نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر نوین

نثر و تقاوت آن با شعر سپید , مقاله

نثر صرفا به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیست بلکه تشخیص سطوح مختلف ، فرافکنی حلقه های محور افقی زنجیره ی روایی نسبت به محور عمودی تلویحی نیز هست . این حلقه ها حول محور زبان در کل اثر با تکیه بر
تفکر نویسنده و بیان سوژه مورد نظر اتفاق می افتد . بنابراین در نثر به دنبال جهانی هستیم تحت سلطه معنا .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

وحیده موذنی

#نقد_شعر_کلاسیک ( p1)

امشب براى دیدنت هنگامه بر پا مى کنم

دل را  براى بزم  تو  قرص و مهیا مى کنم

از ذوق و شوق دیدنت،لکنت گرفته این زبان

راز  درون  سینه را ، پیش  تو  افشا مى کنم

شرح فراق و غصه را پیش تو من مى آورم

غمهاى بى اندازه را  از بند دل وا مى کنم

ماه دل آراى منى ، نذر دو چشمان تو دل

در شام مهتاب تو من امروز و فردا مى کنم

مجنون تر از قیسم ببین،تو ای نگار نازنین

در بزم عشقت نازنین بیچاره لیلا مى کنم

من مست دیدار تواَم، دلداده عذراى توام

هم رقص پاهاى تو  را ، امشب تماشا مى کنم

شعر و غزل مى بافم از لعل لب و چشمان یار

اشعار تازه گفته را، من با تو نجوا مى کنم

با خاطرات دلنشین ، در خاطرم پیدا شدى

میخانه ى چشم تو را دُرد مسیحا مى کنم

باغ گل  یاس منى ، دریاى  احساس منى

در بسترت جان دلم ، گلخانه احیا مى کنم

تو  زینت  جان  منى ، دریای  ایمان  منی

من در میان دفترم ، با شعر غوغا مى کنم

از دورى ات تب کرده ام، داروى من لعل لبت

با بوسه هاى هر شبت، خود را مداوا مى کنم

خشکیده اشک چشم من،با گریه های بی امان

از گریه ،چشم خیره را ، مانند دریا مى کنم

در مکتب عشق وجنون، آسیمه سر هستم کنون

من در کلاس درس تو مشق زلیخا می کنم

# وحیده _موذنی

#نقد_شعر_کلاسیک


بنام خداوند مهر 


از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد. 

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده در انتخاب و چیدمان کلمات، جایگزینی آنها و همچنین استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان (با توجه به معیار های شعر)، استفاده از ترکیب سازی ها موفق نبوده.  انتخاب و چیدمان کلمات نقش تعیین کننده در ساخت یک شعر به عهده دارد.

 🔻استفاده از تکرار کلماتی  مثل بزم،  لکنت،  دل،  چشم،  لعل لب،  دلداده و... نشان دهنده عدم گستردگی دایره لغات یا دایره واژگان شاعر خواهد بود، از طرف دیگر این قبیل تکرار ها به زیبایی اثر هم آسیب می رساند.  

🔻ترکیب سازی هایی مثل شرح فراق،  ماه دل آرا،  بزم عشقت،  مست دیدار، لعل لب، و... چون جز کلمات مرسوم و مصطلح در زبان امروز فارسی نیست، زبان اثر را دچار دوگانگی خواهد کرد. 


🔸 به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده یک غزل سنتی یا عام است که روایتی را در خود جای داده و بر وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن،

 بحر رجز مثمن سالم سروده شده.  در بررسی قوافی خوب عمل کرده و استفاده از،ردیف فعلی به زبان هنجار موجود در اثر مطابق با معیارهای شعری و همچنین جنبه ی موسیقایی اثر کمک کرده است.  

🔻به لحاظ بررسی روایت، اثر ارائه شده سه اصل مهم و اساسی روایت را که شامل مقدمه، تنه و نتیجه گیری ست در خود دارد، اما ساخته وپرداخته شدن اثر با توجه به اینکه ابیات عموماً جنبه ی توصیفی دارند، خوب اتفاق نیوفتاده. از طرف دیگر،استقلال ابیات از انسجام روایت کاسته است. 

 ( ماه دل آرای منی نذر دو چشمان تو دل 

در شام مهتاب تو من امروز و فردا می کنم)

  [ معنای تردید یا موجودیت این تردید برای بنده قابل درک نیست ]. 

( مجنون تر از قیسم ببین تو این نگار نازنین 

 در برم عشقت نازنین بیچاره لیلا می کنم) 

 [ من معنای مصرع دوم را دریافت نکردم،  این مصرع به لحاظ ارتباط افقی نیز دچار ضعف است ] 

در چند بیت هم منطق روایی دچار تزلزل شده که نشان دهنده استفاده نامناسب از دال و مدلول است مثل همان بیت ( ماه دل آرای منی و.. )  

ادامه دارد 👇👇👇

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir


ادامه نقد 👆👆👆


#نقد_شعر_کلاسیک 


🔸به لحاظ زیبایی شناسی استفاده از تشبیهات، کنایات و تلمیح،  سبب شده این اثر به یک اثر توصیفی تبدیل شود، اما متاسفانه هیچ خلاقیتی در آن بوجود نیامده که آن را متمایز از،اشعار دیگر کند و یا بعد معنا سازی آن را به تکامل برساند.  نکته حائز اهمیت آن است که در برخورد با اشعار توصیفی این است که ما  انتظار خلاقیت داریم، در غیر این صورت از ارزش و اعتبار اثر کاسته می شود.  

( از دوری از تب کرده ام داروی من لعل لبت 

با بوسه های هر شبت خود را مداوا می کنم) 


 🔺تصاویر ارائه شده در این اثر عینی و انتزاعی هستند، اما به لحاظ زیبایی چیزی به اثر اضافه نکرده اند.  

( خشکیده اشک چشم من با گریه های بی امان 

از گریه چشم خیره را مانند دریا می کنم)  


🔺ارتباط عمودی و افقی در برخی ابیات دچار تزلزل است، که این مسئله عامل عدم انسجام در روایت خواهد بود.


🔻به لحاظ composition این اثر ( امشب برای دیدنت هنگامه بر پا می کنم / دل را برای،بزم تو قرص و مهیا می کنم)  اگر چه برای شروع یک اثر و عنوان مقدمه یک روایت مناسب است اما می توانست بهتر از،این ساخته و پرداخته شود.   در پایان بندی هم اثر ارائه شده ( در مکتب عشق و جنون آسیمه سر هستم کنون / من در کلاس درس تو مشق زلیخا می کنم)  کاملا مشخص است که اثر،پایان بندی خوبی ندارد و ذهن مخاطب همچنان به دنبال ادامه آن است.  چون این اثر،جز،آثار توصیفی ست باید پایان بندی قرص تر و محکم تری را در خود جای دهد.  در این اثر،زنگ پایان کار،به صدا در نیامده.  

🔻به لحاظ موسیقایی اثر ارائه شده از موسیقی بیرونی،به سبب وزن و از موسیقی کناری به سبب قافیه و ردیف بهره گرفته،  و به سبب موسیقی موسیقی که در گرو زنجیره گفتار این اثر قرار دارد از موسیقی درونی و همچنین موسیقی معنوی نیز بهره گرفته.

از طرف دیگر به سبب مکث هایی که در این اثر وجود دارد علاوه بر اینکه درک و دریافت این توصیفات کمک می کند، جنبه موسیقایی و ریتم را نیز،به تکامل می رساند.  

( شعر و غزل می بافم از لعل لب و چشمان یار 

اشعار تازه گفته را من با تو نجوا می کنم)  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده می توانست در انتخاب کلمات دقت بیشتری به خرج دهد و این دقت در انتخاب کلمات سبب می شود که روایت زیبا تری را داشته باشیم.  از طرف دیگر،استفاده از توصیفات بیش از،اندازه ان هم بدون خلاقیت سبب ایجاد اطناب در اثر شده است، بنابراین شاعر نتوانسته آنطور که باید رسالت خود را بجای بیاورد و این مسئله علاوه بر. دایره لغات و یا  دایره واژگان به بیان و انتقال مفاهیم نیز،بستگی دارد.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

با تشکر 

مریم راد " واژه " 

#نقد_شعر_کلاسیک 

@ashenayeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir

محمد خاکستر آذرخش

#نقد_چارپاره 

حاصل باغ بی بهارینه ست

سیب کرمو انار خشکیده

چشمه ها خشک، رودها مرداب

بخشش شاخسار خشکیده

قمریان ساکت و هوا مسموم 

از چکاوک، ترانه ایی مغموم 

می رسد گوش، در محله که... آی

جسم و جان بهار خشکیده

ارغوانیم و سایه ایم از دور

نغمه ی شادمانه، زنده به گور

دست لطفی و گوشه ی ماهور

شوق کوک سه تار خشکیده


بختک بخت بد به ما برگشت

پهلوان پنبه شد سرآمد دشت

بر سر حال و روز ما چه گذشت؟ 

غیرت لاله زار خشکیده

بر دلم ردّ کفش جا مانده

کاوه ی بی درفش جا مانده

جیغ های بنفش جا مانده

دستِ یاریِ یار خشکیده

زنده ها سالهاست در قبرند

موش ها ماترک خورِ ببرند 

چشم هایم، دو توده ی ابرند

چشمه ی انتظار خشکیده

دوستانم پلید و جاسوسند 

صورتم را اگر چه می بوسند 

دشمن روشنی فانوسند 

در قرارم فرار خشکیده

درد های مرا که می بینی

لای صد استعاره می پیچم

شیره ام را کشیده اند رفیق

در گلویم هوار خشکیده

حسنک ها به دار خو بکنید 

زوزنی های قصه در کارند

مادرم کوه باش اگر دیدی 

پسرت روی دار خشکیده

#حسین_رمضانپور

maryam rad:

#نقد_چارپاره 

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های 

خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحب اثر نقد و بررسی خواهم کرد.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده، در انتخاب و چیدمان کلمات و همچنین جایگزینی آنها، ترکیب سازی، استفاده به موقع و مناسب از زبان در حالت کلی موفق عمل کرده.  زبان تقریبا یکدست است.  

اما چند نکته را لازم می دانم که بیان کنم.  اولا اینکه واژه سازی از دیرباز در زبان فارسی مطابق با قواعد و قوانین صورت گرفته که استفاده از آن قواعد الزامی ست، در غیر این صورت یا کلمه مورد نظر معنا را منتقل نمی کند و یا صورتی خوش ساخت نخواهد داشت و به زیبایی آسیب می رساند مثل کلمه ( بی بهارینه)  در مصرع اول بند اول که کلمه ای خوش ساخت نیست و از قواعد درست واژه سازی بهره نگرفته.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده همانطور که کاملاً مشخص است در قالب چهار پاره سروده شده و قوافی هم رعایت شده.  

در این قالب برخی بند ها مانند اپیزود عمل کرده اند و مستقل هستند.  مثل بنده اول 

در حالت کلی این چهارپاره با درونمایه اجتماعی _روایی سروده شده که به لحاظ روایی هم ویژگی های خود را دارد.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از،تشبیهات، تلمیح و کنایه ها کاملا موفق بوده 

( قمریان ساکت و هوا مسموم 

از چکاوک ترانه ای مغموم )  یا 

( بختک بخت ما برگشت 

پهلوان پنبه شد سرآمد دشت) 

( کاوه بیات درفش جامانده 

جیغ هایبنفش جامانده )  

( دوستانم پلید و جاسوسند 

صورتم را اگر چه می بوسند)  

حسنک ها به دار خواهد بکنید 

روزنی ها......) 

🔸توصیفات در حالت کلی در هر بند خوب اتفاق افتاده و نشان دهنده باریک اندیشی شاعر در این موضوع است. مثل بند های 5، 7،8،9 اما همانطور که کاملاً مشخص است همین توصیفات عامل بوجود آمدن اطناب در اثر شده اند مثل بند2،6. 1.  

یعنی،این اثر با تمام ویژگی های توصیفی و روایی که در خود جای داده حداکثر در 6 بیت به تکامل می رسید.  زیاده گویی ها علاوه بر ایجاد اطناب که زیبایی را به مخاطره می اندازد. به معنا هم آسیب می رساند.  

🔸به لحاظ روایی اثر ارائه شده با توجه به اینکه روایت بلندی را در خود جای داده،شامل مقدمه، تنه و نتیجه گیری ست، است مسئله یعنی چفت و بست کلام در حالت کلی رعایت شده است.  

 🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده ( حاصل باغ بهارینه ست /..../.تا آخر بند ..) با توجه به جنبه روایی اثر و همچنین زیبایی شناسی و البته در نظر گرفتن موضوع و محتوای کلی اثر، شروع خوبی نیست.  به اعتقاد من این شروع می توانست از بند سوم اتفاق بیوفتد.  در پایان بندی شاعر بسیار موفق عمل کرده ( حسنک ها به دار خو بکنید /....../ تا آخر بند)  در این بند شاعر هم ضربه نهایی روایت را زده است و هم کاملا شفاف به بیان اهداف خود پرداخته. درواقع هم از،زیبایی های بیانیه دور نبوده و هم به لحاظ بیان محتوایی خوب عمل کرده.  

🔸تصاویر ارائه شده در اثر تصاویر عینی و انتزاعی هستند ( بر دلم رد کفش جا مانده / کاوه بیات درفش جا مانده)  یا 

( قمریان ساکت و هوا مسموم 

از چکاوک ترانه ای مغموم)  و... 

🔸به لحاظ حرکت  در شعر با توجه به اینکه درونمایه اثر کاملا پویا ست. حرکت در این اثر هم کاملاً پویا و حرکت زا ست.  

در حالت کلی اثر ارائه شده به لحاظ زیبایی شناسی خوب ساخته و پرداخته شده است.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده یک چهارپاره با درونمایه اجتماعی _روایی ست که با بکارگرفتن نماد های از طبیعت و اجتماع، شاعر به بیان اهداف خود پرداخته.  درواقع شاعر با صنعت تشخیص به زیبایی و ارتقاء محتوای آموزشی کمک کرده است.  

🔸در پایان از شاعر محترم برای این اثر خوب تشکر می کنم و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارد.  

با تشکر

مریم راد "واژه

@ashenayeeshgh

حسین رمضانپور

#نقد_چارپاره 

حاصل باغ بی بهارینه ست

سیب کرمو انار خشکیده

چشمه ها خشک، رودها مرداب

بخشش شاخسار خشکیده

قمریان ساکت و هوا مسموم 

از چکاوک، ترانه ایی مغموم 

می رسد گوش، در محله که... آی

جسم و جان بهار خشکیده

ارغوانیم و سایه ایم از دور

نغمه ی شادمانه، زنده به گور

دست لطفی و گوشه ی ماهور

شوق کوک سه تار خشکیده


بختک بخت بد به ما برگشت

پهلوان پنبه شد سرآمد دشت

بر سر حال و روز ما چه گذشت؟ 

غیرت لاله زار خشکیده

بر دلم ردّ کفش جا مانده

کاوه ی بی درفش جا مانده

جیغ های بنفش جا مانده

دستِ یاریِ یار خشکیده

زنده ها سالهاست در قبرند

موش ها ماترک خورِ ببرند 

چشم هایم، دو توده ی ابرند

چشمه ی انتظار خشکیده

دوستانم پلید و جاسوسند 

صورتم را اگر چه می بوسند 

دشمن روشنی فانوسند 

در قرارم فرار خشکیده

درد های مرا که می بینی

لای صد استعاره می پیچم

شیره ام را کشیده اند رفیق

در گلویم هوار خشکیده

حسنک ها به دار خو بکنید 

زوزنی های قصه در کارند

مادرم کوه باش اگر دیدی 

پسرت روی دار خشکیده

#حسین_رمضانپور

maryam rad:

#نقد_چارپاره 

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های 

خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحب اثر نقد و بررسی خواهم کرد.  

🔸به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده، در انتخاب و چیدمان کلمات و همچنین جایگزینی آنها، ترکیب سازی، استفاده به موقع و مناسب از زبان در حالت کلی موفق عمل کرده.  زبان تقریبا یکدست است.  

اما چند نکته را لازم می دانم که بیان کنم.  اولا اینکه واژه سازی از دیرباز در زبان فارسی مطابق با قواعد و قوانین صورت گرفته که استفاده از آن قواعد الزامی ست، در غیر این صورت یا کلمه مورد نظر معنا را منتقل نمی کند و یا صورتی خوش ساخت نخواهد داشت و به زیبایی آسیب می رساند مثل کلمه ( بی بهارینه)  در مصرع اول بند اول که کلمه ای خوش ساخت نیست و از قواعد درست واژه سازی بهره نگرفته.  

🔸به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده همانطور که کاملاً مشخص است در قالب چهار پاره سروده شده و قوافی هم رعایت شده.  

در این قالب برخی بند ها مانند اپیزود عمل کرده اند و مستقل هستند.  مثل بنده اول 

در حالت کلی این چهارپاره با درونمایه اجتماعی _روایی سروده شده که به لحاظ روایی هم ویژگی های خود را دارد.  

🔸به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از،تشبیهات، تلمیح و کنایه ها کاملا موفق بوده 

( قمریان ساکت و هوا مسموم 

از چکاوک ترانه ای مغموم )  یا 

( بختک بخت ما برگشت 

پهلوان پنبه شد سرآمد دشت) 

( کاوه بیات درفش جامانده 

جیغ هایبنفش جامانده )  

( دوستانم پلید و جاسوسند 

صورتم را اگر چه می بوسند)  

حسنک ها به دار خواهد بکنید 

روزنی ها......) 

🔸توصیفات در حالت کلی در هر بند خوب اتفاق افتاده و نشان دهنده باریک اندیشی شاعر در این موضوع است. مثل بند های 5، 7،8،9 اما همانطور که کاملاً مشخص است همین توصیفات عامل بوجود آمدن اطناب در اثر شده اند مثل بند2،6. 1.  

یعنی،این اثر با تمام ویژگی های توصیفی و روایی که در خود جای داده حداکثر در 6 بیت به تکامل می رسید.  زیاده گویی ها علاوه بر ایجاد اطناب که زیبایی را به مخاطره می اندازد. به معنا هم آسیب می رساند.  

🔸به لحاظ روایی اثر ارائه شده با توجه به اینکه روایت بلندی را در خود جای داده،شامل مقدمه، تنه و نتیجه گیری ست، است مسئله یعنی چفت و بست کلام در حالت کلی رعایت شده است.  

 🔸به لحاظ composition اثر ارائه شده ( حاصل باغ بهارینه ست /..../.تا آخر بند ..) با توجه به جنبه روایی اثر و همچنین زیبایی شناسی و البته در نظر گرفتن موضوع و محتوای کلی اثر، شروع خوبی نیست.  به اعتقاد من این شروع می توانست از بند سوم اتفاق بیوفتد.  در پایان بندی شاعر بسیار موفق عمل کرده ( حسنک ها به دار خو بکنید /....../ تا آخر بند)  در این بند شاعر هم ضربه نهایی روایت را زده است و هم کاملا شفاف به بیان اهداف خود پرداخته. درواقع هم از،زیبایی های بیانیه دور نبوده و هم به لحاظ بیان محتوایی خوب عمل کرده.  

🔸تصاویر ارائه شده در اثر تصاویر عینی و انتزاعی هستند ( بر دلم رد کفش جا مانده / کاوه بیات درفش جا مانده)  یا 

( قمریان ساکت و هوا مسموم 

از چکاوک ترانه ای مغموم)  و... 

🔸به لحاظ حرکت  در شعر با توجه به اینکه درونمایه اثر کاملا پویا ست. حرکت در این اثر هم کاملاً پویا و حرکت زا ست.  

در حالت کلی اثر ارائه شده به لحاظ زیبایی شناسی خوب ساخته و پرداخته شده است.  

🔸به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده یک چهارپاره با درونمایه اجتماعی _روایی ست که با بکارگرفتن نماد های از طبیعت و اجتماع، شاعر به بیان اهداف خود پرداخته.  درواقع شاعر با صنعت تشخیص به زیبایی و ارتقاء محتوای آموزشی کمک کرده است.  

🔸در پایان از شاعر محترم برای این اثر خوب تشکر می کنم و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارد.  

با تشکر

مریم راد "واژه

@ashenayeeshgh

رها

#نقد_نثر_شاعرانه 

خودم را هی تفکیک کردم ..خودم را هی تحلیل کردم ..کنار کشیدم ..گذشتم ..از با لا به پایین .از پایین به پایینتر ..رنجیدم ابر شدم باریدم ..بارا ن باران باران ..ن گلی روید  نه کلوخی نرم شد ..قطره قطره .سیل شدم بر سر سراب خشک کویر ..بر سر خار بیابان دلها ی بی احساس باریدم ..قطره قطره ..رعد به رعد ..چکه چکه .چکیدم ..سخت و سیاه است دلهای آدما و چقدر بی عاطفه !!!  خشک شد ابر دلم ..پژمرد گل احساسم ..خم شد شاخه های تنم ..شکوفا نشد شاخه ی نسترنم. . تفلک دلم ..چشمه ی عشقش خشکید و ترک ترک از لابه لای زخم های تنش خون چکید و رمق از پای دلش رفت ...کم شد ..کمتر و کمتر ..دور شد دورتر از فاصله های بی پایان ...رفت و رفت و رفت ...تا در انزوای جنگل سرسبز ریشه کرد .

.و جان گرفت و رشد کرد و به خدا رسید .....به خدا رسید ..پر از لبخند و عشق و امید و عاطفه ها نم نم باران محبت گرد و غبار خستگی هارا شست و برد و شاخه های تنش سبز وسبز و سبزتر گشت و غنچه های دلش شکوفا شد و لبخند زد بر آفتاب زندگی که از لابه لای شاخه های جنگل سر سبز بر سر رویش میخندید .خندید و خندید خندید... لبها ی ترک خرده اش جانی دوباره گرفت و ایستاد تا بسازد  و  بسازد و  بسازد و بماند ...

#رها

97/5/8

maryam rad:

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


به لحاظ نقد فنی و ریخت شناسی اثر ارائه شده با توجه به ترتیب عناصر جمله و استفاده از زبان هنجار، عدم داشتن یک طرح گسترده. عدم شخصیت پردازی و متمرکز شدن به روی یک صحنه یا یک کنش اجتماعی که در حالت کلی اتفاق افتاده  و همچنین با توجه به حلقه های زنجیره ی روایی تقریبا محکم، اقدام به خلق اثری شده که با توجه به زیبایی شناسی موجود، که در ادامه به آن می پردازم. گویای یک نثر شاعرانه خواهد بود که نویسنده با تکیه بر معنا به اهداف خود پرداخته است.  


به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده با توجه به اینکه در نثر به دنبال کشف پیچیدگی های روایی نیستیم و.نویسنده در قالب مونولوگ monolog یا گفتگوی تک نفره به بیان اهداف خود پرداخته و همچنین با تاکید به اینکه این قالب تمایل دارد به شعر نزدیک شود اما همچنان ویژگی های روایی خود را در ساختار نثر حفظ کرده و پایبند به چهارچوب آن است، پس ترکیب سازی در آن علاوه بر. اینکه در جهت زیبایی شناسی ست به حفظ معنا. و تکامل فضاسازی لازم نیز کمک کرده است، که در نثر بسیار حائز اهمیت است.  

در اثر ارائه شده ترکیب سازی ها متناسب با فضا و معنای مورد نظر نویسنده و همچنین روایت آن ایجاد شده مثل 

سراب خشک کویر، بر سر خار بیابان دلها،  رمق از پای دلش و... 

نکته حائز اهمیت این ایت که برخی تکرار ها نه تنها زیبا نیستند بلکه به معنا و فضا سازی نیز آسیب می رسانند مثل ترک ترک از لاله لای زخم های تنش خون چکید،

یا قطره قطره، رعد به رعد، چکه به چکه چکیدم.  


استفاده از دال و مدلول ها در بعضی توصیفات نامناسب است و سبب عدم هماهنگی روایت با موضوع و همچنین آشفتگی در آن و عدم انسجام در برخی قسمت های،اثر شده است.  


مثل قطره قطره سیل شدم برای سر سراب خشک کویر، باران باران باران، نه گلی رویید و نه کلوخی نرم شد.  


از طرف دیگر در این اثر یک سری عناصر وجود دارد که وجود آنها الزامی نبوده و.به توضیح روایت کمکی نکرده است 

مثلا برای سر سراب خشک کویر،  بر سر خارج بیابان دلها یک بی احساس و.   یعنی اثر قدری دارای اطناب است و ترکیبات تا حدودی حشو هستند. 


به لحاظ محتوایی اثر ارائه شده در اثر ارائه شده سعی دارد با استفاده از عناصر موجود در این نثر با استفاده از طبیعت و بدیهیات زندگی و.حس جانبخشی در اثر در دل مخاطب نفوذ می کند و تاثیر گذار است.  و با نگاه اومانیسمی سبب ایجاد همزادپنداری در اثر و در ذهن مخاطب شده است.  


در پایان برای نویسنده محترم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم. با تشکر 

مریم راد"واژه "

#نقد_نثر 

@ashenayeeshgh 

http://nasrenovin.blog.ir

علی موحد

#نقد 

جزر مد شبانه ی اقیانوس

یا لشکر مقابله با شورش...

-موی تو را مقایسه میکردم

با چند استعاره ی بی ارزش 


تا اینکه بست راه نگاهم را

دشتی پر از بنفشه پر از مریم

آن لحظه ای که شال حریرت داد

ابریشم سیاه تو را پوشش


می آمدی قدم به قدم تا من 

میریخت اشتیاق تو از چشمم

میافت هر تپش تپش تپشِ قلبم

با گام گام کفش تو افزایش


یکرنگ بود لاک تو با لبهات 

من نیز مثل آینه بودم مات 

هرچند خونِ شاهرگم میبرد

بی وقفه سمت ناخن تو یورش


چشمم، به هر طرف که سرت چرخید 

ابلیس را میان هیاهو دید

من آدم نگاه توام یا او؟...

افتاده بود در سرم این پرسش..


شب بوق بوق بوق سگی میزد

مترو رسیده بود به تهرانپارس

تو رفته بودی و غزلی قرمز 

میکرد از نگاه ترم جوشش 


#علی_فرزانه_موحد 

#انجمن_ادبے_شعر_باران

maryam rad:

از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی خواهم کرد.  


اثر ارائه شده به لحاظ نقد لغوی در انتخاب و چیدمان کلمات، جایگزینی آنها، ترکیب سازی و استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان تا حدودی موفق عمل کرده. 

زبان یکدستی لازم را در خود دارد.  

ترکیب سازی ها متناسب با مضمون و محتوای اثر است.  

( جزر شبانه ی اقیانوس،  

ابریشم سیاه،  تپش قلبم،  و...)  

اثر ارائه شده به لحاظ نقد فنی با توجه به اینکه صرفا در بند اول قوافی مطابق با قوانین چهارپاره اجرا شده و در بند های بعدی به این صورت نیست، پس  قاعده ی قالب چارپاره نقض می شود و با توجه به اینکه در این اثر وزن مشخص و یکسانی وجود ندارد وارد به لحاظ وزنی دچار آشفتگی ست، پس اثر یک شعر آزاد است که اگر ملودی روی آن قرار بگیرد، یک ترانه خواهد بود که پتانسیل خوبی دارد.  

از طرف دیگر این شعر آزاد مضمونی تغزلی _روایی را در خود دارد. 

روایت در اثر ارائه شده تمام ویژگی های موجود در یک اثر روایی را به لحاظ مقدمه، تنه و نتیجه گیری دارا می باشد و به لحاظ روایی کاملا موفق است.  


به لحاظ زیبایی شناسی اثر ارائه شده در استفاده از تشبیه و استعاره موفق بوده. و به زیبایی اثر کمک کرده است.  

( آن لحظه که  شال حریرت داد

ابریشم سیاه تو را پوشش)  

یا ( هرچند خون شاهرگم میبرد بی وقفه به سمت ناخن تو یورش)  

یا ( جزرمدشبانه ی اقیانوس 

یا لشکر مقابله با شورش)  

کاملا مشخص است که تشبیهات و استعاره های موجود علاوه بر زیبایی شناسی سبب تصویر سازی هم در اثر شده است.  بنابراین شاعر در ایجاد تصاویر هم به اعتقاد من موفق عمل کرده.  

( تا اینکه بست راه نگاهم را 

دشتی پر از بنفشه پر از مریم)  

( می آمدم قدم به قدم تا من 

میریخت اشتیاق تو از چشمم)  

( یکرنگ بود لاک تو با لبهات 

من نیز  مثل آیینه بودم مات)  


این اثر در حالت کلی یکپارچگی لازم را به لحاظ درک روایی در خود دارد و این مسئله سبب انسجام آن خواهد بود.  

از طرف دیگر از آنجایی که اثر زبان عاطفی خوبی دارد، زیبایی و فصاحت در خود تایید کرده است.  

( چشم به هر طرف که سرت چرخید 

ابلیس را میان هیاهو دید 

من آدم نگاه تو ام یا او 

افتاده بود در سرم این پرسش)


به لحاظ composition اثر ارائه شده خوب اتفاق افتاده هم به لحاظ زیبایی و خم محتوایی و هم موسیقیایی، 

چون اثر روایت خوبی را در خود جای داده 

( جزرمدشبانه ی اقیانوس / 

یا لشکر مقابله با شورش 

موی تو را مقایسه می کردم 

با چند استعاره ی بی ارزش)  

اثر ارائه شده پایان بندی تقریباً مناسبی دارد اما به قدرت شروع آن نیست و صرفاً برای جمع بندی آورده شده.  

( شب بوق بوق بوق سگی می زد 

مترو رسیده بود به تهران پارس

توریسم رفته بودی و غزلی قرمز

میکند از نگاه ترم جوشش) 

عناصر موجود در بند آخر از آنجایی که  خیلی همخوان با عناصر دیگر این  روایت نیستند،   سبب شده قدری زیبایی اثر به مخاطره بیوفتد.  

 

به لحاظ موسیقیایی اثر ارائه شده با توجه به اینکه دچار آشفتگی وزنی ست و قوافی هم آنطور که باید رعایت نشده پس موسیقی آن در گرو زنجیره ی گفتار است یعنی موسیقی درونی ست، اما اثر ارائه موسیقی معنوی نیز بی بهره نیست.  همین مسئله سبب خوش آهنگ بودن آن شده واگر مولودی روی آن قرار. بگیرد پتانسیل لازم را برای یک ترانه خوب در خود دارد.  

بنابراین اثر به لحاظ موسیقیایی نیز موفق است.  


به لحاظ محتوایی با توجه به اینکه اثر یکپارچگی لازم را برای درک روایی در بند های موجود در خود دارد و نیز با توجه به اینکه درونمایه اثر تغزلی _روایی ست، دارایی حرکت می ب اشد و این حرکت علاوه بر اینکه در بازی های زبانی موجود در آن دیده می شود، سبب زیبایی و جذابیت محتوایی نیز شده است.  


در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم 

با تشکر 

مریم راد " واژه " 

#نقد 

@ashenayeeshgh

http://nasrenovin.blog.ir