سبب انسجام روایت شده است.


🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده با توجه به انتخاب لغات در اثر. مضمون سازی می توانست بهتر اتفاق بیوفتد. به سبب مضمون تکراری قدری از زیبایی اثر کاسته شده. درواقع مضمون تکراری نشان دهنده ی دغدغه تکراری شاعر است، بنابراین هیچ نوع آوری در نوع نگاه و ببان موضوع حادث نشده است.  

در نهایت شاعر نتوانسته به رسالت خود آنطور که باید بپردازد و مطابق با معیارها و تعاریف شعری و انتظاری که از یک غزل خوب داریم بپردازد و رسالت خود را بجای آورد.  

در پایان از شاعر محترم تشکر می کنم.  

با تشکر. 

مریم راد"واژه " 

#واژه 

#نقد 

@ashenayeeshgh

مهناز اخوت

#نقد


بدون عاشقی دنیای من پاییزِ غم_خیز است 

تمام دلخوشی چون برگِ بی مقدار می افتد


همه آرایه ها سردو همه گلواژه ها غمگین 

قلم دردستِ من خاموش و ازاظهارمی افتد


دلم تنها تر ازیک دشت بی گل ماند و بی حاصل

بساط غصه ام در گوشه ی بازار می افتد


بدون ِتو شدم یک باغِ بی دیوار پائیزی

دوباره تکیه‌ام چون سایه بردیوار می‌افتد


منم  مشتاق دیدار نگاه ِ مهربانِ تو 

نگو ویران شده این عشق و چون آوارمی افتد


برایت خانه ای از مهر و از شادی بنا کردم 

که بذرعشقِ تو دردل چه گندم وار می افتد


همه آرایه ها سرد و همه گلواژه ها غمگین 

قلم دردستِ من خاموش و از اظهارمی افتد


من ازهرم نگاهت مست واز آشوبِ چشمانت 

بدونِ گرمی ِ یادت ، تبِ اشعار می افتد


شب شعر است واین گلشن بدون ماه و مهتاب است 

نقابِ غصّه ام امشب براین اشعار می افتد 

#مهناز_اخوت 

maryam rad:

📝#نقد_قطعه 

بنام خداوند مهر 

🖇از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و.ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات. جایگزینی، چیدمان، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، همچنین ترکیب سازی و بکارگیری زبان مطرح توانست موفق تر عمل کند.  معتقدم شاعر دقت لازم را بکار نگرفته.  

درشعر هیچگاه نباید جنبه زیبایی شناسی و هنری کلام را فراموش کرد.  در ادبیات فارسی خصوصاً ادبیات کلاسیک بند یا ابیات تکراری مرسوم است که برخی از ادبا می پذیرند و برخی دیگر نکوهش می کنند.  دکتر شفیعی کدکنی معتقد است که بنیاد جهان و حیات انسان همواره بر مبنای تکرار و تنوع است از تپش قلب گرفته تا حرکت روز و شب و این تکرار ها در موسیقی مفهومی خاص را ارائه می کنند. اما من معتقدم با بررسی در یک شعر و کشف علت تکرار می توان به ضرورت آن  در اثر پی برد. گاهی اوقات تکرار ناشی از ضعف در دایره لغات شاعر است یعنی شاعر از تکرار جهت پر کردن ابیات استفاده کرده و به زیبایی اثر آسیب رسانده.  گاهی اوقات جهت رسیدن به قالب دیگری ادبی ست.  

در این اثر تکرار ( همه آرایه ها سردو.همه گلواژه ها غمگین // 

قلم در دست من خاموش و از اظهار می افتد)  نمی تواند تداعی یک ترجیعبند بند باشد به جهت دلایلی که در نقد فنی عرض می کند و همچنین این تکرار به زیبایی اثر هم چیزی اضافه نکرده.  پس ضعف در دایره لغات شاعر است که صرفا جهت پر کردن ابیات آمده است.  

ترکیب سازی ها چیزی به زیبایی اثر نه اضافه کرده و نه کم.  اما ارتباط افقی ابیات را شکل داده است.  در حالت کلی اثر ارائه شده از دوگانگی های فاحش به دور است که نکته مثبت اثر است.  

استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان به سبب استفاده از ردیف فعلی مناسب و.مطابق با انتظاری ست که از شعر داریم. 

 

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است که مطلع آن مصرع نیست که نشان دهنده یک قطعه نیست باشد و به همین علت تکرار یک بیت در این اثر  نمی تواند نمایانگر قالبی دیگر باشد.  

اثر ارائه شده بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن بحر هرج مثمن سالم سروده شده.  

البته شاعر در بحث وزن دقت لازم را بکار نگرفته و بسیار از ابیات یک هجا یا کم دارند و یا اضافه.  

قافیه ها در این اثر می توانست بهتر از این اتفاق بیوفتد و تکرار در قافیه فرم اثر را دچار ضعف می کند.  بخشی از ارزش و اعتبار اثر مربوط به structure و یا ساختار آن است بنابراین در چیدمان و انتخاب آن باید دقت لازم را بکار گرفت.  

استفاده از ردیف فعلی به جنبه موسیقایی اثر کمک کرده است.  

🔸به لحاظ بررسی ساختار روایی اثر ارائه شده آنطور که باید ساخته و پرداخته نشده، و عدم دقت کافی عدم انسجام ابیات را در این اثر به همراه دارد که این مسئله روی زیبایی شناسی اثر و.همچنین جنبه ی معنایی آن تاثیر می گذارد. 

در واقع این اثر قدری در جفت و بست کلام دچار ضعف شده است.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات موفق عمل کرده تا جایی این اثر را به یک اثر توصیفی تبدیل کرده است. 

مثل ( دلم تنها تر از یک دشت بی گل ماند و بی حاصل...... 

یا بیت 

بدون تو شدم یک باغ بی دیوار پاییزی......

یا بیت 

من از هرم نگاهت مست و از آشوب چشمانت... )  

🔸تصاویر ارائه شده در اثر هم عینی و هم انتزاعی هستند که تا حدودی می تواند به مضمون و زیبایی اثر کمک کند.  

مثل ابیات 4 و 5 

P:1

@ashenayeeshgh


🔸به لحاظ composition. اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد یا می توانست شروع بهتری داشته باشد زیرا دو مصرع بیت اول یکدیگر را پوشش معنایی نمی دهند.  

یعنی ارتباط لازم بین دو مصرع برقرار نیست.  

به لحاظ پایان بندی هم اثر ارائه شده به جهت اینکه یک اثر توصیفی ست می توانست پایان بندی بهتری داشته باشد.   این قبیل توصیفات همچنان می تواند ادامه داشته باشد. هرچقدر بخواهی می توانی ادامه بدهی و این جهت زنگ پایان کار به صدا در نمی آید و مخاطب متوجه پایان اثر نخواهد بود.  

🔸در اثر ارائه شده با توجه به اینکه یک اثر توصیفی ست خلاقیتی دیده نمی شود.  

🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده از بحران خوش آهنگ هزج استفاده کرده،از موسیقی بیرونی بهره گرفته اما از موسیقی کناری می توانست بهتر بهره بگیرد. 


🔸به لحاظ مضمون و محتوا اثر ارائه شده نتوانسته در مضمون سازی موفق عمل کند.  

یکی از ویژگی های مهم اشعار توصیفی همین مضمون سازی ست که شاعر در آن موفق عمل نکرده.  


در حالت کلی این اثر می توانست بهتر از این ساخته و پرداخته شود.  

در پایان از شاعر محترم تشکر می کنم.  

با تشکر 

مریم راد " واژه " 

#واژه 

P:2

@ashenayeeshgh

امیر علی پاشایی ساری

🔰#نقد_شعر 

پشت چراغ قرمز عشق تواِستادم

عطری مشامم آمدو یاد تو افتادم


گوشی گرفتم دست نورصفحه اش کم بود

باسر کمی سایه زدم تا اس ام اس،دادم


یک باردیگرخواندم وتایید کردم متن 

تا رفتم ارسالش کنم دیدم که اُستادم


پشت سرم اِستاده وبابوق هی می گفت

آقابرو ذهنت نکن مشغول آن آدم


آن بوق های ممتدش ازفحش بد تر بود

هم بوق و هم حرف و کلامش داده بربادم


هندل زدم هوندا و بایک دنده و تک چرخ

لایی کشیدم بین ماشین،آمدی یادم


لبخند برلب داشتی،گفتی مراقب باش

وقتی که سالم می رسی سرمست ودلشادم


گفتم به روی دیده،حرفت پشت گوشم هست 

ای مو بلوندِ ماهِ مهرِ سالِ هفتادم 


#امیر_علی_پاشایی_ساری 

📝#نقد_شعر_کلاسیک 

بنام خداوند مهربان 


✏️از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات و چیدمان آنها، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی و کاربرد لغات موفق بوده.  

🔻اثر ارائه شده کاملا متناسب با زبان روز می باشد و در حالت کلی از دوگانگی به دور است.  یکدستی  زبان یکی از ویژگی های مهم آن است. 

ترکیب سازی در این اثر کاملاً ساده و بی پیرایه است  اما چون پرداختن به موضوع به دیدگاه طنز آمیخته شده، ترکیب سازی توانسته به زیبایی و فصاحت اثر کمک شایانی کند.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل است و بر وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن بحر  مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف  ( این اثر در سلسله سوم از دوایر عروضی قرار دارد)  

قافیه ها با مضمون اثر تناسب دارند و از قوانین قافیه در اثر پیروی می کنند.  

🔸 به لحاظ بررسی روایت یا ویژگی های روایی این اثر سه  خصیصه مهم روایت را در خود دارد می باشد.  یعنی مقدمه در این اثر کاملاً مناسب است و تنه روایت به خوبی ساخته و پرداخته شده و نتیجه گیری مناسب با فضا سازی و محتوای اثر به خوبی اتفاق افتاده. بنابراین این اثر یک روایت منسجم و خوبی دارد.  

 

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده دارای تصاویر عینی و انتزاعی ست اما به سبب ملموس بودن اثر شاعر از تصاویر عینی بیشتر استفاده کرده که یکی از نکات مثبت این اثر است.  

( گوشی گرفتم دست نور صفحه اش کم بود.  

با سر کمی سایه زدم تا اس ام اس دادم.)  

( آن بوق های ممتدش از فحش بده تر بود 

هم بوق و هم حرف و کلامش داده بر بادم)  


🔻در این اثر کاملاً مشخص است که روایت در آن کاملاً ساده است اما آمیخته شدن با بیان و دیدگاه طنز به زیبایی اثر افزوده است.  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی دارد ( پشت چراغ قرمز عشق تو ایستاده ام

عطری مشامم آمد و یاد تو افتاده ام)  

می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده کند. 

پایان بندی اثر هم ( گفتم به روی دیده حرفت پشت گوشم هست 

ای کوچک بلند ماه مهر سال هفتادم)  

پایان بندی اثر هم به خوبی اتفاق افتاده و شاعر در این بیت ظنز را در این اثر به اوج خود رسانده " پشت گوش انداختن کنایه از نشنیدن است " و شاعر از این کنایه به خوبی استفاده کرده است. و نتیجه اثر را به خوبی ساخته و پرداخته کرده 

🔻زبان ساده و صمیمی اثر به زیبایی اثر افزوده است. 

🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده هم از موسیقی بیرونی به سبب وزن بهره گرفته و همواره از موسیقی کناری به سبب قافیه و هم از موسیقی معنوی و موسیقی درونی بهره خوبی گرفته است.  

 🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده بر مبنای یک روایت رئالیستی شکل گرفته که حوادث  در کنار هم چیده شده، 

آنچه از تعاریف شعری بر می آید این است که شاعر برای بیان اهداف خود از محیط پیرامون خود کمک گرفته و اثر را ساخته و پرداخته کرده است.  

واقعا گرایی در این اثر به خوبی اتفاق افتاده و در شکل گیری روایت اثر نقش داشته و از طرف دیگر آمیخته شدن آن با ظنز مضمون اثر را به خوبی منتقل کرده است.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم. 

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#واژه 

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir

مهدی فولادوند 3

✏️#نقد_شعر_سپید 

سطر 

به

سطر 

نوشیده ام 

سڪوت چشمانی قاب شده

برتراڪم بغض هایم را...


عقربه های نمور 

 گیج و سردرگم 

می خزند 

بر پیڪر

نارَسِ رویا

و

سرانگشت نگاهی

می لغزد

بر بلندی های سایه ای

نقش شده بر 

دیوار .

تا

در چڪامه هایی 

نفس گیر

آرامشی موهوم 

تن پوش 

خیالم باشد..

#مهدی_فولادوند

maryam rad:

📝نقد_شعر_سپید 

☘بنام خداوند مهربان ☘

▪️از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.  

👁‍🗨قبل از اینکه به نقد اثر بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  

اول : شعر سپید با توجه به شباهت های که با گونه های دیگر ادبی مثل نثر و داستان  دارد، پس قبل از هر چیز باید شعریت را در خود به اثبات برساند. و این مهم با در نظر گرفتن معیارهای شعری حاصل می شود.  

دوم: بررسی ساختاری شعر سپید با توجه به. فاصله درحلقه های زنجیره ی روایی و همچنین تقطیع مناسب حاصل می شود.  

سوم : ساده نویسی در شعر سپید به معنای حذف جنبه های،زیبایی شناسی نیست.  چهارم :هیچ گزاره ای در شعر بیشتر هدف رها نمی شود و شعر سپید از تکرار های توصیفی و همچنین تشبیهات تکراری پرهیز می کند.  

پنجم : تقطیع در شعر سپید با توجه به نقشی که در تعیین موسیقی اثر دارد، بر اساس ظرفیت های آوایی صورت می گیرد نه به صورت دلبخواهی.  

ششم : معنا بخشی از ویژگی های زیبایی شناسی و وجوه ساختاری شعر سپید است.  


🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات و چیدمان آنها، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی می توانست موفق تر عمل کند.  

🔻انتخاب لغات بر مبنای هدف خاصی، جهت تکامل روایت یک اثر در کنار هم چیده نشده اند.  بنابراین این اثر به مجموعه ای از گزاره های بی هدف تبدیل شده که نمی تواند ذهن مخاطب را به سمت و.سوی هدف شاعر هدایت کند.  

از طرف دیگر از آنجایی که این گزاره ها بی هدف رها شده اند اثر را به لحاظ معنایی نیز دچار پراکندگی کرده اند و روی زیبایی اثر تاثیر گذاشته اند.  

🔻ترکیب سازی ها خود به گزاره های تبدیل شده اند که عامل بوجود آمدن پراکندگی اند.  مثل ( بر تراکم بغض هایم، عقربه های نمور و...)  


🔸به لحاظ ساختاری این اثر می تواند تداعی یک شعر سپید باشد البته با توجه به فاصله ای که در حلقه های زنجیره ی روایی اثر بوجود آمده است 

اما از آنجایی که خود روایت بخشی از وجوه ساختاری یک اثر را می سازد.  پراکندگی موجود در گزاره ها در ساختار روایی هم تاثیر مستقیم. دارد.  و آن را دچار تزلزل کرده است.  


🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده اگرچه سعی دارد به یک اثر توصیفی تبدیل شود اما نتوانسته موفق عمل  کند.  چراکه وصف حالات، اتفاقات، وصف محیط باید متناسب با زیبایی شناسی و معنایی اتفاق بیوفتد.  در خلق توصیفات تشبیهات نقش اساسی دارند. این تشبیهات باید بر اساس تعاریف موجود در زیبایی شناسی اتفاق بیوفتد.  

(سطر 

به 

سطر 

نوشیده ام. )  نمی تواند وصف سکوت چشمان قاب شده باشد.  یعنی وجه تشبیه به درستی اتفاق نیوفتاده.  یا گزاره ( عقربه های نمور)  نمی تواند به خوبی تداعی زمان باشد. 

در حالت کلی شاعر در این اثر سعی داشته خیال را به تصویر بکشد اما لازم به ذکر است که خیال هم ویژگی های دارد که شاعر نتوانسته در اثر منعکس کند.  

🔻تصاویر تقریبا خوب اتفاق افتاده اند ( گیج و سردرگم 

می خرند 

بر پیکر 

نارس رویا)  

اگر چه تصاویر در این اثر بیشتر انتزاعی هستند و انتزاعی بودن تصاویر سبب گنگ بودن در درک روایی اثر می شوند.  


🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد 

(سطر /به سطر/ نوشیده ام / سکوت....)  زیرا همه توصیفات به خوبی اتفاق نیوفتاده و هم گزاره ها به لحاظ زیبایی شناسی مناسب نیستند.  از طرف دیگر تصاویر انقدر انتزاعی هستند که نمی توانند ذهن مخاطب را برای شروع یک اثر آماده کنند.  

🔻عدم ارتباط عمودی ابیات سبب میشود که چرت و بست کلام در این اثر دچار آشفتگی باشد. این آشفتگی سبب پراکندگی ابیات می باشد.  


🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده باشد توجه به اینکه یک شعر سپید است و در شعر سپید تقطیع یا segmentation بر اساس ظرفیت آوایی در گزاره ها و.کلمات بر مبنای خروج و ورود هوا نسبت به مخرج حروف اتفاق می افتد اما متاسفانه تقطیع در این اثر کاملاً دلبخواهی ست. 


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.  

با تشکر 

#مریم_راد_واژه 

@ashenayeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir

آتشکده 5

#نقد_شعر 


من از انگشتری ترسم که گاهی با سلیمان است

نگینش نام اعظم شد ولی در جنگ ایمان ست 


همان کوکوی قلبش را  در آویزد  به بام دل 

که گاهی بام من باشد و گاهی با رقیبان ست 


به وقت گریه هایش چون شناسد قلب بیمارم ؟

چنان غم نامه می خواند تو گویی فصل پایان ست 


دلم پر شد ز تردیدی میان رفتن و ماندن 

که رفتن های او آری به نوعی  نقض پیمان است


دلش گیر ست در پایم ولی دارد تعهدها

و اما بودن من هم مثال مکر شیطان ست  


بباید من ببندم در به روی مکر شیطانی 

مگر یاری رساند حق ، دلم یوسف به زندان ست 

#آتشــــکده

📝#نقد_شعر_کلاسیک 

☘بنام خداوند مهر☘

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهند بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


🔶به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و.چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان و همچنین ترکیب سازی و کاربرد لغات، تقریباً مناسب عمل کرده اما ضعف هایی نیز دارد. مثلا کارکرد چندانی به لحاظ زیبایی شناسی از کلمات گرفته نشده.  

🔻ترکیب سازی ها در این اثر کاملاً ساده و بی پیرایه است که سبب می شود قدری از فصاحت اثر کاسته شود.

🔻  کاربرد زبان در حالت کلی قدری دچار دوگانگی شده، اگرچه به جهت ضرورت وزن  است اما همین نکته ساده هم می تواند عاملی باشد که نتوانسته زمان زبان اثر را تشخیص داد.  زبان یک اثر باید با زمان خود مطابقت داشته باشد، این گونه ایجاد دوگانگی ها سبب عدم تطابق زبان با زمان می شود و ایجاد ضعف می کند.  

🔻استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان ، مطابق با زبان معیار است.  البته وجود ردیف فعلی در این شیوه و روش بی تاثیر نیست، شاعر از زبان هنجار به خوبی استفاده کرده.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل سنتی یا عام است که بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن، بحر هرج مثمن سالم سروده شده، 

قافیه ها در آن به درستی اتفاق افتاده و در کنار استفاده از ردیف فعلی بر جنبه موسیقایی اثر کمک کرده است. 

🔸به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات، اغراق ها، تضاد ها کاملاً متناسب با انتظاری که از یک شعر داریم، می باشد.  

( به وقت گریه هایش چون شناسد قلب بیمارم 

چنان غم نامه می خواند که تو گویی فصل پایان است)  

🔻 تشبیهات و...  در اثر عامل ایجاد تصاویر در اثر می باشد، تصاویر در این اثر عینی و انتزاعی می باشند.   

( همان کوکوی قلبش را درآویزد  بنام دل 

که گاهی بام من باشد و گاهی با رقیبان است)  

( دلش گیر است در پایم ولی دارد تعهد ها 

و اما بودن من هم مثال مکر شیطان است)  

🔻در این اثر ابیات قدری مستقل عمل می کنند که البته در غزل های کلاسیک بسیار اتفاق می افتد ( متاسفانه)  این استقلال سبب تزلزل در ساختار روایی اثر می باشد.  

🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده 

( من از انگشتری ترسم که گاهی با سلیمان است 

نگینش نام اعظم شد ولی در جنگ ایمان است)  

مطلع این اثر ذهن مخاطب را به سمت و سویی دیگر هدایت می کند اما در ادامه شاعر توانسته با ایجاد موتیف های مناسب در کل اثر، تمام ابیات را به هم ربط دهند بنابراین اثر ارائه شده شروع خوبی دارد.  

پایان بندی آن هم

 ( بباید من ببندم در به روی مکر شیطانی 

مگر یاری رساندن حق دلم یوسف زندان است)  

در پایان بندی هم اثر ارائه شده در روایی را به تکامل می رساند و از سویی دیگر زنگ پایان اثر به صدا در می آورد.  همچنین توانسته هدف خود را بیان کند، بنابراین اثر پایان بندی خوبی دارد.  

🔸به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده از آنجایی که در بحر هزج سروده شده علاوه بر اینکه از موسیقی بیرونی بهره گرفته از موسیقی کناری،به سبب قافیه و ردیف نیز،بهره گرفته، همچنین از،موسیقی معنوی نیز بی بهره نیست.  


🔻به لحاظ زیبایی شناسی در این اثر هیچ خلاقیتی دیده نمی شود.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده توانسته درک روایی لازم را اگرچه گاهی اوقات سخت، اما در اختیار مخاطب قرار می دهد.  یعنی در حالت کلی اثر دچار تزلزل معنایی و محتوایی نیست اما گاهی اوقات بیان موضوع مورد نظر دور از ذهن اتفاق افتاده است.  

شاعر در این اثر به رسالت خود نپرداخته و صرفا به بیان اهداف خود اکتفا کرده است، از طرف دیگر هیچ ایدئولوژی در این اثر که خاصه شاعر باشد دیده نمی شود.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.  

با تشکر 

مریم راد"واژه " 

@asgensyeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir

مریم حسین زاده

maryam rad:

#نقد_شعر 

از ساقه های گندم تا خوشه های شالی

در سوگ گیسوانت می سوزد این شمالی

آن قدر کوچه تاریک، آنقدر سوت و کور است

انگار رفته خورشید از یاد این حوالی

ماییم و برفِ بهمن، ماییم و ترسِ طوفان

کو فرصت بهاری، کو عشق را مجالی

در ریشه ها نمانده از غنچه خاطراتی

نه برگ تازه در باغ، نه رویش نهالی

از رودهای جاری، از لحظه های باران

گفتند و ما شنیدیم این قصه ی خیالی

گفتند خواهد آورد، آن مرد، نان و لبخند

ما خیره ایم یک عمر، بر کاسه های خالی

در محضر خدایان، زنجیر در حصاریم

در آستان دوزخ، کو جرات سوالی

بر باد خشک بستیم هرگوشه ای دخیلی

رویای بس بعیدی، اندیشه ی محالی  

بر سقف آرزوها پرواز را نوشتیم

وقتی که آسمان نیست، وقتی که نیست بالی

این شعر ساده ای نیست این آخرین سرود است

در جان زخمی من باقی نمانده حالی

#مریم _حسین زاده 

📝#نقد_شعر_کلاسیک 

☘بنام خداوند مهر ☘

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  

🔸اثر ارائه شده به لحاظ نقد لغوی در انتخاب و چیدمان کلمات، جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان و همچنین ترکیب سازی و بکارگیری زبان مناسب عمل کرده.  اگر چه معتقدم که می توانست بهتر از این عمل کند.  

🔻در غزل ارائه شده انتخاب لغات جهت قوافی می توانست بهتر از این صورت بگیرد زیرا همین انتخاب سبب شده اثر ارائه شده قدری قافیه محور باشد.  

🔻استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان به خوبی اتفاق افتاده و متناسب با انتظاری ست که از،یک شعر داریم.  

🔻ترکیب سازی در اثر ارائه شده کاملاً ساده است و چیزی به زیبایی اثر اضافه نکرده و صرفاً در جهت تکامل معنایی اثر می باشد.  در واقع در ترکیب سازی انتظار داریم که به فصاحت و بلاغت اثر بیافزاید که در این اثر،بسیار ساده اتفاق افتاده.  

🔻زبان در حالت کلی یکدستی لازم را در خود دارد و از دوگانگی به دور است.  

🔸اثر ارائه شده به لحاظ نقد فنی با توجه به اینکه یک غزل سنتی یا عام است بر وزن مفعول فاعلاتن (2بار)  در بحر مضارع مثمن اخرب سروده شده و در عروض جدید این وزن را به صورت مستفعلن فعولن ( 2بار)  هم تقطیع کرده اند.  در واقع شاعر برای رسیدن به اهداف خود از اوزان دوری استفاده کرده.  

🔸به لحاظ بررسی ساختار روایی با توجه به اینکه اثر ارائه شده سه خصیصه مهم روایت یعنی مقدمه، تنه و نتیجه گیری  را در خود دارا می،باشد که نشان دهند سلامت ساختار روایی ست اما در بخش تنه روایت ابیات قدری مستقل عمل می کنند و چون ساختار روایی دچار تزلزل نشده و همچنان محکم و منسجم است بنابراین چفت و بست  کلام به خوبی رعایت شده و مورد تایید است.  

P:1

ادامه دارد 👇👇👇


P:2

👆👆👆👆ادامه نقد 

🔸به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات و کنایات و..... به درستی اتفاق افتاده 

(گفتند خواهد آورد آن مرد نان و لبخند 

ما خیره ایم یک عمر بر کاسه های خالی)  

یا ( در محضر خدایان زنجیر در حصاریم 

در استان دوزخ کو جرات سوالی) 

🔻تصاویر ارائه شده در اثر عینی و انتزاعی ست.  

( ماییم و برف بهمن ماییم و ترس طوفان 

کو فرصت بهاری کو عشق را مجالی)  

(انقدر کوچه تاریک انقدر سوت و کور است 

انگار رفته خورشید از یاد این حوالی)  

🔻اثر ارائه شده به لحاظ composition، شروع خوبی دارد می تواند ذهن مخاطب را برای شروع و ادامه روایت آماده کند و به زیبایی اثر هم می افزاید 

( از ساقه های گندم تا خوشه های شالی 

در سوگ گیسوانت می سوزد این شمالی)  درواقع این اثر( غزل)  مطلع خوبی دارد.  

به لحاظ پایان بندی اثر ارائه شده مناسب زنگ پایان اثر را به صدا در آورده ( این شعر ساده ای نیست این آخرین سرود است 

در جان زخمی من باقی نمانده حالی)  

در واقع اثر ارائه شده با توجه به نظمی که در روایت خود دارد و همچنین ویژگی های بیانی، شروع و پایان بندی خوبی را به خود اختصاص داده.  

🔻به لحاظ موسیقایی اثر ارائه با توجه به اینکه در بحر مضارع سروده شده ( مضارع اخرب)

یعنی دایره چهارم ( مشتبهه)  که در آن   مفاعیلن به فعولن تبدیل شده جز  بحر های خوش آهنگ است بنابراین اثر از موسیقی بیرونی به خوبی بهره گرفته و از موسیقی کناری به سبب قوافی می نتوانست بهره بهترین بگیرد اما چون به لحاظ آوایی آسیبی به اثر نرسیده مورد تایید است و همچنین از موسیقی معنوی و موسیقی درونی  نیز بی بهره نیست.  بنابراین اثر ارائه شده به لحاظ موسیقایی خوب عمل کرده.  

🔸به لحاظ بررسی معنا و محتوایی اثر ارائه شده با توجه به اینکه یک غزل اجتماعی با رویکرد سیاسی سیاسی ست، شاعر رسالت خود را به خوبی به جای آورده.  

مضمون و محتوا در اثر ارائه شده کاملاً گویا و متناسب با فضا سازی موجود در اثر است در واقع انتخاب کلمات به لحاظ محتوایی با بافت اثر به لحاظ درنظر گرفتن محتوا کاملاً همخوان است.


در پایان از شاعر محترم برای اثر خوب تشکر می کنم.  

با تشکر

مریم راد "واژه " 

#نقد_شعر 

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir

رضا روستا 2

#نقد_نثر


تو از دامنه های سبز آفتاب اجابت شدی. آرامشی که در میان رویاهای بافته ی شبانه ام می جستم.

با تو ، شعرهای کال من طعم ماه گرفت و لهجه ی باران برایم شیرین تر شد.

حالا که تو را دارم شنیدن خش خش پاییز زیر پای رهگذران لذت بخش خواهد بود. تقلای برگ ها زودتر، یلدا را تا رسیدن انارها به گوش باد می سپارد.

حالا که تو را دارم  همیشه با دیدن نقاشی چشم هایت، گنجشک های حوض دلم پر از هیاهو می شود.


نازنین من؛

همیشه این شهد گل است که هیچ زنبوری را یائسه نمی کند.



#رضا_روستا_نثر_واژه_های_احساس

maryam rad:

📝#نقد_نثر 

☘بنام خداوند مهر☘

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  

❇️قبل از اینکه بخواهم به نقد اثر بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  

1_ با توجه به اینکه در نثر همه چیز حول محور معنا می چرخد همچنین با توجه به اینکه هدف نثر کشف پیچیدگی های روایی نیست، ممکن است یک تصور غلط در ذهن مخاطب ایجاد شود که نثر صرفا حاصل جریان سیال ذهن بدون هیچ گونه زیبایی ست.  در صورتی که نثر هم خصوصا نثر های ادبی پیچیدگی و زیبایی های بیانی خود را دارد.  اما گاهی اوقات این زیبایی های بیانی که مطابق با علم بیان است و اسباب بلاغت اثر را فراهم می کند سبب تزلزل در ساختار می شود.  

2_ ساختار محکم و منسجم نثر در گرو حلقه های زنجیره ی گفتار آن است که عامل بوجود آمدن روایت در آن می شود.  

3_ روایت در نثر ویژگی های خود را دارد. و از پراکندگی به دور است بنابراین نثر خوب نثری ست که روایت محکم و منسجمی داشته باشد و از پراکندگی چه در معنا و چه در صورت ، به دور باشد.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان برای رسیدن به یک  روایت منسجم مناسب عمل نکرده.  

یعنی در انتخاب کلمات ، بکارگیری زبان هنجار در این اثر نشان دهنده ی یک ذهن پراکنده است.  

شروع اثر با عدم هماهنگی در بافت اثر به سبب انتخاب کلمه " اجابت شدن " انتخاب افتاده، از دو جمله  تشکیل شده که در یک پاراگراف یا بند قرار دارند و به دو موضوع متفاوت از،هم اشاره دارند.  این حرکت حرکت برای شروع یک نثر مناسب نیست. زیرا انتظار داریم که نویسنده توضیحاتی را جهت شروع اثر مناسب با موضوع در اختیار مخاطب قرار دهد. 

پرداختن به چند مقوله متفاوت از هم سبب ایجاد پراکندگی می شود و می تواند به انسجام روایت آسیب برساند. 

 

🔻استفاده از عناصر مختلف در نثر بدون ایجاد فضای سازی سبب ایجاد پراکندگی می شود.و از انسجام روایت می کاهد. 

🔻مسئله انسجام روایت تا پایان این اثر ادامه دارد. و نویسنده در این اثر به گونه ای نتیجه گیری کرده که مرتبط با موضوعات قبل در اثر نیست.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده با توجه به اینکه فاقد یک طرح گسترده است، همچنین از مونولوگ استفاده کرده و نیز استفاده از زبان عاطفی بخشی از زیبایی اثر را شامل می شود.  و ساختار یک نثر ادبی شاعرانه رابرای اثر ارمغان آورده.  


در پایان برای نویسنده اثر آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه 

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir

سرو ناز زندیه

♦ⓜäřÿ♦:

درودهمراهان گرامی:

#نقد_شعر 

#انجمن_ادبی_شعر_باران 

#مدیریت_اجرا_مهربانو_مریم_راد

#ساعت_شروع_۲2🕙

#مورخ:۹۷/۷/۱۷سه شنبـه

ــــــــــــــــــــ🍃🌸


در کدامین مسلک آمد عاشقی کردن  خطاست؟

مامن پاک هم آغوشی دلها، کبریاست


خوشتر از گلبانگ عشق آیا کدامین سوره است؟

آیه آیه واژه هایم وصف چشمان شماست


باز کن آغوش شعرت را همین یک امشبم

در میان بازوانش یک نفس هم کیمیاست


دامن مهرت مکش از شهر تبعیدی من 

بی حضورت خانه ی من سربه سر ماتم سراست


ساحل امن نجات است آبی چشم تَرت

هرگز از طوفان نلرزد آن دلی که مبتلاست


عشق ترتیل نوای سوره ی رنگ لبت 

طعم شیرینش شبیه حس خوب ربنّاست


عشق شاید حج مشکورست در احرام دل

سعی عاشق در دویدن سوی مروه با صفاست؟


با نگاهم همسفر باش و مترس از سِرّ عشق

تا بدانی اوج پرواز خیالم تا کجاست


سروناز آزاده بر بال فلک پرمیکشد

فاش گوید "عشق اسطرلاب اسرار خداست"


#سروناز_زندیه 

maryam rad:

📝#نقد_شعر_کلاسیک 

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد ?🔸

 🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب لغات، چیدمان و جایگزینی آنها، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان و همچنین ترکیب سازی و کاربرد زبان موفق عمل کرده 

🔻در این اثر کلمات با در نظر گرفتن محتوا و مضمون در کنار یکدیگر چیده شده اند، هنجارگریزی نحوی در این اثر در جهت ایجاد و حفظ وزن می باشد و در مقایسه با قواعد و قوانین شعر کاملاً پذیرفته شده است.  این هنجارگریزی تا حدودی به زیبایی زبان و در حالت کلی به زیبایی اثر کمک کرده است.  

🔻ترکیب سازی های مثل ( مامن پاک هم آغوشی، گلبانگ عشق،  آغوش شعرت،  آبی چشم ترت، ترتیل نوای سوره رنگ لبت)  و...  علاوه بر بحث زیبایی به مضمون سازی اثر نیز کمک کرده است.  

🔻زبان در این اثر در حالت کلی یکدستی  لازم را در خود دارد.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل سنتی یا عام است با مضمون عاشقانه، یک غزل نسبتاً بلند است بر وزن 

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن بحر رمل مثمن محذوف 

قوافی در آن می توانست بهتر از این اتفاق بیوفتد و ردیف آن نیز ردیف فعلی ست و جنبه موسیقایی اثر کمک کرده است.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیهات و استعاره و تلمیح و... موفق بوده و به زیبایی اثر افزوده است.  

( ساحل امن نجات است آبی چشم ترت 

هرگز از طوفان نلرزد آن دلی که مبتلا ست)  

🔻تصاویر ارائه شده در این اثر عینی و انتزاعی هستند و به زیبایی اثر افزوده است.  


( عشق ترتیل نوای سوره ی رنگ لبت 

طعم شیرین شبیه حس خوب ربنا ست)  

( عشق شاید صبح مشکورست در احرام دل 

سعی عاشق در دویدن سوی مروه با صفا ست) 

🔻به لحاظ composition اثر ارائه شده با مطلع ( در کدامین مسلک آمد عاشقی کردن خطا ست 

مامن پاک هم آغوشی دلها کبریا ست)  شروع خوبی برای یک غزل عاشقانه با رویکرد عشقی ازلی ست و می تواند ذهن مخاطب را برای ادامه اثر آماده کند.  در پایان بندی هم اثر ارائه شده با توجه به استفاده از تخلص و صناعات ادبی ( سرو ناز آزاده بر بال فلک پر می کشد / فاش می گوید عشق اسطرلاب اسرار خدا ست)

بنابراین اثر پایان بندی خوبی هم دارد.  

نکته حائز اهمیت اینجا ست که با توجه به اینکه تخلص

(سروناز )  اشاره به اسم خصوصاً اسم مونث دارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که شاعر یک خانم است که در این صورت بازنده منطق روایی بیت ششم قدری دچار تناقض می شود. ( عشق ترتیل نوای سوره ی رنگ لبت / طعم شیرین حس خوب ربنا ست)  

زیرا این نوع نگاه عمدتا از جنس مذکر به مونث اتفاق می افتد و خیلی مرسوم نیست که از زبان یک مونث بیان شود.  خصوصا اینکه این بیت اشاره به یک عشق ازلی دارد.  این گونه توصیفات در ادبیات عمدتا از زبان مذکر شنیده شده و مرسوم نیست.  

🔻ارتباط عمودی روی محور جانشینی ابیات برقرار است و سبب انسجام اثر می شود.  

🔻به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده با توجه به اینکه در بحرین خوش آهنگ رمل سروده شده از موسیقی بیرونی به خوبی بهره گرفته و از موسیقی کناری نیز به سبب قافیه و ردیف و همچنین از موسیقی معنوی نیز بهره خوبی گرفته. که نکته مثبت و حائز اهمیت این اثر است.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده یک غزل عاشقانه با دیدگاه عرفانی ست.  ازلی بودن این عشق و توصیفات عرفانی اثر علاوه بر زیبایی عامل مضمون سازی اثر شده است که نکته مثبت اثر است.  

شاعر با استفاده از توصیفات خوب و زیبا به معنای واقعی محتوای اثر نیز کمک شایانی کرده است.  

در حالت کلی از شاعر محترم برای این اثر خوب تشکر می کنم.  

با تشکر 

مریم راد" واژه

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir

نرگس غلامی

درود همراهان عزیز:

#نقد_شعــر 

#انجمن_ادبے_شعر_باران 

#مدیریت_اجرا_بانو_مریم_راد

#مورخ:۹۷/۷/۱۰سه شنــبه

#ساعت_شروع_22🕙

ـــــــــــــــــــــــــــ🔻🔻




زنی معمولی

باموهایی معمولی

واماچشم هایی....

که هیچ وقت

معمولی نبوده اند....

می نگرد

تن کبود شب را

درچشم های توخالی پنحره


گوش میسپارد

به سکوت گوش خراش 

هزاران کلاغ مرده

که لابه لای موهایش

پنهانند.....


وفکر میکند

که

زندگی میتوانست

بهانه خوبی باشد

برای زنده ماندن


اماچگونه به آسمان بیندیشد

پرنده ای که

پرواز را

از یاد برده است....؟



#نرگس _ غلامی 

✍#نقد_شعر_سپید 

☀️بنام خداوند مهر 

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده  گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را،بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  

💢قبل از نقد لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  

اولاً :اگر قرار است اثری در حوزه شعر،معنا بگیرد باید شعری را در خود به اثبات برساند. شعری در یک اثر منطبق با تعاریف شعری و همچنین بکارگیری زیبایی شناسی اتفاق می افتد.  دوماً: در سرودن اشعار سپید وجه تمایز شعر و نثر باید در نظر گرفته شود.  سوماً : رسالت شاعر اسباب آن را فراهم می کند که هدفی برای انتقال به مخاطب داشته باشد که عامل سرایش باشد. رسالت شاعر می تواند جهت فکری و اندیشگانی را با خود داشته باشد و با زیبایی نیز،توام باشد و این راه در ذهن مخاطب نقش بگیرد.  

🔸اثر ارائه شده به لحاظ نقد لغوی در انتخاب و چیدمان کلمات. جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، همچنین ترکیب سازی، کاربرد زبان در حالت کلی موفق نبوده.  

اگرچه زبان در این اثر کاملاً یکدست است اما استفاده از کلمات تکراری و بدون کاربرد زیبایی شناسی به نشانه ی عدم وسعت دایره لغات شاعر می باشد.  بنابراین شاعر نیازمند مطالعه بیشتر و بیشتر است.  

🔻نکته بعدی حائز اهمیت این است که استفاده از،علامت های نگارشی مثل (...) و با دیگر علامات در یک شعر سبب ایجاد تاویل نمی شود.  در حالت کلی تاویل در یک شعر  از راه ادراک و از راه موسیقایی و زیبایی شناسی اتفاق می افتد نه از،راه دیداری. پس،استفاده از این علامات هیچ کمکی به پیشبرد اهداف شاعر نمی کند.  

🔻ترکیب سازی  در این اثر خوب اتفاق نیوفتاده فرضاً  ( سکوت گوش خراش)  یک ترکیب حشو  است و به زیبایی شناسی و به معنای،اثر آسیب می رساند.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده با توجه به ترتیب عناصر جمله، و ایجاد حلقه های زنجیره ی روایی محکم و منسجم، ساختار شعر سپید را،از،این اثر گرفته 

اگر چه در بخش،های از اثر صاحب اثر با جابه جایی ارکان جمله سعی در شکستن زبان هنجار داشته، اما در کل اثر موفق نبوده.  

از طرف دیگر اگر segmentation یا تقطیع را از اثر برداریم می بینیم 

( زنی معمولی با موهای معمولی و اما چشم های که هیچ وقت معمولی نبوده اند می نگرد تن کبود شب را، در چشم های تو خالی پنجره 

گوش می سپارد به سکوت گوش خراش هزاران کلاغ مرده که لا به لای موهایش پنهان شد و فکر می کند که زندگی می توانست.......)  

از طرف دیگر این اثر نتوانسته شعری را در خود به اثبات برساند و همه چیز در آن در سطح اتفاق افتاده، یعنی رفتار،زبان لایه های را در اثر ایجاد نکرده و رفتار زبان گویای شعر نخواهد بود.  

🔻دال و مدلول ها در این اثر به درستی درک کنار یکدیگر قرار، نگرفته اند ( زندگی می توانست / بهانه خوبی باشد / برای زنده ماندن)  

لازم به ذکر است که همیشه زنده ماندن است که عامل و بهانه زندگی ست، یعنی چون انسان زنده است زندگی می کند، به واسطه زنده بودن زندگی می کند و من معتقدم که عکس این مسئله صادق نیست.  

🔻در شعر،سپید هیچ کلمه ای بی هدف. چیده و یا رها نمی شود و از،تکرار های مکرر پرهیز،می شود چه در ساخت تصاویر و چه در انتخاب کلمات.  

🔻شعر سپید شعری ست پر از خلاقیت و نوآوری اما در این اثر استفاده از کلمه معمولی، گوش، چشم جز عناصری عشقند که صرفا جهت پر کردن نقش دستوری در کنار،یکدیگر قرار. گرفته اند و هیچ زیبایی به اثر نبخشید اند.  

🔻تصاویر ارائه شده در این اثر دچار پراکندگی هستند و عامل پراکندگی معنایی شده اند.  


چون اثر ارائه شده در ساختار دچار تزلزل شده پیشنهاد می کنم که با یک بازنگری دوباره سروده شود.  

در پایان برای صاحب اثر آرزوی سلامتی و موفقیت دارد 

با تشکر 

مریم راد " واژه " 

#نقد_شعر_سپید 

@ashenayeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir

محمد حسین علیرمضانی

maryam rad:

#نقد_شعر_سپید 

عابران ڪوچه گرد ،

از ورای 

فرسنگ ها فاصله،

ستاره چین غریبانه ی 

شب میشوند..

و 

خمیازه های زمان ،

"لای" بی تفاوتی لحظه ها 

را

به موسیقی دلنوازی 

کوک نمیزنند..

کسی چه میداند

شاید دست نوازشی 

بر تن آجری کوچه 

کشیده نمیشد..

#مهدی_فولادوند

maryam rad:

✍#نقد_شعر_سپید 

☀️بنام خداوند مهر و مهربانی

از آنجایی که. معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  

💢قبل از،اینکه به بررسی اثر بپردازم لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم.  

اولاً : یک شعر باید تعاریف موجود را در خود به اثبات برساند. یک تعریف ساده از،شعر. آمیختگی احساس و اندیشه در جوار کلمات در گذر ثانیه ای از،زمان است که بتواند صورت یا فرمی مشخص و معین را باعث در نظر گرفتن معنا و محتوا در خود جای دهد.  یعنی یک شعر حاصل احساس و اندیشه، فرم یا ساختار، زیبایی به لحاظ زیبایی شناسی، معنا و محتوا خواهد بود.  دوماً : چون شعر،بخشی از،هنر است پس تعاریف زیبایی شناسی و هنری،در ثروت نقشی تعیین کننده خواهد داشت.سوماً : انسجام و یکپارچگی لازمه یک اثر خوب است زیرا پراکندگی در بیان اهداف و ساختار سبب پراکندگی محتوایی نیز خواهد بود.  زیرا فرم و محتوا دو مقوله مرتبط هستند و با یکدیگر تعریف می شود اگر چه بدون یکدیگر هم قابل توضیح هستند.  بنابراین یک اثر خوب اثری ست که به لحاظ درک روایی دارای یکپارچگی باشد.  

🔸اثر ارائه شده به لحاظ نقد لغوی، انتخاب کلمات چیدمان آنها، جایگزینی. استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی، همچنین بکارگیری زبان تقریباً موفق عمل کرده است.  

🔻ترکیب سازی های مثل( ستاره چین غریبانه،  خمیازه های زمان،  موسیقی دلنواز،  دست نوازشی و...)  علاوه بر زیبایی شناسی به محتوای اثر نیز،کمک کرده است.  

🔻استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان نیز،به خوبی اتفاق افتاده است.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده با برطرف کردن یک نکته به ساختار شعر سپید می رسد.  اما قبل از آن لازم می دانم توضیحاتی را عرض کنم.  

به سبب وجه شباهت که بین شعر سپید و نثر وجود دارد از،شعر سپید انتظار داریم که در حلقه های زنجیره ی روایی خود فاصله داشته باشد. زیرا استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان مطابق با زبان هنجار ساختار یک اثر را به سمت نثر هدایت می کند و در این صورت تقطیع یا segmentation  هم قادر نیست ساختار اثر را تغییر دهد.  این فاصله می تواند به وسیله کم کردن از،اینکه حلقه ها شامل حروف عطف، حروف اضافه، و.....  در برخی موارد افعال باشد.  

در این اثر با حذف حرف عطف (واو)  ساختار،شعر سپید به صورت بهتری شکل می گیرد.  

( عابران کوچه گرد 

از ورای 

فرسنگ ها فاصله 

ستاره چین غریبانه ی 

شب می شوند 

و 

خمیازه های زمان 

لای بی،تفاوتی لحظ ها 

را 

به موسیقی دلنوازی 

کوک نمی زند. )  

حذف حرف عطف سبب جدایی دو جمله خواهد بود وسبب ایجاد فاصله در حلقه های زنجیره ی روایی خواهد کرد.  

🔻بدون ایجاد فاصله در این حلقه ها، segmentation یا تقطیع هم نمی تواند کمکی کند زیرا این اثر،بر پایه توصیف با استفاده از زبان هنجار اتفاق افتاده درواقع اثر یک جمله بلند وصفی با زبان عاطفی ست و خاصیت جمله آن است که عناصر آن به دنبال هم و بدون هیچ فاصله ای،بیایند و معنای را به تکامل برسانند.  ( پس حذف این حلقه های زنجیره ی روایی نباید خللی در درک معنایی اثر ایجاد نماید)  تنها وجه تمایز شعر سپید و نثر،در،این نکته اتفاق می افتد. 

🔸 به لحاظ زیبایی شناسی با توجه به اینکه اثر ارائه شده زبان عاطفی خوبی را در خود جای داده، استفاده از تشبیهات در اثر ارائه شده علاوه بر زیبایی عامل تصاویر انتزاعی در اثر شده است.  ( خمیازه های زمان

 لای بی تفاوتی لحظه ها 

را به موسیقی دلنوازی 

کوک نمی زنند. )  

🔻لازم به ذکر است که صرفا استفاده از تصاویر انتزاعی سبب گنگ بودن اثر خواهد بود.  

🔻اثر ارائه شده از چند اپیزود تشکیل شده که یکدیگر را حمایت نمی کنند. اما در خدمت درک روایی اثر هستند. بنابراین اثر به لحاظ درک روایی یکپارچگی لازمه را در خود دارد.

🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع بسیار خوبی دارد و می تواند ذهن مخاطب را برای،ادامه اثر آماده کند.  ( عابران کوچه گرد 

از ورای 

فرسنگ ها فاصله 

و......)  

اما پایان بندی اثر مانند شروع آن نیست.  قدری ذهن مخاطب را به بی راهه هدایت می کند و سبب پراکندگی ذهن مخاطب می شود.  ?🔸موسیقی این اثر،یک موسیقی درونی ست و در گرو زنجیره ی گفتار، و انتظاری که از،شعر سپید داریم برآورده می کند.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده در بیان اهداف خود موفق بوده یعنی انتزاعی بودن تصاویر مخاطب را به سمت یک سوال بی پاسخ هدایت می کند، این که از این اثر،قرار،است چه چیزی یاد چه هدفی را دریافت کند. 

P1ادامه دارد 👇👇


خود را در این اثر به جا نیاورده.  بنابراین می توان معتقد بود که ساخت مضمون و محتوا آنطور که باید اتفاق نیوفتاده.  

در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.  

با تشکر 

مریم راد "واژه " 

#نقد_شعر_سپید 

@ashensyeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir