نقد طلوع من
- دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۴۱ ب.ظ
حرف آب و آینه ها (واژه):
maryam rad:
maryam rad:
نه حوض ماند و نه ماهی
شب است و سیاهی
نه سیب و نه حوضِ کاشی....
فقط خیالِ سرکشم چون سمندی
باد پا میتازد
تا در پستوی وَهم ...
سرت بر بازوان ستبر مردانه ام باشد
و انگشتان دیگر دستم شانه ای است که گیسوی بلندت را مینوازند
چشم در چشم ...
و لبانم آرام برایت زمزمه های عاشقانه میخواند ...
و ناگاه صدای بیرحم رعدی....
برقی شده در خرمن خیالم می افتد..
و همه ی ذوق مرا دود میکند ....
#حسین_طلوع_من
🔴🔴🔴
بنام خداوند نیک
#نقد_شعر_سپید
maryam rad:
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین اثر را بدون در نظر گرفتن نام صاحب اثر نقد و بررسی می کنم.
آنچه در ابتدای امر ذهن مرا به خود مشغول می دارد احساس غلیظ شاعرانه ای است که در کل شعر جاری ست.
شعر زاییده یک احساس است برگرفته شده از نوعی رابطه است که انسان با محیط خود برقرار می کند و در این اثر به حالتی ذهنی تبدیل می شود و حالت فیزیکی و مادی خود را از دست می دهد بنابراین، این اثر آراسته شده به حقیقتی که از دل شاعر جوشیده یعنی شاعر هنگام نوشتن به " آن شاعرانه " یا الهام رسیده و خلق شعر پرداخته.
شاعر در خیال خود وارد رویا می شود و دوباره از آن خارج می شود و چیزی که بجای می ماند شعر عاشقانه ای ست مه مخاطب را با خود همراه خواهد کرد.
شاعر با استفاده از زبان شاعرانه ای که بسیار ساده است و با بکارگیری گیری عنصر تخیل که مرکز قدرت تصویر سازی است و از احساس نشات می گیرد، پلی ساخته بین اندیشه و احساس خود که علاوه بر. بحث زیبایی شناسی یکی از نقاط قوت این شعر محسوب می شود.
از طرف دیگر حاصل انطباق احساس شاعر و بیان ساده آن و همچنین الهامی که در " آن واحد " اتفاق افتاده، این اثر را به لحاظ فهم شعری به یکپارچگی لازم رسانده و سبب خلق اثری رمانتیسم شده است و آن واکنش احساسی که در برابر خرد قرار می گیرد در اثر کاملا نمایان است.
زبان در این اثر به دستگاهی از نشانه ها تبدیل شده ( حوض، ماهی،
شب، سیاهی
سیب، حوض کاشی
خیال، سرکشم، سمندی
بادپا،
پستوی وهم
بازوان ستبر
گیسوی بلندت
چشم
لبانم
زمزمه،
صدایم بی رحم رعد
ذوق، دود)
تمام این نشانه ها بر مبنایی آنچه انتظار داریم، یعنی ایجاد ارتباط استوار است. بنابراین شاعر در این اثر با استفاده از نشانه ها به ایجاد دلالت معنایی پرداخته. نشانه های که مناسبت آنها با هم استوار است. یعنی دال و مدلول ها در این اثر بنا بر مناسبات و مفهومی که ایجاد کرده اند وجود دارد. بنابراین کنش و تاثیر بر مبنایی موضوع و تاویل ایجاد شده، یعنی. مخاطب متوجه موضوع مورد نظر یا هدف شاعر خواهد شد.
زبان در این اثر اگرچه برای ایجاد تاویل و بازی گرفتن ذهن و احساس مخاطب است اما تصاویری را که زبان ایجاد کرده تصاویر عینی ست به همین سبب برای مخاطب ملموس تر خواهد بود و مخاطب را با خود همراه خواهد کرد.
نکته آخر که دوست دارم به آن اشاره کنم این است که باید بپذیریم که شعر سپید یک موسیقی سیال را در کل اثر با خود حفظ می کند، معتقدم باید با دقت بیشتری به این پرداخته شود.
در پایان برای شاعر محترم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
با تشکر
مریم راد ( واژه)
#نقد_شعر_سپید
- ۹۶/۰۲/۱۸