یاسر
- سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۲ ب.ظ
#نقد
اسوده پیدا می کند او یار بعدی را
راحت برنده می شود پیکار بعدی را
دستان دنیا از ازل روی گلویم بود
موهای او آماده کرده دارد بعدی را
از آتشی که در دلم افتاده باچشمش
لبهام روشن می کند سیگاربعدی را
وقتی کنار بود با هر شیوه خوارم کرد
حالا به قلبم می نشاند خار بعدی را
در آستینم بود هر عشقی که نیشم زد
در سینه ام می پروراندم مار بعدی را
با رفتنش کفتار بودن را نشانم داد باید که بشناسم خودم کفتار بعدی را
میترسم از خاکستری که مانده بر موهام
در میروم از آینه دیدار بعدی را
#یاسر
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.
به لحاظ نقد لغوی اثر ارائه شده، در انتخاب و چیدمان کلمات و همچنین جایگزینی آن ها موفق بوده و اثر از دوگانگی زبان بدور است. زبان این اثر کاملا یکدست می باشد که نقطه قوت آن است.
به لحاظ نقد فنی اثر ارائه شده، یک غزل سنتی یا عام است که بر وزن مفعول فعلات مفاعیل فاعلن، بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف سروده شده است ( البته به انتساب بیت اول) ردیف استفاده شده به جنبه موسیقایی اثر کمک شایانی کرده است که در بحث زیبایی شناسی با جزئیات بیشتری به آن می پردازیم. به لحاظ استفاده از قوافی باید عرض کنم که اثر را تا حدودی به غزل قافیه محور تبدیل کرده است.
( از آتشی که در دلم افتاده باچشمش
لبهام روشن می کند سیگاربعدی را)
یا ( در آستینم بود هر عشقی که نیشم زد
در سینه ام می پروراندم مار بعدی را)
یا ( با رفتنش کفتار بودن را نشانم داد
باید که بشناسم خودم کفتار بعدی را)
به لحاظ زیبایی شناسی باید عرض کنم که شاعر سعی در ایجاد جنبه های زیبایی شناسی با استفاده از تشبیه، مجاز، استعاره داشته است و این تشبیه های و مجازها رفتار زبان را شکل داده و شعریت را در اثر به اثبات رسانده و علاوه بر آن سبب خلق تصاویر عینی و انتزاعی شده است.
( دستان دنیا از ازل روی گلویم بود
موهای او آماده کرده دار بعدی را
یا
با رفتنش کفتار بودن را نشانم داد
باید که بشناسم خودم کفتار بعدی را
یا
می ترسم از خاکستری که مانده بر موهام
در میروم از آینه دیدار بعدی را )
به لحاظ روایت اثر ارائه شده شامل مقدمه، تنه، نتیجه گیری ست. منطق روایی در این اثر کاملا محکم و منسجم بوده و به زیبایی اثر کمک کرده است. در مقدمه شاعر به خوبی ذهن مخاطب را برای ادامه روایت آماده کرده است و در تنه روایت شاعر حالات احساسی را با استفاده از زبان عاطفی و عناصر موجود به تصویر کشیده و در نتیجه گیری منطق روایی اثر به تکامل رسیده.
به لحاظ composition اثر ارائه شده
( آسوده پیدا می کند او یار بعدی را
راحت برنده می شود پیکار بعدی را)
شروع خوبی برای یک غزل روایی ست و پایان بندی هم کاملا سنجیده اتفاق افتاده است.
( می ترسم از خاکستری که مانده بر موهام
در میروم از آینه دیدار بعدی را)
به لحاظ موسیقایی، اگر چه اثر ارائه شده درگیر عروض است یعنی موسیقی آن یک موسیقی بیرونی ست اما کلمات انتخاب شده و همچنین استفاده درست از ردیف به روانی و.سیال بودن موسیقی کمک کرده است.
به لحاظ محتوایی کلمات انتخاب شده به یاری روایت آمده اند و به لحاظ معنایی، بیان حالات و ویژگی های یک یار چموش را به عهده گرفته اند. این اثر به لحاظ محتوایی هم زیبایی خود را به رخ می کشد.
در یایان از شاعر محترم برای این اثر خوب تشکر می کنم.
با تشکر
مریم راد " واژه "
#نقد_شعر_کلاسیک
http://nasrenovin.blog.ir
- ۹۷/۰۲/۱۸