نقد ادبی
- دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۴۳ ب.ظ
حرف آب و آینه ها (واژه):
maryam rad:
#نقد
لبانش را به هم دوختند ، سپس آن را سوزاندند
تا نتواند پرده از دزدی و همدستی کلاغ ها با کارگران مزرعه بردارد
مترسکی که درس عبرتی شد برای دیگران تا یاد بگیرند همیشه نباید تمام مشاهداتشان را به زبان آورند
گاهی باید دید ، اما لال شد تا در آتش دیگران نسوخت
#بیات
#maryamrad:
بنام عشق بنام نیکی
#نقد
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین اثر را بدون در نظر گرفتن نام صاحب اثر نقد و بررسی می کنم.
طبیعی ست که در اپتدای امر اثر ارائه شده را به لحاظ ریخت شناسی بررسی کنم که به اعتقاد بنده درمقوله داستان و نثر داستانی و در حالت کلی در ارزش ادبی یک اثر مهم و حائز اهمیت است.
آنچه که در بحث ریخت شناسی این اثر به ذهن بنده می رسد این است که نویسنده در این اثر به خلق شخصیت یا شخصیت پردازی نپرداخته است و صرفا به توصیف و شرح سوژه بسنده کرده است و از طرف دیگر به روی یک صحنه یا نکته متمرکز شده و صورت کاملا مستقیم به بیان آن پرداخته است. مثال میزنم ( گاهی باید دید اما لال شده و در آتش دیگران نسوخت)
از سوی دیگر این اثر فاقد طرح گسترده است بنابراین باید توجه به ویژگی هایی که عرض کردم بایک اثر از زیر مجموعه نثر داستانی ( داستان کوتاه کوتاه یا داستانک) روبرو هستیم که پویا نبودن از ویژگی های مهم آن محسوب میشود و در این اثر هم به وضوح نمایان است.
این داستانک فصل مشترک میان تجربه های فردی ست که به صورت عینی و ذهنی با زبان در هم آمیخته و سبب بوجود آمدن روایت شده است و به صورت کلی گرایی به مخاطب منتقل شده است.
در واقع این داستانک برگرفته از زندگی واقعی انسان هاست و نویسنده تلاش کرده تا با استفاده از مفاهیم و نشانه ها، بصیرت و شناختی را به مخاطب منتقل کند و نگاه او را عمیق تر کند. از طرف دیگر نویسنده با بیان عقاید و باورها به خلق داستانک پرداخته و هدفی را نیز به مخاطب منتقل کرده است.
به لحاظ نقد لغوی نویسنده دراین اثر با استفاده از زبان هنجار به بیان اهداف خود پرداخته و انتقال معنا در آن صورت گرفته اما دچار ضعف تالیف است. نویسنده در استفاده از قواعد و قوانین صرف و نحو دقت لازم رابکار نبرده است و این مسئله ناشی از عدم اطلاعات کافی در مقوله دستور می باشد که متاسفانه شیوایی و بلاغت اثر را تحت تاثیر قرار داده. برای روشن شدن مطلب مثال میزنم
( لبانش را به هم دوختند سپس آن را سوزاندند.
این دو جمله یکدیگر را کامل می کنند بنابراین باید با حرف ربط به هم ربط داده می شدند. وقتی نویسنده می گوید لبانش رابه هم دوختند یعنی لبان او را به هم دوختند و از ضمیر متصل استفاده کرده و چون به جمله بعدی مرتبط،است باید درجمله بعدی ضمیر اشاره و نشانه مفعولی حذف شود. که از زیبایی و شیوایی اثر کم نشود.
نهایتا جمله به صورت
"لبانش را به هم دوختند و سپس سوزاندند " استفاده شود). که هم به لحاظ قواعد صحیح است و هم بلاغت.
در داستان و داستانک بهتر است از جملات طولانی استفاده نشود. که از زیبایی اثر چیزی کم نکند. نویسنده باید در بافت لغوی اثر دقت بیشتری بکار گیرد تا شیوایی و بلاغت اثر تحت تاثیر قرار نگیرد.
در حالت کلی به اعتقاد بنده نویسنده در ایجاد دال و مدلول و همچنین ایجاد پیوستگی عقلانی لازم میان دال و مدلول ها، مکان و فضای داستانک و نهایتا رسیدن به درونمایه اومانیسم با جهت فکری و رویکرد اجتماعی موفق عمل کرده.
در پایان برای نویسنده آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
با تشکر
مریم راد ( واژه)
#نقد
- ۹۶/۰۲/۰۴